سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        غزل شمیم یار

        شعری از

        جاسم ثعلبی (حسّانی)

        از دفتر غروب ماه نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۹:۴۹ شماره ثبت ۳۶۸۰۱
          بازدید : ۴۱۰   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        غزل شمیم یار
        بدبین نشو در این سفر آهسته بارم می رسد
        این دل که با خود داشتی با درد و زارم می رسد
        از هم قطاران دور شد آن خنده های سرد و گرم
        گلدسته هم رنگ شفق بوی بهارم می رسد
        می شنوم رعد ستم در لابه لای گفتنت
        بر بام بی پناه جان سنگ مزارم می رسد
        آلوده کردی ناگهان ساحل دریای غضب
        با اشک باز بی صدا صلیب دارم می رسد
        مستی و سرمستی چرا ای باغبان غنچه ها
        از آب ناب قطرها شمیم یارم می رسد
        چهره من کبود شده از حزن و اندوه دلت
        همراه جامه ی سیاه دلتنگ و تارم می رسد
        ای جاسما وفا کجا جفا نکن صفا که هست
        مسکین و با خدا بمان آنجا شعارم می رسد
        جاسم ثعلبی (حسّانی) 15/02/1394
        05/05/2015
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        دَمار از روزگارِ جَمع درآورده توقع باز ااا که پِندار و گُمان و ظّن بجایِ فکر و اندیشه ست ااا بداهه ت
        محمدرضا آزادبخت

        از این نمی رنجم کسی به خانه ام نمی آید وشعرم را نمی خواند چون لابلای جنون دفترهایم آدمها غوغای خود را دارند پنداشته ای از تو می ترسم از کسی جز شعرهایم هراس ندارم مبادا جنون مرا به آتش کشند پنداشته ای مهر تو شعر مرا می خواند
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        فقط در شعر قبلی حروف واو اضافی تایپ شده اااا خونه مامان چایی نعلبکی چینی ااا
        شاهزاده خانوم

        یه جوری پشت کوه انداختی که پیدام نشد ااا چجوری زنجیرمو بافتی که هی پاره شد ااا ای عمو زنجیر باف حیف عمو زنجیر باف
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        دبیر فارسی و علوم و دینی ااا زنگ های تفریح و شکوفه چینی ااا ریاضی و اعداد و نمره و جبر ااا الهی روزگارِ خوش ببینی ااا یادش بخیر بچّگی و نفهمی ااا میونِ مردم و بازی و شادی ااا خونه مامان و چائی و نعلبکی چینی ااا بزرگ شدن خوب نبودِش بی صفاست ااا حتی پیشِ تو که عزیزترینی ااا بداهه ی

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0