سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403
    2 ذو القعدة 1445
      Thursday 9 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت

        قسمت سوم ( بی چتر زیر باران )

        شعری از

        بهزاد چهارتنگی ( خاموش )

        از دفتر بی چتر زیر باران نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۱:۴۴ شماره ثبت ۳۱۱۰
          بازدید : ۸۸۰   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        ************************************************************************
        قسمت سوم  مجموعه ی ( بی چتر زیر باران )

        با درود خدمت همه ی شما دوستان و شاعران خوش ذوقی که همواره حقیر را ؛ و حسرت پاره های پر از دردو اندوهم را همراهی کرده اید.اکنون بر آن شدم تا سروده های  مجموعه ی ( بی چتر زیر باران ) را که مجموعه ای از شعر های کوتاه سروده شده در بین سال های 88  تا 90 می باشد را جهت نقد و بررسی خدمتتان ارائه نمایم. هرچند که اکثر این سروده ها در مجلات و یا همایش های ادبی قبلا ارائه شده اند اما نظر شما بزرگواران می تواند تا قبل از چاپ این مجموعه راهنمای برادر حقیر تان باشد.

                                                                               باکمال احترام: بهزاد چهارتنگی ( خاموش )

        ****************************************************************************

        11.

        آینه را جرمی نیست.

        اینهمه ؛

        بهانه مگیر !

        ابتکاری نسنجیده است ؛

        نفرت .

        که در نگاه مغرضانه ی

        چشم های تو

                      قد

                         ک

                              شی

                                   ده

                                      است .

        ****************************************************************************

        12.

        اراده کن !!!

        نیازی به استخاره نیست .

        شکستن می خواهد؛

        برای رسیدن به

                          آ

                             ی

                                 نه ! ! !

        ****************************************************************************

        13.

        اینجا ؛

        کسی به آینه حرمت نمی نهند .

        راهت

                ب

                   گی

                       ر و

                             هی دم از آینه ها مزن !!!

         ****************************************************************************

        14.

        مجروح شد و شکست

        آئین آینه

        دیگر چه فایده

        .                           ت ؟!

        .                      س

        .                  ا

        اندیشه های ر

        *****************************************************************************

        15.

        باد می آیدو

        قار

             قار کلاغ

        رعشه بر تن جنگل می افکند.

        بر

            گی

                 می

                     اف

                          ت

                               د و

                                    می میرد.

        و این بهار،

        شاید؛

        آخرین جوانه ی پیرمرد همسایه باشد.

        ****************************************************************************

        16.

        هی از طلوع دوباره ی خورشید ،

        دم مزن!

        مردان این دیار

        دل های زخم خورده ی خود را

        در شیشه های کوچک الکل

                                           نهاده اند.

        ************************************************************************

        از تمامی دوستانی که در دوقسمت قبلی لطف کردند و با راهنمایی ها و نقدهای خود دلسروده های حقیر را مورد لطف نقد خود قرار دادند بی نهایت سپاسگزارم.

        امیدوارم حوصله به خرج دهید و تا پایان این مجموعه مرا یاری نمائید.

                                          برادر کوچکتان بهزاد چهارتنگی ( خاموش )
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        Guest

        ،

        میثم الهی خواه(قاصدک باران)

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0