سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 29 ارديبهشت 1403
    11 ذو القعدة 1445
    • ولادت حضرت امام رضا عليه السلام، 148 هـ ق
    Saturday 18 May 2024
    • روز جهاني موزه و ميراث فرهنگي
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    شنبه ۲۹ ارديبهشت

    ترانه: خواستم فراموشت كنم

    شعری از

    اسامه یعقوبی

    از دفتر ترانه های خستگی نوع شعر دلنوشته

    ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲ ۱۰:۱۰ شماره ثبت ۲۰۸۴۸
      بازدید : ۶۱۳   |    نظرات : ۴۵

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر اسامه یعقوبی

    ترانه : خواستم فراموشت کنم

    خواستم فراموشت كنم....ديدم نميشه

     

    تو سینه خاموشت کنم...دیدم نمیشه 

     


    خواستم صداتو نشنوم.....دیدم نمیشه

     


    از عشق تو دل بکنم.....دیدم نمیشه ه ه ه

     

    .......................

     


    هرجا میرم  مثل سایه یاد تو کنارمه

     


    تموم خاطراتمون  لحظه به لحظه یادمه

     


    رفتی و ازمن دور شدی    با غصه همصدا شدم

     


    نرفتی از یاد دلم  من به تو مبتلا شدم.

     


    من به تو مبتلا شدم

     


    من به تو مبتلا شدم.

     


    (موسیقی)

     


    اوج :

    آرامش وجود من فقط تو هستی

     


    تموم تار و پود من فقط تو هستی

     


    دلیل زنده بودنم ، فقط تو هستی ی ی ی

     


    تموم آرزوی من فقط تو هستی

     


    ..............

     


    خواستم فراموشت کنم...دیدم نمیشه

     


    تو سینه خاموشت کنم...دیدم نمیشه 

     

     

    خواستم صداتو نشنوم.....دیدم نمیشه

     

     

    از عشق تو دل بکنم.....دیدم نمیشه ه ه ه

     


    اوج :

    یادت میاد اون روزا که دستامون همصدا بودن

     


    پس کوچه های عاشقی  محو نگاه ما بودن

     


    تو بودی و کنار تو زندگی معنا می گرفت

     


    با هر نگاه ناز تو  مهرت   تو دل جا میگرفت

    ..................

     


    چشای تو نگاه تو ستاره بارون شب من

     


    صدای خنده های تو شعر و غزل خون لب من

     


    چشای تو نگاه تو ستاره بارون شب من

     


    صدای خنده های تو

    اوج :

    شعر و غزل خون لب من

     

     خواستم فراموشت کنم...دیدم نمیشه

     


    تو سینه خاموشت کنم...دیدم نمیشه 

     

     

    خواستم صداتو نشنوم.....دیدم نمیشه

     

     

         از عشق تو دل بکنم.....دیگه  نمیشه ه ه ه

     

     

    ۰
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0