سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 2 خرداد 1403
    15 ذو القعدة 1445
      Wednesday 22 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        چهارشنبه ۲ خرداد

        نفاب

        شعری از

        از دفتر دل نوشت فانوس نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۴ مرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۳۴ شماره ثبت ۱۵۹۳۲
          بازدید : ۱۴۲۳   |    نظرات : ۸۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر

        بند 1: بعضی روزا پنهان کردم چم بوده چی تو دل بوده وقتی میدیدم ناراحتین نمیگفتم حکایت اسارتی که دلم داشت ، میکشید تو زندون غم وقتی دلم خواست ، بگه آوردم کم وقتی نیاز داشتم ، به یه دست در اصل حرف رو خردم میفهمین وقتی مُردم چقدر زندگیم تلخ بوده تو دستم همش رنگ بوده برا کشیدن نقاب برا قایم کردنه ، اشک چشام دلم نیومد بگم از خودم وقتی دلاتون از غم پرن وقتی تکیه گاهتون منم چطوری دلم میاد خشک کنم ، امید بدن هم خوانی: رو دل کرده ، دل من بهت ، میخواد ، بگه مرد حریف باهاش ، چیکار کرد در آخر دید ، بازندست بند2: ولی دلم دیگه لبریز شده مریض شده نمیتونه حرفاشو قورت بده و خیلی زود فراموش بشه دوست داره در آغوش بره یکی به حرفاش گوش بده محبت رو بهش جوش بده برا خوبیش ، حتی خون بده سخته آروم کردن ، دله دیگه وقتی دلت داره ، از حال میره سخته وقتی چشات میگه از گرفتگی با تموم وجود بهش بگی من هستم سرحال و شاد بیا برات برقصم ، برم تو فاز در حالی که دلم تو فازیه انگار که کاملا تاریکه فکر میکنه زیر پاش خالیه میدونی چقدر سخته ، راز داری میبینم ، باز داری گوش نمیدی به دلم میگی دیگه داره تموم میشه ، مهلتتم اینو بگم ، تو این فرصت کم با این که غما لونه کرده ،توی دلم دلم ، میگه بجنگ کم نمیاره ، زیر ستم بازم میکنه زره به تن میجنگه با خنده آخرین حرفم یا حقه هم خوانی: رو دل کرده ، دل من بهت ، میخواد ، بگه مرد حریف باهاش ، چیکار کرد در آخر دید ، بازندست فانوس بداهه: مهر و محبت دلم رو تبدیل به بغض کردید با شما نیستما با همه ادما هستم این شعر رو با بغض نوشتم: در این چرخ فلک ، خوب کردیم سودی نبرده ایم جز زخم زبانها ، ز دنیای سوری ، نبرده ایم افسوس مالیده ام هر شب به زخم کهنه ام از آفتابم ، جز نور دروغی نبرده ایم ختم کلام این مرده خسته هست ما جز ز غم و دوری ، نبرده ایم فانوس
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0