سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        زهر غم

        شعری از

        محمد رضا نظری(لادون پرند)

        از دفتر رقص قلم نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۱۰ شماره ثبت ۱۵۸۷۶
          بازدید : ۱۰۹۶   |    نظرات : ۷۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد رضا نظری(لادون پرند)
        آخرین اشعار ناب محمد رضا نظری(لادون پرند)

        اي كه در باده ما زهر غمش ميريزي پس چرا زان همه آناله كمش ميريزي؟ پر كن اين جام كه ما مست و خرابيم ز غم مدتي هست كه ما دور و جداييم ز هم از كف باده ما گر غم جانان برود از سر مستي ما عالم عرفان برود ديگر اين دل ز چه سوزد؟ز چه رو گريه كند؟ سيل اشكش به كدامين شرري هديه كند؟ تا زمان هست بگو غم به دل انباشته باد پرچم عشق و وفا يكسره افراشته باد آنكه مي خورد و خوشي كرد بدان عاشق نيست وانكه با خنده بزد طعنه بدان لايق نيست عشق اگر بنده هر قامت لرزان ميشد درد اين خيل جماعت همه درمان ميشد اينچنين در گران در صدفي پنهان است زين جهت ديده ما تا به سحر گريان است بايد آنقدر غمش خورد كه بيدار شود آن زمان بنده دل لايق ديدار شود خبرت نيست مگر؟اشك همان باده ماست. وانكه يك عمر به دل چنگ زده ناله ماست. خوشخور اين باده به كام همه عشاق نشست بهر نوشيدن اين باده همه جام به دست (10/2/79محمد رضا نظری)
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۶ شاعر این شعر را خوانده اند

        محمد مير سليماني بافقي(باران)

        ،

        لادن آهور (بانو)

        ،

        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)

        ،

        مریم شجاعی

        ،

        آمنه رمضانی

        ،

        غلامعباس عالم دوست

        ،

        محمد رضا نظری(لادون پرند)

        ،

        فرهین رام

        ،

        محمد علی شیردل

        ،

        زهرا ستایش کیا

        ،

        شیدای یاس

        ،

        محمدمهدی اورسجی

        ،

        امير حسين اميريان .د

        ،

        احمد بیرالوند

        ،

        مهدی خدایی (آیدین)

        ،

        ايرج اميري

        ،

        معتمدی

        ،

        زهرا زمانی(نیروانا)

        ،

        مرتضی مرصاد

        ،

        تاراز (امین افضل پور)

        ،

        محسن حامد (باران)

        ،

        علی افشاری (فانوس)

        ،

        سعید چرخچی

        ،

        م ی (لولی وش)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        علی توکلی

        ،

        فاطمه جهانباز نژاد

        ،

        مهسا اربابی (افسانه)

        ،

        عباس یزدی (طوفان)

        ،

        حسام يغمايي مقدم

        ،

        آرزو حاجی خانی

        ،

        محمدرضا پهلوان

        ،

        یخ فروش جهنم(نادرروشنی)

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

        ،

        سجاد کرد (کرد)

        ،

        مرجان جلال موسوی

        ،

        آرامش ظهرابی

        ،

        صدف عظیمی

        ،

        مریم حشمت پور

        ،

        شکوفه بهارانه

        ،

        حسن دولتی (درویش)

        ،

        میثم الهی خواه(قاصدک باران)

        ،

        الهه انتظاری(شقايق)

        ،

        غلامرضا مهدوی (مهدوی)

        ،

        احمد بختیاری

        ،

        علی غلامی

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        ساسان نجفی(سراب)

        در همین حوالی روی صندلی کهنه ی چوبی نشسته ام اا تکیه به میز زهوار دررفته ی خیس شده از باران که بوی کاهگلی به خود گرفته اا با یک استکان چای لب سوز قند پهلو اا دلم برایت زرد شده اا گاهی سرخ و گاهیم قهوی می شود اا سینه ام تداعی خزان و پاییز در قلبم جولان می دهد اا پاییز همان فصل دوستداشتنی من و تو اا آه ه ه باز هم مثل همیشه چایم سرد شد اا سراب س ن د
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        شاید این غصه مرا بعد تو دیوانه کند که قرار است کسی موی تو را شانه کند
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        مرورِ لطفِ تان نَندیش ااا به جای این و آن نَندیش ااا رضای ایزدی را جو ااا که لبخند آوَری در پیش ااا بداهه ش
        محمدرضا آزادبخت

        توقعی از کسی ندارم این یاد همه باشد اگر هرچند سالها کسی نیاید اشتباهی فکر توقع به سرت نزند هرچند اشعار همه را می خوانم ولی بی توقعم
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        دَمار از روزگارِ جَمع درآورده توقع باز ااا که پِندار و گُمان و ظّن بجایِ فکر و اندیشه ست ااا بداهه ت

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0