چهارشنبه ۲ خرداد
من و قلم شعری از
از دفتر دل نوشت فانوس نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۸ تير ۱۳۹۲ ۰۱:۲۰ شماره ثبت ۱۵۰۳۲
بازدید : ۱۲۱۳ | نظرات : ۱۱۳
|
|
به نام خدا
علی هستم 6 ساله از تهران :))))))))
تقدیم به همه خوبا
دوستون دارم:
من یعنی ، سرتا پا غم
من یعنی ، به دردا بخند
یه گوشه دادم لم
با قلمم بکنی منو جمع
مساوی یه آدم تنها و لش
اومدم بکنم ناراحتیامو تقسیم
بجای این که کم شید
برابر شدم ، با دردای زیاد و ریز
نیستم مثل آدمای هیزی
چشام باشن دنبال چیزی
نیستم مثل آدمای لاشخور
که به جای اون دلم چوب خورد
دلم پودر شد
چشام ، پر از خون شد
ولی نشنیدم صدای سوت داور
چشام ، منتظر رسیدن به آخر
مخم ، گیج و منگ
محبت ، واقعیته یا رنگ
هرچی سنگ
هست باسه دل تنگ
هستم توی جنگ
خودی تیر میزنه به تن
اینم میگم ، زیر لب
بیا من و ببر ، به جای گرم ، نرم ، عقب ضربه زد
اونی که محتاجم بود یه وقت
الکی نزنین انگ
به مرد
اونی که با تو بوده بد
از لیست مردا ، حذف
ااااااااااااااااه
بسه
یکی بگیره دسته
من ، شده خسته
بیخی ، تنها بلند میشه
جواب میده ، به هرچی نیشه
جلوت سربازه
الان کیشی، حرکت بعد ماته
فانوس
(امروز از بداهه خبری نیس )
سلام ای کاش یه دوست داشتم
ببخشید اگه بعضی اوقات کم لطفی میکنم و در جواب این همه محببتون که کمترین کاری که میتونم بکنم اینه که سر بزنم ، این کارم نمیکنم
واقعا عذر میخوام
سپاس وقتتون رو گذاشتید و اینکه بداهه چرا نگفتم ؟!!!
خودت باید بفهمی
حرفام تو همین شعره
شعر که نه دلنوشته
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.