سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 23 خرداد 1403
    6 ذو الحجة 1445
    • شهادت مظلومانه زائران خانه خدا به دستور آمريكا به دست مأموران آل سعود، 1366 هـ ش ـ برابر با 6 ذي الحجه 1407 هـ ق
    Wednesday 12 Jun 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۲۳ خرداد

      تب وحشی

      شعری از

      تابنده حیدری بافقی(ارغوان)

      از دفتر عاشقانه ها نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۲ ۱۲:۳۱ شماره ثبت ۱۲۸۲۸
        بازدید : ۸۶۷   |    نظرات : ۳۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر تابنده حیدری بافقی(ارغوان)

      وحشی تر از وحشی و وحشی تر از این شب
      من هستم و تنهایی و تنهایی و تب
      یک استکان از حسِ دستانت برایم
      کافیست تا از این تبِ وحشی در آیم
      یک حسِ بی پایان پر از بغض و ترانه
      یک اتفاقِ ساده را کردن بهانه
      یک اتفاق ساده مثل بوسه ای گرم
      گرمای بی حد در میان بالشی نرم
      حس پریدن از لبِ دیوارِ شادی
      هی بوسه دادن، هی گرفتن، غیر عادی
      آزادی از زندانِ دوری ،خوب نزدیک
      معنای باهم بودن و یک لحظه شیک
      یک طعم شیرین از لبت ،آهسته خوردن
      یک لحظه در آغوشِ گرمت،ناز، مردن
      هی لمس کردن دستهایت را برایِ...
      هی گوشه ذهنم شدن تصویرهایِ...
      زیبا تداعی کردنِ آن روزهایِ...
      هی پنجره دیدن ،در این دیوارهایِ...
      دوری که ما را کرده از هم دور هی دور
      حسی که من را تا صبوری کرده مجبور
      حسی که من را برده تا مرز توهم
      بوییدنت در کُرت های زرد گندم
      آن حسِ وحشتناکِ آرامش که در من
      می ریزد و من می شوم اینبار یک زن
      من می شوم یک زن پر از درک و لطافت
      دیگر مهم هم نیست حتی این مسافت
      هی می شوم با تو دوباره جمع و منها
      هی می شوم تقسیم بر این حس زیبا
      هی می شوم ضرب و دوباره با تو تقسیم
      حس می کنم با هم میان فازِ رقصیم
      حس می کنم حتی نباشی گرمِ گرمم
      با تو میان بالشی ،زیبا و نرمم
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0