سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        سودای سحر دارد مگر

        شعری از

        علی معصومی

        از دفتر در کوچه های انتظار نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۲ فروردين ۱۴۰۲ ۲۰:۳۷ شماره ثبت ۱۱۹۱۶۹
          بازدید : ۴۲۹   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        صدای ارسالی شاعر:
        سودای سحر دارد مگر؟
        روزگاران قصه های تازه تر دارد مگر !
        با سپیداران حق تیغ و تبر دارد مگر ؟
        کوچه های شهرک آلوده از رنگ و ریا
        اینهمه آدم نمای کور و کر دارد مگر ؟
        اشکی از ماتم گرفته برکه های دیده را
        سینه اهل صفا را نیشتر دارد مگر ؟
        آسمان و اخترانش دل به نجوا بسته اند
        ماه تابان، از دل حیدر خبر دارد مگر ؟
        می ترواد پیش پایش نقره های خویش را
        تا کمی از خاک راهش توشه بر دارد مگر
        با مناجاتی که دارد زیر لب فرزانه ای
        کوفه انگاری که آوایی دگر دارد مگر !
        مثل یک پروانه در طوف حریم دلبری
        آدمیزاد است و گویا بال و پر دارد مگر
        آنچنان مشتاق دیدار خداوند است که-
        خود تو پنداری خدا با او نظر دارد مگر
        محوِ در سیمای جانان گشته قلب عاشقی
        کشته ی راه حقیقت پا و سر دارد مگر ؟
        تا به آوای دل انگیز علی دلداده است
        این شب مستانه سوادی سحر دارد مگر ؟
        ♤♤♤
        ۶
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        جمعه ۲۵ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۱۲
        درود جناب معصومی بزرگوار خندانک
        بسیار عالی.. خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۲۵ فروردين ۱۴۰۲ ۱۴:۱۴
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و شورانگیز بود
        در رثای مولای متقیان حضرت علی علیه السلام خندانک
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        پنجشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۲ ۰۸:۱۵
        درود بر شما خندانک
        به نظر می‌رسد مقداری از مصرع اول جا افتاده
        علی معصومی
        علی معصومی
        پنجشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۲ ۲۲:۲۱
        سلام حضرت استاد
        ایا تقطیع فرمودید یا اینکه به نظر جنابعالی می رسد؟
        اگر مطمئن هستید، بفرمایید کجا اشکال دارد
        و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۳۹
        با احترام به استادبزرگوار
        با هزارن درود
        بر خلق چنین شعر زیبا وپر معنایی
        بسیار مستفیض شدم
        همیشه مانا باشید
        خندانک خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        پنجشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۲ ۱۷:۲۹
        درودبرشما زیبابود جناب معصومی عزیز 🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        جمعه ۲۵ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۱۴
        درودشاعرگرامی وبرادرارجمندجناب معصومی بسیار زیبا بود
        نرگس زند (آرامش)
        جمعه ۲۵ فروردين ۱۴۰۲ ۱۴:۱۰
        درود بر جناب معصومی خندانک
        زیبا ودلنشین خندانک
        مهدی محمدی
        جمعه ۲۵ فروردين ۱۴۰۲ ۱۴:۱۷
        سلام و عرض ادب استاد معصومی عزیز و ارجمند

        بسیار زیبا بود استاد و شنیدن این شعر زیبا خیلی دلنشین بود، درودها به قلم شریف تان استاد خندانک

        تابنده باشید به مهر خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جمعه ۲۵ فروردين ۱۴۰۲ ۱۴:۲۷
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0