ادامه ایران:
بند2:
ببین ، چی تو سرداری؟
میخوایی اسم اینا رو ، زنده نگهداری!!!؟
تو چقدر خامی
شاید رفتن از، دیار فانی
ولی هستن ، تو یادها باقی
زحمت کشیدن ، زحمت هفت هزار ساله
قوی باشیم ، ولی الان چی داریم؟
نشستی ، ببین پاشو
دنبال حرف نابی ، میخوام بگم جاشو
تو قلب منه ، میخوایی برسی ، به فتح قله
الان میگم راشو
باید بکنی تو تاریخ ، اسمت ُ پایدار
به پایی ، اسمت ُ یادت ، نره پایِ دار
تنبل ُ ، بی فایده نباش
برای اوج ، بکن تو تلاش
نشستی ، که خبر بدن ، رسیدیم به اوج
هرچی میگم ، هی داری ، میگی خوب
داریم به سمت ، ته دره میریم
پاشو تا بگیم ، بالاخره قله دیدیم
دیگه نمیگی خوب
چــــــــــــــــــــــــــون
پاسوخ حرف حق هست سکوت
با ایمان میرسیم به هدف
قبل از اینکه بیوفته ، رو صورت چروک
خودتم میدونی ، حرفام نیستش دروغ
تو بیا ، به جای غروب ، بکنیم طلوع
با هم باشیم ، حتی واسه یه لحظه
گذشته رفته ، الان هستش واسه ما ، امید تازه
حالا گرفتی ، چطوری بگذرونی روزاتو
به دست سرنوشت ، ندی غماتو
بند تکرار:
ایران زنده است با قدمت هفت هزار ساله
میخوام یه کاری کنم ، اگه همه هستین پایه
ایران قدیم ، توی دفترچه خاطراته
بیام کاری کنیم ، بشیم جاودانه
فانوس
ما همیشه تو گذشته موندیم بیا حال بسازیم..........