سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 2 خرداد 1403
    15 ذو القعدة 1445
      Wednesday 22 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        چهارشنبه ۲ خرداد

        من 2 (ادامه شعر من)

        شعری از

        از دفتر دل نوشت فانوس نوع شعر افراغ اندیشه

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۲ ۱۸:۲۵ شماره ثبت ۱۰۹۹۸
          بازدید : ۶۲۶   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر

        هميشه گفتم همه چي رو به راهه
        ولي نپرسيدين سمته كدومه راهت
        كه تو صدات هست آه و ناله

        من بودم ، صاف و ساده ، بي افاده
        فكر كردم ، ميفهمين ، ميشه بود دوست ، بدون مايه
        از لبي كه ، يه لحظه ، نيوفتاده ازش خنده
        ولي اين  ،  دليل نميشه دلم ، نباشه در بنده
        غم و غصه ، پر حفره ، پر عقده
        كاسه چشمم ، پر از خونه

        دست هر كسي رو گرفتم
        از همون دست ، يه سيلي پس گرفتم
        تقصير خودمه ، به هر كس رو دادم
        حواسم نبود ، دلاشون مرده ، بو دادن

        كروس:
        تو گوش مردم، يه صداي مثل ناقوس پيچيد
        فانوس بود كه به غمها توپيد
        كه ميگه بايد سوخت و ساخت
        زندگي يعني برد و باخت

        بهت زده موندي ، ميگي اين فانوسه
        آره داداش اين همون فانوسه
        تو قاموس دريا ، كمك كرد ، نبود كوسه
        مثل خيلي گل پسرا نبود که بگیم لوسه
         
        هنوزم ميگم ،تو مشكلات بايد صاف وايسي
        مرد خيس، كه نميترسه از هواي باروني
        منم ميدونم تو هم مثل من داغوني
        بدون زاپاس ، تو صجرا ، پنچر شدي ، راستي

        فهميدم توي اون شب كه نور نبود
        دنبالش بودم ، فكر كردم ، از من دور بوده
        نور همين حوالي ، تو دل بوده
        چشمم انگار كور بوده ، نديده
        اميدم تو مشكلات خودش يه غول بوده

        كه شمع اميد ، هيچ وقت خاموش نشد
        تو بدترين طوفان هم ، داغون نشد
        برا همين كه ميگم ، خدا گره گشايه
        ميدونه كدوم گره گشايه
        گره تمام داراييم رو باز كرد
        كه بگه فانوس خودت نوري
        برو جلو بكن راه باز مرد
        فانوس
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0