سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        چندمین انسان؟

        شعری از

        مهرداد عزیزیان

        از دفتر چهارپاره ها نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳ آبان ۱۴۰۰ ۲۳:۰۲ شماره ثبت ۱۰۴۱۹۴
          بازدید : ۹۶۷   |    نظرات : ۱۰۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب مهرداد عزیزیان

        روزی رسانم سطل های بی زبان هستند
        بن بست ِ غمگینیست اما سهمم از دنیاست
        رویای خود را داخل ِ پسمانده میجویم
        من چندمین انسان ِ امروزم که بی فرداست؟؟

        طی میکنم نیرنگ های شهر ِ جادو را
        با کفش های خسته ی بی بند ِ غم پیما
        نفرین به هر جنبنده ای که بی امان میگفت
        "ای مرگ بر من مرگ بر تو مرگ بر دنیا!"

        من وارث ِ تقدیر و جَبرم جَلد ِ تاریخم
        خواهی موافق باش یا هر لحظه حاشا کن
        فرقی ندارد، از درون ِ سطل یا بیرون
        با من افول ِ شان ِ انسان را تماشا کن

        این حرفها از ذهن ِ راوی روی کاغذ ریخت
        هرچند ما در چشم دنیا یک نفر بودیم
        من میروم، شبهای پائیزی گدا سوزند
        راوی بیا در این تهاجم هر دو مردودیم!

        باید به دنبال لباسی گرم تر باشم
        یا جای خوابی گرم،ایمن،خشک،خلوت،کور
        با اولین اشکی که آبان بر تنم بارید
        یک سقف میخواهد سرم ،از خلق عالم دور

         
        ۲۶
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        رباطی فرولین

        ،

        سیاوش آزاد

        ،

        فاطمه گودرزی

        ،

        آذر مهتدی

        ،

        ژکا گرجاسی

        ،

        محمد رضا خوشرو

        ،

        مسیح علیپور

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        مهرداد عزیزیان بی تخلص

        ،

        محمد جواد عطاالهی

        ،

        سینا سجودی

        ،

        محمد قنبرپور(مازیار)

        ،

        محسن ابراهیمی ( غریب )

        ،

        عارف افشاری (جاوید الف)

        ،

        نسرین زندیه امامزاده عباسی

        ،

        خدیجه وفایی راد ( غریبه)

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        رضا رضوی تخلص (دود)

        ،

        امين آزادبخت

        ،

        محمد مهدی نورالهی

        ،

        حمید غرب

        ،

        منوچهربابایی

        ،

        ابوذر اسکندری

        ،

        مینا امیریان(خورشید)

        ،

        سعید نادمی (هزارویک )

        ،

        ایمان اسماعیلی (راجی)

        ،

        بهرام معینی (داریان)

        ،

        مریم کاسیانی

        ،

        مجید آبسالان

        ،

        احمدی زاده(ملحق)

        ،

        سعید صادقی (بیدل)

        ،

        حمید فیروزآباد

        ،

        علی حقیری ( اَلیَسَع)

        ،

        آرمان پرناک

        ،

        صادقي(آپو)

        ،

        قربانعلی فتحی (تختی)

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        مینا فتحی (آفاق)

        ،

        مهدي حسنلو

        ،

        مریم، شیرین ناز (ساغر دل)

        ،

        ایرج محرم پور(صوفی خموش )

        ،

        مسعود آزادبخت

        ،

        آرمین پرهیزکار

        ،

        مهدی ملکی الف

        ،

        محمد فاضلی نژاد

        ،

        مهدی

        ،

        فاطمه افکن پور

        ،

        محمد حسین اخباری

        ،

        قانع تهرانی

        ،

        زهرا مددی

        ،

        سید علی کهنگی (واسع)

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ،

        فاطمه بهرامی

        نقدها و نظرات
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۱۹:۵۷
        سلام و درود.
        شعر ی درد آور بود و مسلماً از چنین شعری درد آور. و اجتماعی
        انتظار زیبایی محیطی و سمعی و بصری نباید داشت.
        شعری بود جامعه ستیز
        کنایه هایی برای پَست نگه داشتن ماهیت انسانی
        که البته از دید شاعر که مخالفت خود را در این باره یعنی
        چرا های اجتماعی بیان کرده بود.
        پس در چنین شعری انتظار زیبایی های انواع اشعار درام و عاشقانه و ادبی های گوناگون را نباید داشت.
        شعر به درستی از دید من یک مطلب را تا انتها بیان کرده بودید.

        روزی رسانم ، سطل های بی زبان هستند.
        خندانک
        شاعر از ابتدای شعر، خواننده را با محیط شعر که اجتماعی سخیف است آشنا و آماده می‌کند.

        بن‌بست غمگینیست اما سهمم از دنیاست خندانک بن‌بستی که در خواه نا خواه در هر سر کوچه ای نمایان و پیداست و همه ما هر روز شاهد آن هستیم
        رویای خود را داخل پسمانده میجویم خندانک
        نماد کارهای بیهوده و کارهایی که سازندگی در یک کشور نیست. و روز گذر لقمه نانی برای امرار معاش
        من چندمین انسان امروزم که بی فرداست. خندانک
        وهمان گونه که عرض شد. امرار معاش روز گذر
        و بدون آینده ای که ضمانت کند فردای انسانی را

        شاعر در ادامه به رخ کشیده تسلط خود را بر
        موضوع
        موضوعی که درد آور است
        طی میکنم نیرنگ های شهر جادو را خندانک
        با کفش های خسته ی بی بند غم پیما خندانک
        کفش‌هایی که خود شعری هستند و داستانی برای ننگ انسانها

        در ادامه این شعر زیبا شما شاعران عزیز رو دعوت به شعری میکنم که در تصویر سازی زیبا کار شده.
        و خلق اثر را نمایان‌تر کرده.
        و شور و شوق خواننده برای این داستان و شعر غمگین را با مهر همراه کرده.

        شعر زیبا نبود ولی زیبایی های اثر از دید شاعر خلق رویایی برای درمان این ناکامی اجتماعی
        و نمایش ماهیت انسانی که اشرف مخلوقات است را برای معبود را نباید نادیده گرفت.
        خندانک
        که خود شاعر در بیت هفتم اشاره دارند به این
        بیت......

        این حرف ها از ذهن راوی روی کاغذ ریخت
        هر چند ما در چشم دنیا یک نفر بودیم

        والبته در بیت هشتم هم
        من میروم ، شبهای پاییزی گدا سوزند خندانک
        راوی بیا در این تهاجم هردو مردودیم خندانک
        شاعر در این بیت هم نا خرسند ی خود را باز بیان کرده.

        در ادامه هم همدردی شاعر با ابیاتش برای روزی نزدیک و سرد
        در راه بودن فصل سرما برای این بی خانمانها

        که باید به فکر لباسی گرم تر برای خود باشند و فصل سرما نزدیک است.
        و ایکاش که جمع آوری و ساماندهی شوند بزرگواران و بی خانمانان شهرم.
        باید به دنبال لباسی گرم تر باشم خندانک
        با جای خوابی گرم ایمن خشک خلوت کور

        خندانک
        خندانک
        با اولین اشکی که آبان بر تنم بارید خندانک
        یک سقف می خواهم سرم از خلق عالم دور.

        موفق
        مؤید
        پیروز باشید.

        شعر اجتماعی عاطفی
        زیبایی بود .
        خندانک
        خندانک
        خندانک








        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۰:۳۳
        سلام بر جناب خوشروی گرامی
        بزرگوار ، فقط یک جمله در جواب نقدتان میدهم
        نقدتان از شعر من زیباتر بود 👏👏👏
        نگران این بودم که نکند شعر در برداشتها کمی مخاطب را گمراه کند
        منتها دیدم که شعر را بسیار خوب تشریح کردید
        البته بیتهایی هم هست که کمی تا قسمتی برداشت را به عهده ی مخاطب گذاشته ام مثل بیت ۴و۷و۸
        اما دیدم بهترین برداشتها را داشتید
        سپاس از حضور پرمهرتان🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۰:۳۹
        بزرگوار .

        به خدا ناراحت می شوم وقتی به سرکوچه میرسم و می بینم سر دو نفر در سطل زباله است.
        ون
        کاری از دستم بر نمی آید.
        میخواستم بیشتر بنویسم ولی به همین مطلب اشاره کنم که همه ما انسان هستیم و ای کاش کاری برای این دوستان که گاه از شهر های مختلف به شهر های بزرگتر می آیند و مشکلاتی را هم برای خود و هم برای آن شهری که درش ورود کرده اند به وجود می آورند .
        و بیشتر خود آنها صدمه می‌بینند.
        و انشا الله راه کاری برای جمع آوری ایشان
        انجام گیرد.
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۰:۵۶
        امیدوارم 🙏🙏🙏
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۱:۱۷
        سلام فکرکنم مقصودتان از شعر زیبا نبود یعنی زیبایی ها را به تصویر نکشیده است صحیح است؟
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۱:۲۳
        سلام نقدی به نقدتان کاش عویصات این اثر را حلاجی می کردید
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۱:۴۰
        سلام بیت چهار در اصل به خود نفرین میکند بیت هفت و هشت اینهمانی راوی و بی خانمان صحیح است؟ عویصه ی درون و برون سطل را تشریح فرمایید نقدی دیگر لباسی گرم تر یعنی لباس گرم دارد که حال گرم تر خواه است . باید به دنبال لباسی گرم باشم یعنی لباس گرم ندارم کم کم دارد کل اثر مورد پسندم واقع میشوند باید بر چنین شاعر نحریری تبریک گفت خادم الشعرا آزاد
        آذر مهتدی
        آذر مهتدی
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۲:۵۴
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        درود ها بر شما جناب خوشرو
        بسیار مسلط و موشکافانه شعر زیبا و البته دغدغه مند جناب عزیزیان گرامی را مورد واشکافی قرار دادید. خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۲:۵۹
        خندانک
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۳:۰۶
        شعر .
        شعری زیبا نگاه بود با تصویر سازی بکر .
        منظور از شعر زیبا نبود .زیبایی های اشعار عاشقانه یا اشعاری که لذتی در روح و جان می‌نشاند و باعث خرسندی و شادی می‌شود مدّ نظر بود.
        خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۳:۲۶
        سلام بر جناب آزاد گرامی ✋
        خوب ببینید لباس به هر حال انسان را گرمتر میکند حتی اگر نیم آستین باشد، این منطق فیزیکی لباس است. پس وقتی میگوییم لباسی گرمتر خیلی هم بیراه نیست.البته آنی هم که شما گفتید هم بیراه نیست
        مورد دوم. تقریبا همیشه میگوییم سعدی فرمود یا حافظ گفته، یا فلان شاعر ببین چقدر قشنگ میگه!! هیچ وقت به این نکته توجه نکرده ایم که این دقیقا حرف شاعر نیست، حرف قهرمان شعر شاعره، مثل شخصیتهای یک رمان یا فیلم.
        به همین دلیل گفته ام در چشم دنیا یک نفر بودیم، ولی اینکه قهرمان شعر از راوی میخواهد که همراهش برود و به او هشدار میدهد که در تهاجم فقر و سرما خردو مردودیم، در واقع اشاره به باختن انسانیت است. تا وقتی یک زباله گرد یا یک بی خانمان در دنیا وجود دارد کل انسانها بازنده اند.
        درون سطل یا بیرون سطل هم دقیقا اشاره به جایگاه راوی و قهرمان شعر دارد.
        شنیده اید میگوییم تو جای من نبوده ای تا ببینی....
        اینجا زباله گرد هم دارد به راوی میگوید فرقی ندارد در جایگاه من قرار بگیری یا نه، چه از درون سطل چه از بیرون مشاهده ی افول شان انسان امکان پذیر است.
        درون سطل هم در واقع نه اینکه جایگاه دائمی زباله گردها باشد ولی اگر دیده باشید بندگان خدا معمولا تا کمر در سطلها خم میشوند بدنبال کاغذ و مقوا یا ته مانده غذا
        در مورد بیت ۴ هم سربسته عرض کنم بیت ۴ از نظر قهرمان شعر دلیل موقعیت کنونی اوست
        اشاره به دنیایی دارد که شعار مرگ بر این و مرگ بر آن سرلوحه ی سیاست شده و ماحصلش فقر و فلاکت برای مردم است که در این مصرع به صورت اگزجره و غلو شده با اضافه کردن " مرگ بر من" به آن طعنه میزند
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۱۹
        سلام ناراحتی فائده ندارد خوشرو جان
        دست اندر جیب کن خوشروی من
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        درود محمد عزیز
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۲۷
        درود بر شما جناب خوشرو خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۳۲
        بانو کاسیانی بزرگوار خندانک
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۳۲
        استاد ایمان خان اسماعیلی
        خندانک
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۳۳
        بانو مهتدی بزرگوار
        خندانک
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۳۴
        جناب آزاد بزرگوار خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۰۷:۳۸
        خندانک
        درودجناب عزیزیان خندانک
        بسیارعالی بود خندانک خندانک خندانک
        خیلی زیبادردجامعه ی امروزرابه تصویرکشیدید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۰۸:۴۱
        عرض ادب و احترام خدمت بانو عجم گرامی
        به مهر خواندید بزرگوار
        لطف دارید 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۳:۲۸
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و هنرمندانه بود
        مبین مشکلات جامعه
        دستمریزاد
        موفق باشید خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۴۳
        سلام بر جناب استکی گرامی
        خوشحالم از حضورتان قربان
        به مهر خواندید 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ ۱۶:۳۸
        زیبا بود صدایتان در صفحه ی بانو کاسیانی که نتوانستم بنویسم .
        خندانک
        گفتم اینجا بنویسم.
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۰۳
        بزرگوارید جناب خوشرو ی گرامی
        شما لطف دارید به بنده🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        محمد حسین اخباری
        يکشنبه ۹ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۲۹
        با هزاران درود
        بسیار زیباست
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۱۴
        عرض ادب و احترام خدمت استاد اخباری گرامی
        متشکرم قربان 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۰:۳۶
        خندانک خندانک
        خندانک درود
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۵۸
        سلام بر اهالی شعر
        و مهرداد نازنین و دوست داشتنی
        بنظرم شاعرانگی یعنی کشف و خلقتِ شعر و این توان هم تقریبا ذاتی است و فقط افرادی توان سرایش دارند که ذاتاً شاعرند و دارای قوه‌ی تخیل.
        درست است همه دارای تخیل هستیم اما، یا از آن بی خبریم یا به آن اهمیت نمی‌دهیم جدیدا هم به آدم خیال پرداز انگ دیوانه بودن و احساساتی و ساده بودن می چسبانند در صورتی که همین خیال و پرداخت به خیال بود که باعث این همه تغییر پیشرفت در دنیا توسط دانشمندان، فیلسوفان، پزشکان و شاعران ووو شده اما چه تفاوتی میان این قشر هایی که نام بردم با شاعر وجود دارد؟ شاعران بدون هیچ تغییر و تحول و تصرفِ خاصی، تخیل و خیال پردازی خود را در قالب شعر تنها با لوازم شعر به نمایش می گذارند(این ها بخشی از آموخته هایم از اساتید و منتقدان است).
        با این مقدمه قدم به خیال مهرداد میگذارم باید بدانیم که شعر مهرداد نازنین در مرحله آفرینش که همان کشف هنری در خیال شاعر است خیلی خاص و آنچنان بکر و بدیع و نو و شگفت انگیز نبود کما اینکه من هم دریکی از (مثلا) شعرهایم به این قشر رنج دیده پرداخته ام و نمونه های زیادی هم بوده و خوانده ایم با تمام این تفاسیر مهرداد عزیز در مرحله بعدی که همان ارائه‌، نمایش و روایت کردن تخیلش است عالی بوده، البته جاهایی را می شد کمی تغییر داد و گاهی هم ایجاد ارتباطش با کلیت شعر برایم سخت بود
        اگر اجازه بدهید در حد تبادل آرا به چند نکته اشاره کنم:
        _بن بست ِ غمگینیست اما سهمم از دنیاست
        وجود\\\\\" امّا \\\\\"بنظرم مفهموم شعر رو مختل کرد اگر بجایش \\\\\"تنها \\\\\"بود بنظرم بهتر میشد
        بن‌بست غمگینی که تنها سهمم از دنیاست

        _نفرین به هر جنبنده ای که بی امان میگفت
        \\\\\"ای مرگ بر من مرگ بر تو مرگ بر دنیا!\\\\\"
        ارتباط این مصراع رو با کلیت شعر متوجه نشدم وقتی در ابیات قبلی حرف از ناامیدی و مرگ و فردایی که نیست وجود دارد چرا باید سر دهنده ی این شعار \\\\\"ای مرگ بر من مرگ بر تو مرگ بر دنیا!\\\\\" را نفرین را کرد؟ چرا به یکباره فضای شعر تغییر کرد؟

        _بندهای سوم و چهارم عالی بود لذت بردم

        _بند آخر اصلا در قواره‌ی قلمِ مهرداد عزیزمان نبود و چیز تازه ای نداشت.


        خوشحالم که با حضور مهرداد و اشعار پرقدرتش فضای خوب و مطمئنی برای تبادلِ نظر و طی کردنِ طریقِ زیبای شعر به وجود آمده است.
        رسالت شعرت برای بازگویی این معضل ستودنی بود و با ارزش و هرچه بود بحت شعر بود
        و یک تاسفم هم میخورم بابت غیبت بزرگان شعر و دوستان و اساتید صاحب قلم در این ستون سبز که روزی جایگاه عزیزانی چون سلمان مولایی و ابرهیم هداوند، مانا وو بسیلری که نامشان را به یاد ندارم بود اما اکنون منِ بی سواد باید آن را اشغال کنم

        دوستت دارم ❤️

        یاحق🌿🌿



        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۰:۵۵
        سلام بر مازیار عزیز✋
        متشکرم از نقدت و خوشحالم که صفحه ی من را فرصتی برای بحث میبینی و برای نوشتن نظراتت احساس راحتی میکنی🌺
        یک نظر واضح دارم در مورد وقتی که مخاطب میگوید مفهوم کل شعر یا قسمتی از آنرا متوجه نشده ام.
        آن نظر چیست؟!
        شاعر باید بگوید تمام و کمال ایراد از من است نه مخاطب، چون مگر میشود ما با زبان مشترک با هم گفتگو کنیم و یکی متوجه نشود؟ نه نمیشود
        گاهی اوقات با دادن یک کلید کوچک مخاطب گره ها را وا میکند. آن ایرادی ندارد چون برخی کارها یک کلید کوچک میخواهند
        گاهی اوقات یک اثر مجموعه ای از قفلهای تو در توست و یک کلید کاری از پیش نمیبرد.
        آن طور که برداشت کردم شعر من را در حد همان یک کلید بررسی کردی و خوشبختانه دچار قفلهای تودر تو ندیدی.
        چون خاستگاه من پیچیدگی غیر قابل حل نیست
        گاهی میشود در یک شعر بیتی یا مصرعی میگذارم که نیاز به کلید دارد آنهم نه به خاطر علاقه ، به خاطر اینکه شاید فضا را مناسب بی پرده گویی نمیبینم.
        زباله گرد ما با قدمهای خسته و دردمند شهر را گز میکند و از شدت عجز و عصبانیت به بانیان وضع کنونی خودش نفرین میکند!!
        در نگاه او کسانی مسبب این وضع فلاکت بارند که روزی بی امان شعار مرگ بر این و آن سر میداده اند!
        نمیخواستم بی پرده بگویم کمااینکه در شعر هم پوشیده و گنگ گفتم ولی مرا مجبور کردی بی پرده حرف بزنم!
        حال احتمال دارد کسی بگوید همه جای دنیا فقیر و دردمند و بی خانمان وجود دارد
        من هم جواب میدهم همه جای دنیا کسانی هستند که به جای اینکه سرشان به کار خودشان باشد سر در کشور های دیگر کرده اند. همه کشورها برای خود دشمن و دوست درست کرده و مردم را وادار کرده اند که آنها هم به چشم دشمن و دوست به کشورها نگاه کنند.
        سیاست ناپاک مسبب وضع فلاکت بار بشر است.
        تمام کشورهایی که خود را از این بازی مسخره باخت باخت بیرون کشیده اند تقریبا فقر را در کشورهای خود ریشه کن کرده اند.
        در مورد امّای بیت اول منظورم انتقال ناچاری و گرفتاری بوده
        با اینکه بن بست غمگینیست " اما" چاره ای هم نیست،همین است که هست!
        در کلیت اینها کلید ها بودند که گفتم منتها هیچ تضمینی نیست که بعد از خواندن آنها نظرت تغییر کند.
        میدانم و دفاعی هم ندارم.
        باز هم میگویم اگر مخاطب مفهوم را متوجه نشود ایراد از شاعر است.
        متاسفانه فضا دارد به گونه ای پیش میرود که دور از ذهن نیست روزی من را هم داخل سطل ببینی و برایم شعر بگویی!!
        امیدوارم این شیب افول روزی متوقف شود تا مردم ،من،تو ،همه بتوانند اندکی کمر راست کنند.

        متشکرم از نقدت🙏🙏🙏🌺🌺
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۵۲
        نه ایراد از من بوده چون چند نفر دیگه هم گفتند متوجه این قسمت نشدن
        قربانت و ممنون از حضورت دوست گرامی 🌺🙏🌺
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۵۵
        در کل بحث های خوب و لذت بخش و آموزنده ای با تو و پای شعرهایت دارم ❤️
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۳:۳۲
        چرا به ذهن من نرسید که دلیل نفرین چی بود
        این نشان میده چقدر از شعر دورم و چقدر سواد شعری من پایینه و باید بیشتر تلاش کنم و بیشتر به عمق شعر دقت کنم و عجله ای نکنم
        البته بیشترین اشتباه من در برداشت از این بند "مرگ بر من" بود
        چون ذهنیت من رو از ذهنیت خودت دور کرد اگر
        "مرگ بر تو مرگ براو مرگ بر دنیا" بود شاید باعث می شد اشتباه نکنم
        و اگر مجبور به پرده برداری شدی باید من رو ببخشی
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آذر مهتدی
        آذر مهتدی
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۵:۵۱
        خندانک خندانک خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۲۷
        درود بر شما آقای قنبرپور خندانک
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۵۲
        سلام مشکلاتی که همچنان باقیست :
        درون سطل این معنا را تداعی میکند که فرد به کل داخل سطل رفته است لکن فرد بیرون است سرش را داخل کرده است
        اما در مورد مرگ بر من. حقیر معنایی که ابتدا یافتم این بود که آن زباله گرد دران زندگی اسفناکش مدام بر زمین و زمان لعنت میفرستاده است از خودش تا کل دنیا حال درین بیت نفرین میفرستد بر کسی که نفرین میکرد همه چیز را. در اصل خودش را نفرین میکند اما آن معنایی که شما گفتید چون قائل آن مصرع زباله گرد نیست و نقل قول از زبان شعار دهندگان و ... است از من دو معنا میتواند بیابد یک من باز زباله گرد است بدین شرح: نفرین به کسانی که میگفتند لعنت به من (من زباله گرد و کل فقرا) در گام بعد تو که میشود کسانی که پای درد فقرا نشستند یعنی نوع نگاهی که نابودی فقرا را خواستارست و دلسوزان آنها را هم محکوم میکند اما در گام بعد دنیا را می آورید لکن درین نگاه دنیا پرستی ممدوح است پس در معنای مجازی به کار رفته است اهل دنیا درین نگاه ایندیویژوالیستی ابزارند و اگر منافع فرد حکم کند مرگ بر آنها رواست بله همه فدای یکی که من فردنگر باشد اما تشریحی که شما کردید و اندکی بحث را سیاسی کردید و من زوایایی با آن دارم شعاردهندگان مرگ بر من نمیگویند و نمیدانم مقصود از اغراق چه بود مطلب بعد آن شعاردهندگان و آن تیپ شعار ها باعث این وضع نیستند و اتفاقا آن کسانی که خطاب مرگ ها قرار میگیرند عمدتا این وضع را رقم زده اند اما اگر بطور کلی بگیریم و آن مصرع را به کل دنیا تسری دهیم درین حال هم مطلب شما شعار است و شعر را با شعار میانه ای نیست مضاف بر اینکه جدال حق و باطل همیشه بوده و هست و خواهد بود از آن هم بگذریم تضاد منافع همیشه خواهد بود

        مطلب بعد برخی مطالب آمده است که از زبان زباله گرد ای بسا بی سواد پذیرفتنیست و حمل بر قصور اندیشه اش میشود لکن سکوت در برابر آن ممکنست حمل به تایید گردد گرچه اگر اثر را صرفا توصیفی بدانیم ممکنست ایرادی نداشته باشد مثل جبر تاریخ چون تاریخ ساختنیست بالاراده و جبری نیست گر چه شاید به نگاه ادق ترکیبی باشد لا جبر و لا تفویض بل امر بین امرین

        مطلب بعد اینکه اگر مخاطب شعر را نفهمید مقصر شاعرست به صورت موجبه جزییه صحیحست نه کلیه مثلا همین مطلب را اگر کسی نفهمید مقصر خودش است که منطق نخواند


        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۴۹
        سلام مجدد خدمت دوست گرامی جناب آزاد ✋🌺
        تاریخ ساختنیست؟
        شاید ،
        اما هر انسانی با پیشینه ی تاریخی متولد میشود که آن متاسفانه ساختنی نیست
        متشکرم از پنجره ی سبزتان و نقدی که نوشتید
        تقریبا پاسخ مسائل مطرح شده را داده بودم ، به همین جهت دوباره مطلبی اضافه نکردم. نقدها را باز هم میخوانم و احتمالا باعث ایحاد تغییراتی در شعر خواهد شد
        متشکرم 🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        امين آزادبخت
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۲۴
        با سلام بر جناب عزیزیان

        این اثر از آن اثرهاییست که من دوست دارم.

        این اثر زیباست در ابتدا،از این جهت که
        از زبان کسیست که مشخصا در شعر پیداست
        قالب وزنی به زیبایی رعایت شده است
        شعر،به زبان امروزیست
        شعر از مشکلات به روز جامعه است
        قبول دارم که ترکیبات نو شعر به اندازه قامت شعر نیست اما باید توجه داشت که این شعر از زبان کسیست که مشخصا در شعر پیداست و شاعر مجبور به رعایت تناسب بینابین شده است و این بند را مشخصا (بهتر است واژه مضافا را جای مشخصا بکار ببرم)برای جناب آزاد بزرگوار که به حق و انصاف بزرگمندند و شریف و همیشه نظراتشان را بدور از هرچیز و به نزدیک از حق میبینم ،می کارم

        در نهایت که می دانم و از جمله بندیم مشخص است مجال نوشتنم ایضا طاقتم،همیشه به تنگ نزدیک است کاشتنم را به این مصرع که در نظرم زیباتر می آمد پایان می دهم

        یا جای خوابی گرم،ایمن،خشک،خلوت،کور


        با سپاسمندی خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۵۶
        سلام بر جناب آزادبخت عزیز✋🌺
        متشکرم از حضورتان
        نقدتان اگر چه کوتاه ،ولی در جای خود کارامد بود و قابل استناد
        به مهر خواندید و نظر دادید عزیز🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۵۴
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۱۸:۳۵
        سلام بنداول (سه مصرع اول) بند دوم (بیت اول) بند سوم (بیت اول) را دوست داشتم بنظرم نظر دهنده بهترست دقیق مشخص کند کجای اثر را دوست دارد تا شاعر بهتر بتواند مخاطب شناسی کند اما نقدهایی دارم که عالمانه نیست اما شاید منصفانه باشد شایدهم نباشد رخصت طرح میدهید؟ یکی را تبرکا و تیمما مطرح کنم بنظر میرسد بند آخر مصرع دوم این وقفه های پی در پی موجب زیبایی نشدند مضاف بر اینکه جای خواب کور برایم نامفهوم بود
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۰:۵۸
        سلام جناب آزاد گرامی
        منشکرم از حضورتان و قطعا تمامی نظرات مخاطبین محترم است چون در واقع همه ما برای مخاطب شعر میگوییم
        در مورد " کور"
        به معنای از دید مخفی بکار رفته،مثل نقطه ی کور
        بله،اگر نقدی دارید بفرمایید،اگر بتوانم دفاع میکنم و اگر هم نتوانم دفاع کنم و نقد کاملا وارد باشد میپذیرم.
        🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        فاطمه گودرزی
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۱۸:۵۸
        سلام و درود جناب عزیزیان بزرگوار
        بسیار زیبا این درد را به رخ شعر کشیدید.
        درودتان باد 🌺🌺🌺
        آی آدمها
        من برای کوفتن قطره های باران آمده ام
        بر سر زمینی که عشق را فریادو بر دار می کنند
        باران در سرزمین من کفر مسلم است
        بر سر کودک بیچاره دوره گرد

        باران خود درد است
        برای مادری که از سقف خانه اش خون چکه میکند جای آب
        و در این ترسها وضو می سازد برای نمازی که شب ها امن گریه هایش است تا مناجات کند
        با خدایی ک کفر را در لقمه بزرگ برای ادمهای کوچک می خواند

        و درد را برای ادم های بزرگ

        باران خود درد است
        برای کودکی با کفشهای پاره در راه مدرسه با کتابهای خیس

        باران خود درداست
        برای پیر مردی که سقفش آسمان خداست
        و دردش لقمه نانی خشک

        آی ادمها
        چ کردید با این رحمت که ننگ شد باریدنش بر سرتان

        من برای طعنه به نسل باران آمده ام
        من خود دردم
        فاطمه گودرزی
        ۴ / آبان/ ۱۴۰۰
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۱:۰۰
        👏👏👏
        درود بر شما بانوی گرامی،سروده ی زیبایی بود
        متشکرم از حضورتان 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        فاطمه گودرزی
        فاطمه گودرزی
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۲:۱۶
        🌺🌺🌺🌺🌺
        آذر مهتدی
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۱۹:۰۵
        درود جناب عزیزیان گرامی
        بسیار بیان زیبایی از درد داشتید
        قلمتان سبز
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۱:۰۰
        متشکرم بانو مهتدی گرامی
        به مهر خواندید بزرگوار 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        مسیح علیپور
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۱۹:۳۲
        سلامی مجدد خدمت شما
        و تجدید چهار پاره زیبای دیگر
        بسیار زیبا دیدم تجسمتان از رنج و غم را خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۱:۰۱
        سپاسگزارم جناب علیپور گرامی
        متشکرم از حضور پرمهرتان 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        محمد جواد عطاالهی
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۰:۵۵
        سلام جناب عزیزان
        شعر زیبا و متعهدانه ایی است
        درود فراوان
        خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۱:۰۱
        متشکرم جناب عطا الهی عزیز
        زیبا خواندید عزیز🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۲:۵۱
        سلام مهرداد عزبر
        قبل از اینکه سر ساعت به تخت برگردم نگاهی به سایت انداختم و شعرت
        خیلی دوست دارم از ‌شعرت بنویسم
        زوذ برمیگردم خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۳:۲۸
        سلام بر مازیار عزیز
        منتظرم و خلف وعده نکن 🙏🙏🌺🌺
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۳:۲۹
        سلام امان از دست شما جناب گرجاسی محاسبات مرا به هم زدید داشتم علقه ای به اثر پیدا میکردم و جلد و جلبش میشدم که جبر تقدیر با وجیزه ی شما مرا متوقف نمود بله ظاهر داشت مرا جذب میکرد لکن باید لایه ها را کنار زد و واقعا پرسید در بطن اثر چه خفته است
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۰۸:۳۰
        🌺🌺🌺
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۰۰:۵۳
        سلام مهرداد عزیز خندانک خندانک خندانک
        این شعر از آن شعرهای خاصت بود که من بیشتر دوستش دارم
        خندانک خندانک خندانک
        کلا شعرهای اجتماعیت برایم جذابتر است خندانک
        دست مریزاد👏👏👏
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۰۸:۲۹
        سلام محسن ابراهیمی عزیز✋
        خیلی ممنونم از حضور پرمهرت
        خوشحال شدم دوست داشتی🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۰۱:۵۵
        شعرتان به قطعه آخر شاهنامه اخوان شباهت هایی داشت ( در معنا خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۰۸:۳۰
        متشکرم از حضورتان جناب افشاری عزیز
        کنجکاو شدم اثری که گفتید را بخوانم 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        خدیجه وفایی راد ( غریبه)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۰۷:۰۰
        سلام و عرض ادب خدمت جناب عزیزیان گرامی
        شعرتان در اوج غمگینی بسیار زیبا است که با خوانش آن احساس غم توأم با شعف در خواننده ایجاد میکند.
        پارادوکسی لطیف خندانک خندانک خندانک
        شاعرانگی تان به همین سبزینگی مانا خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۰۸:۴۰
        متشکرم از حضور و نگاه زیبای شما بانو وفایی راد گرامی
        به مهر خواندید بزرگوار🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        رضا رضوی تخلص (دود)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۰۷:۲۹
        سلام و درود جناب عزیزیان عزیز
        آخ که این شعر قشنگه چقدر زیبا بدبختی امروز دنیای ما را به تصویر کشیدید فوق العاده بود بی تعارف استادانه بود
        اللهی که همیشه زنده و سلامت باشی رفیق خوب من
        و بسرایی به مهر
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۰۸:۴۰
        زنده باشید جناب رضوی عزیز
        زیبا نگاهید بزرگوار
        متشکرم از حضور پرمهرتان🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        محمد مهدی نورالهی
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۰:۴۸
        درود بر شما شاعر دغدغه مند. به امید روزی که دیگر این صحنه ها را نبینیم خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۰:۵۶
        سپاسگزارم جناب نوراللهی گرامی
        آمین🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        حمید غرب
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۳۵
        درود بر مهرداد خان عزیز که به واقع شایسته لقب استادی است

        با این سروده ، و تاثیر ماندگارش بر روح و روان انسانی که درد را میفهمد و از کنار آن به راحتی نمیگذرد ، ثابت کردی که نه تنها قلم توانمندی در دایره شعر داری ، بلکه نگاهی ژرف و عمیق هم در باب مسائل و مشکلات و نابهنجاری های اجتماعی داری و از آن مهمتر ، عوامل دخیل در این نابسامانی را با پاسخ به نقد ها ، نشان داده ای

        دستمریزاد و آفرین بر سراینده و آرزوی بهبود شرایط برای تمامی عزیزانی که اینگونه زندگی را با همه سختیها ، میگذرانند

        توفیقت فزون و ما را گفتارت رهنمون
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۴۲
        سلام بر استاد مهربان ✋🌺
        همیشه به لطف میخوانید و نظر میدهید قربان
        وجود عزیزانی چون شما به راستی مایه ی دلگرمی هر شاعریست
        بسیار خوشحالم از حضورتان و عرض ارادت بنده را پذیرا باشید جناب غرب گرامی
        🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۵۴
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید نادمی (هزارویک )
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۱۷
        درودجناب عزیزیان
        بسیارعالی بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۴۴
        متشکرم جناب نادمی گرامی
        به مهر خواندید 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۵۶
        سلام استاد خندانک
        مهرداد عزیز و توانمند
        بسیار عالی و تاثیرگذار بود
        زنده باد خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۶:۱۴
        سلام بر ایمان اسماعیلی عزیز✋
        خیلی متشکرم از حضورت و اظهار لطفت دوست گرامی
        🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۵:۱۳
        درود های فراوان جناب عزیزیان استاد وادیب وارسته وگرانقدر
        بسیار شیوا ووزیبا بتصویر کشیده اید مشکلات غالب جامعه را با بیانی شاعرانه
        قلمتان ماندگار
        مسرور ومستدام
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۶:۱۵
        عرض ادب و احترام خدمت جناب معینی گرامی
        بسیار متشکرم از حضور پرمهرتان بزرگوار🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۲۵
        درود بر شما
        بسیار عالی و ارزشمند بود
        قلمتان همیشه درخشان
        از نقد ها و نظرات صفحه پربارتان هم مستفیض شدم
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۴۸
        عرض ادب و احترام خدمت بانو کاسیانی گرامی
        متشکرم از حضور ارزشمندتان
        به مهر خواندید 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        مجید آبسالان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۹:۲۸
        عرض سلام و ارادت جناب عزیزیان گرانقدر
        بسیار زیبا درود بر شما و قلم همیشه نابتون

        خندانک خندانک
        خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۲۰:۴۶
        متشکرم جناب آبسالان گرامی
        لطف شما همیشه شامل حال بنده شده است 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۲۱:۲۳
        سلام و درود فراوان
        خدمتتان بزرگوار
        جناب عزیزیان عزیز

        شعر پر دردی بود لحظه به لحظه اش
        امیدوارم از درد تهی باشید خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۲۲:۱۰
        سلام جناب صادقی گرامی
        متشکرم از حضورتان و اظهار محبتتان عزیز🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۵۰
        سلام و درود به شما
        شعر بسیار زیبایی بود
        👌👌👌🌹🌹🌹👏👏👏
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۱۰:۲۶
        سپاسگزارم جناب حقیری گرامی
        به مهر خواندید 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
         صادقي(آپو)
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۱۵:۰۸
        درودها استاد عزیز ، زیبا و دلنشین قلم زدید ، خندانک لذت بردم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک ، دستمریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۱۵:۵۷
        متشکرم جناب صادقی گرامی
        به مهر خواندید 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۱۹:۱۹
        دروث برشما جناب عزیزی

        بسیار بسیار عالی بود خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۲۱:۱۴
        متشکرم جناب فتحی گرامی
        به لطف خواندید قربان🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        مینا فتحی (آفاق)
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۲۲:۲۶
        درودتان جناب عزیزیان ارجمند

        چقدر زیبا اصلی ترین معضل اجنماع
        را به تصویر کشیدید

        احسنت
        خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۲۳:۳۸
        سپاسگزارم بانو فتحی گرامی
        به مهر خواندید بزرگوار 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        مریم، شیرین ناز (ساغر دل)
        جمعه ۷ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۱۲

        عرض سلام و ادب
        خدا قوت
        بسیار مستفیض گشتم از
        خوانش اثر زیبا و تاثیرگذار شما

        یه دنیا حرف داشتم
        برای دنیایی که شما با واژه ها در این صفحه خلق کردید
        که البته دوستان گرامی و اساتید محترم
        به زیبایی به آن ها پرداختند.

        درود بر نکته سنجی و ریز بینی شما به
        مسائل روز جامعه

        همواره
        موفق باشبد و موید

        خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ ۰۸:۴۷
        سلامت باشید بزرگوار
        به لطف خواندید و خوشحال شدم که مقبول بود
        سپاس بابت حضور گرمتان بانو شیرین ناز گرامی 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        ایرج محرم پور(صوفی خموش )
        جمعه ۷ آبان ۱۴۰۰ ۱۳:۵۹
        درودها ....قلمتان مانا خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ ۰۸:۴۷
        متشکرم جناب محرم پور گرامی
        به مهر خواندید 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ ۰۰:۰۸
        سلام و احترام مهرداد عزیز
        چند روزی نبودم و پوزش میطلبم
        اما برگشتنم را با خواندن شعرت آغاز کردم و بسیار به وجد آمدم
        درود بر قلمت و هنرمندی چرخشش
        خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ ۰۸:۴۸
        سلام بر مسعود آزادبخت عزیز✋
        متشکرم از حضور پر مهرت 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        آرمین پرهیزکار
        شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۴۱
        سلام و عرض ادب جناب عزیزیان
        شعرتان بسیار زیبا بود خندانک
        همچنین سپاسگزارم بابت صفحه آموزنده تان که محفلی برای نقد و نظرات اساتید بزرگوار می شود تا باعث یادگیری من و امثالهم شود
        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۳۱
        سپاسگزارم جناب پرهیزکار گرامی
        نظر لطف شماست عزیز🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        مینا امیریان(خورشید)
        شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ ۱۰:۲۸
        بسیار عالی و قابل تامل...دستمریزاد 🌷
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۳۲
        متشکرم بانو امیریان گرامی
        به مهر خواندید 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        مهدی ملکی الف
        شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۵۴
        درودتان
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ ۱۵:۵۰
        متشکرم جتاب ملکی گرامی
        🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        دوشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۰ ۰۰:۳۶
        سلام مهرداد جان صدات با شعر خانم کاسیانی عالی بود
        خیلی حال کردم خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        دوشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۰ ۰۸:۱۵
        ممنونم مازیار عزیز🙏🙏🌺
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0