سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 29 اسفند 1402
  • روز ملي شدن صنعت نفت ايران، 1329 هـ ش
10 رمضان 1445
  • وفات حضرت خديجه سلام الله عليها، 3 سال قبل از هجرت
Tuesday 19 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    سه شنبه ۲۹ اسفند

    میانه ها

    شعری از

    مجید قلیچ خانی

    از دفتر الثیا نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۵ شهريور ۱۴۰۰ ۲۱:۳۴ شماره ثبت ۱۰۲۹۳۹
      بازدید : ۶۶۰   |    نظرات : ۷۱

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر مجید قلیچ خانی

    میانه ها که مه گرفته است
    میانه ها که شانه هایم خسته است
    به زیر انوار خورشید،گرفته روی از وقوع
    به زیر هاله های ماه نشسته ام
    چه خسته ام در این میانه راه
    میان زانوان غم گرفته ام بغل
    دلی که تنگ بوده از ازل برای تو
    چه سرشکسته ام
    کنار این دلی که در میان سینه ام
    ز سنگ سار سادگی
    پناه دادمش به اشک دیده ام
    نشسته ام میان این جزیره ی جنون و زندگی
    چه خسته ام
     در انزوای این حماقتم که عاشقم
    نشسته ام 
    کنار من،چه جای عاشقانه ای که خالی است
    زمان برای من
    برای او
    که گفته است که عادلانه جاری است.
    پ.ن:
    الثیا،نماینده ی تمام حقایقی بود که واقعیت نداشتن.
    هرگز کلمه ای را و جمله ای را ،حتی شعری را نتوانستم برزبان بیاورم که
    حقیقت را توصیف کنم،چه کسی میداند حال حقیقی ما چه گونه است؟!
    تنها میتوان تصور کرد و بس...
    تصاویرتان عاشقانه و زیبا...
     
    ۱۲
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۰ ۱۴:۳۷
    درود بر رفيق مجيد آگاه و سبز
    دلتنگتم ❤️🌿🌹
    افرين به تو
    سرافراز باشي
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۰ ۲۰:۰۰
    امیر حسین گل درود رفیق خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۱۹
    و امیرحسین نازنین خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۸:۵۹
    خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد رضا خوشرو (مریخ)
    شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۰ ۱۷:۰۷
    من واقعاً خوشحال شدم از خواندن این سپید زیبا.


    و چه شاعرانه بود .
    شاعرانه نه برای سرودنتان.
    شاعرانه برای واژگان و ادبیات این شعر زیبا.
    خندانک
    شعری زیبا و دلچسب.
    خندانک


    به زیر هاله های ماه نشسته ام .
    چه سر شکسته ام.
    کنار این دلی که در میان سینه ام.
    پناه دادمش به اشک دیده ام.


    واقعا عالی بود.


    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۰ ۲۰:۰۰
    جناب خوشرو مرد اخلاق و شعرهای نوین خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۲۱
    و مهربانترین خوشروی تاریخ خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۸:۵۹
    خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد رضا خوشرو (مریخ)
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۰۴
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۰۰
    خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد رضا خوشرو (مریخ)
    دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۵۷
    سلام مجید جان شعر دومت هم بسیار زیبا بود و چون جا برای نوشتن نداشت اینجا می‌نویسم.
    که لذت بردم .
    قلمتان ناب .
    خندانک
    خندانک
    خندانک
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۰:۲۷
    محمد رضای دوست داشتنی رفیق گلم خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۰۰
    خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۳۲
    از این کارها زیاد می کنه مجید خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۴۰
    سلام .... تصمیم داشتم چند روزی نباشم
    اما امروز باز فرصتی دست داد و امید آن دارم که تورقی داشته باشم بر چند سروده از دوستان .
    این شعر سوای کمی زواید ( مثلا چندبار حرف "که" تکرار شده و یا در جزیره ی جنون و زندگی ، دیگر نیازی به آوردن زندگی نبود چرا که علاوه بر منثور نمودن آن خط و انحراف از ریتم ، شعر را نیز از پیله ی ایهام بیرون آورده ) بازم پرانتز یک کیلومتری !!! داشتم می گفتم به رغم آن یکی دو خطای کوچک ، شعر روان و بی غشی ست و رقصی تراژدیک دارد ( شاید درام بگویم بهتر باشد ) اما چیزی که می خواستم پای این شعر بنویسم نه شرح آن که شرحی بر آن خواهد بود . هایدگر معتقد بود تمام موجودات با ماهیت از پیش ساخته به وجود می آیند اما انسان بدون ماهیت به وجود می آید
    یعنی مثلا یک پروانه به محض ایجاد شدن ، عادات و رفتارهای از پیش معین شده دارد . اما انسان ، اول به وجود می آید سپس خود مامور ساختن ماهیتش می شود .

    کاری به این ندارم که باقی متفکران در این باب چه گفته اند . اما مانا به دلایلی با این عقیده مخالف است . یک دلیل آنست کشفیات علوم زیست مشخص می کند ، هیچ یک از جانواران و گیاهان از ابتدا به این شکل ( چه ظاهر چه باطن ) نبوده اند و بر اساس سازگاری با طبیعت و در طول نسل های متمادی تغییر کرده اند . بنابراین نمی توان ادعا نمود آنها شخصیت ماهوی شان را با خود به جهان هستی آورده اند .

    دوم ماهیت جمعی و فردی با هم هستند و هر دو روی یکدیگر تاثیر دارند . انسان اغلب بدون کمک دیگران قادر به تعیین و تبیین شخصیت جمعی خود نیست . یعنی مثلا اگر بگویند کوردها اینجور آدمهایی هستند ، این هویت جمعی را بنده به تنهایی نساخته ام که مسئول مستقیم و تام آن هم باشم .
    ...
    اما عشق ..
    به گمانم پیش از آفرینش انسان در وجودش به ودیعه گذاشته شده است . یعنی معتقدم هر آدمیزاد زوجی در جهان ذر داشته است و همانجا میانشان معاشقه و الفتی بوده ، سپس وعده ی دیداری در این دنیا می گذارند و برای رسیدن به موعد و موعود قدم در جاده ی هستی می گذارند . اما از آنجا که بر اثر کجرویها و غفلت ها انسان رنگ و بوی معشوق را از یاد می برد
    گاه فریب می خوریم و با زوج دیگران ، آشنا می شویم و چه بسا ازدواج می کنیم . هرچند شاید برای رسیدن به آن گمشده ، همه ی این تجربیات هم لازم باشند .

    اما السیا .... زوج توست . او را هرگز نیازار و از برگ گل نازکتر به او نگو . چرا که هرگز چیزی از تو نخواهد خواست الا نوازش و هرگز نام ترا نخواهد گفت مگر به دعا و سلام .... زنی که نمک خورده ی خوان خداوند است و حرمت تو و شعرهایت را نگاه خواهد داشت و از گل نازکتر به تو نخواهد گفت . چرا که می داند شکستن دل یک شاعر ، ریختن خون خورشید ست . خندانک خندانک

    راستی از حقیقت گفتی . حقیقت دیدنی و شنیدنی و دانستنی نیست به نظرم
    حقیقت بوسیدنی ست ... خندانک خندانک خندانک خندانک
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۰ ۱۹:۵۹
    مهرداد خیلی ممنون.زحمت کشیدی و نقد نوشتی.توصیه ها هم مو به مو اجرا میشه. خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد رضا خوشرو (مریخ)
    محمد رضا خوشرو (مریخ)
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۴:۲۱
    درودها واقعا عالی نوشتید
    خسته نباشید .
    خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۱۸
    خندانک خندانک خندانک



    اول به خودم گل بدم خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۸:۵۸
    خندانک
    ارسال پاسخ
    اصغر ناظمی
    اصغر ناظمی
    شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۴۳
    سلام
    مانای عزیز
    بلی ، نظر هایدگر نظری درست نیست ، انسان نیز باماهیت ویا هویتی کمال یافته واز پیش تعیین شده پابعرصه ی وجود می گذارد ، اما باخودباختگی به ذهن شرطی شده ی خود از آن هویت دور می شود ودچار لغزش و انحراف های غیرقابل جبرانی می گردد ، ولی بازگست به آن برای هرکس با خودآگاهی ، امری تجربی وشهودی وقابل دریافت است . بانظری که شما درباره ی عشق درانسان داده اید تا حدودی موافقم ، نفس عشق همان رهاییِ مطلق از ذهن شرطی شده و رسیدن به عفل کامل در خویشتن است . که تمام این کمال و هویت در کودکی در یکایک آدمیان فعال وبارور است... خندانک
    ارسال پاسخ
    سامان ثنایی نسب
    شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۰۰:۳۶
    درود
    آنچه یک نوشتار را ممتاز می کند تفکر نهفته در آن است . چون تکنیک های غنایی و حتی موضوعات شعر به هر روی محدودند و ما در حوزه ی هنر بیشتر از آنکه درگیر * چه گفتن * باشیم ، دلشوره * چگونه گفتن * داریم . و البته به علت کمیت پایین تم ها شاید این عجیب نباشد . جایی در کتابی خواندم به نقل از کارل مارکس که می گفت فلاسفه همیشه در فکر تفسیر جهان بودند در حالیکه رسالت فلسفه تغییر جهان است . اما آیا شعر و فلسفه یا فراختر بگویم هنر و فلسفه به هم مربوطند ؟ شاید هیچ کسی اندازه ارسطو و در سده های اخیر به اندازه هایدگر سعی در فلسفی نمودن هنر و تعریفی ایدئولوژیک از آن نداشتند . در حالیکه نیچه عکس آنها بود و فلسفه را هنری بیان می کرد . به گمانم این اتفاق در این شعر رخ داده است . درست جایی که شاعر پس از عبور از مقدمات به بحث تقسیم ناعادلانه ی جهان می رسد . و گله مندانه می پرسد
    *
    زمان برای من
    برای او
    که گفته است که عادلانه جاری است؟ *

    جمله فوق بار مفهومی بالایی دارد . معتقدین به عدالت می گویند عمر صدساله لاکپشت با عمر ده روزه مگس برابر است . چون معیار و مقیاس سنجش زمان به درک موجودات است و از هیچ شاخص ثابتی پیروی نمی کند . اما شاعر با وجود اینکه به نسبیت زمان آگاه است در عین حال از تقسیم ناعادلانه آن میان خود و او راضی نیست . چون خود را فردی برابر و همسر با او دانسته که بایستی به تبع همین امتیاز هر دو از یک زمان مساوی برخوردار باشند . اما زمان برای کسی که انتظار می کشد کشنده تر است و اینجاست که طولانی شدن و کشدار بودن لحظات نه تنها پوئن مثبتی نیست بلکه برای کسی که زودتر می خواهد به پایان آن و شاید مرگ‌ برسد رنجی بزرگ است . اما آیا این رنج از نوع هندی ست یا هلنی ؟ یعنی رنجی ست که حاصل خوش بینی ست و آن را لازمه تکامل باید دانست یا رنجی از نوع سیزیف که محصول آگاهی و نهایتا پوچی ست ؟
    از همین رو شعر را محصول تفکری آگاهانه و صد البته دردمندانه می دانم که در واقع دارای سه ضلع است : انزوا و آگاهی اضلاع روبرو هستند و رنج ضلع قاعده ی آن
    و این مثلث در حقیقت برمودایی ست که هر که بخواهد به آن وارد شود دیگر خروجی نخواهد داشت . چرا که آگاهی برگشت ناپذیر است .

    پوزش از نقصان مطلب خندانک
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۰۱:۵۴
    درود آقا سامان،سپاسگذارم که وقت گرانبهای زندگی را صرف این سروده کردید،گاهی از نور خورشید وقوع و واقعیت ها که منشا اصلی نور و انرژی هست فرار میکنم و زیر هاله ی ماه مینشینم که خود بازتابی از آن وقوع است مینشینم، به گمانم در این احوالات شاعر میشویم،کاش میشد هندی بود چراغ تکاپو و کند کاو را به استعمار انگلیس برد،یا کامو شد و سیزیف وار به پوچی خنگ‌ دنیا لبخند زد و ادامه داد،کاش میشد اما گاهی فکر میکنم،تمام شدن ها و انجام ها لایق کلمه ی شدن نبستند،گاهی هرچه میشود،باز هم چیزی نشده است.
    در این افکار میروم و گاها با خود میگویم کلمه از وقوع گاهی مقدس تر است.چرا که من و این قایم باشک بازی زندگی در واقعیات معلق هستیم و این کلمات شاعرانه به جای دیگری وصل هستند که جاریست اما صرفا نباید اتفاق بیوفتد،
    اتفاقا اتفاق ها هم گاهی می افتند،باری از عدم به وقوع و باری از چشم ،گمان میکنم که اتفاق ها و حادثه هایی که از چشم ما می افتند،مثل شیشه در باور ما میشکنند.
    دوست نیک اندیش من از توجه شما به این سروده ی سیاه سپاسگذارم خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد باقر انصاری دزفولی
    شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۱۹
    با سلام وارادت
    شاعر بزرگوار
    سرودی نا ب بامعنا خواندم
    هزاران درودتان باد
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۰ ۱۹:۵۹
    درود خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۱۹
    بعدش به دوستی که اینبار بداهه ننوشته خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۸:۵۹
    خندانک
    ارسال پاسخ
    مسعود آزادبخت
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۰۰:۳۳
    سلام و احترام
    زیبا بود
    درودتان
    خندانک خندانک خندانک
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۱۰
    درود و خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۲۱
    و مسعود خوشبخت خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۸:۵۹
    خندانک
    ارسال پاسخ
    محسن ابراهیمی اصل (غریب)
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۰۵:۰۶
    درود بر شما خندانک خندانک خندانک
    زیبا بود خندانک خندانک خندانک
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۱۰
    درود و سپاس خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۲۱
    و اصفهانی ترین مهربان جهان خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۸:۵۹
    خندانک
    ارسال پاسخ
    اصغر ناظمی
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۱:۳۵
    سلام
    وعرض ادب
    ........ خندانک خندانک خندانک
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۱۰
    درود و عرض ادب متقابل خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۲۶
    و استاد فکور مودب خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۸:۵۹
    خندانک
    ارسال پاسخ
    منوچهربابایی
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۲:۵۱
    سلام دوست و استادم
    سروده ای شما را ،ویژه و خاص دوست دارم.خوشحالم که شعر خوب خواندم .کلاس درستان را سپاس خندانک خندانک


    *گفته بودی؛
    فاصله به مسافت نیست
    به دل است
    دلت را نگه دار دور نشود،
    از مهربانی و دلدادگی\"*
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۱۱
    درود منوچهر عزیز خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۲۶
    و مهربان ترین منوچهر کوردستان خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۰۰
    خندانک
    ارسال پاسخ
    آذر مهتدی
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۲۲
    درودها بر شما
    قلمتان سبز خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۴۲
    درود و سپاس ازشما خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۰۰:۱۱
    یه گل هم برای آذر خانم مهتدی خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۰۰
    خندانک
    ارسال پاسخ
    ایمان اسماعیلی (راجی)
    دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۰۰:۴۳
    یکی از بهترین سپیدها رو خواندم
    سلام وادب
    عالی بود خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۰۰:۵۸
    و برای ایمان ... با معرفت و خواستنی خندانک
    ارسال پاسخ
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۰۱:۱۶
    درود و سپاس خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۰۰
    خندانک
    ارسال پاسخ
    بهروز ابراهیمیان
    دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۱۱:۴۲
    با سلام ودرود
    شاعر بزرگوار
    درودفراوان برشما خندانک
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۱۳:۳۰
    خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۰۰
    خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۳۱
    خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    بهروز ابراهیمیان
    دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۱۱:۴۳
    با سلام ودرود
    شاعر بزرگوار
    درودفراوان برشما خندانک خندانک
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۱۳:۳۰
    درود و سپاس.خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۰۰
    خندانک
    ارسال پاسخ
    سارا (س.سکوت)
    دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۲۰:۳۶
    درودتان بزرگوار
    بسیار زیبا بود
    ماندگار قلم شما ونویسا خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۰:۲۶
    درود و سپاس خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۰۰
    خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۳۱
    سارای مهربان پاکدل خندانک
    ارسال پاسخ
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۲:۴۴
    سلام بر اهالی شعر ناب
    و عرض ارادت و احترام خدمت برادر بهاری ام خندانک
    یقینا نگاشتن در محضر بزرگان برای حقیر، جسارت است که البته روی گشاده و تواضع پر مهرشان امکان تقریر چند سطری در حد فهم و ادراک ناقصم فراهم ساخته.
    شخصا روزها و لحظه های زیادی را در فضای این شعر به سر برده ام. شعری سراسر احساس و البته الهام.
    این اواخر خواندن اشعاری از شاعران راستین، توجه به الهام در شعر را در من برانگیخته. گفتم شاعران راستین که شاید در برابر آن شاعران معمار قرار خواهند گرفت؛ که تصمیم بر نوشتن شعری می گیرند، موضوعی انتخاب می کنند و به دنبال لوازم ساختن آن می گردند.
    اما شاعر راستین در هر شرایطی قادر به نوشتن نیست. او دریای آرامی است که تموج و تلاطمش را فقط در زمان سرایش شعر می توان دید و این تفاوت بسیار دارد با شاعران معمار گونه ای که حتی در عادی ترین لحظات شروع به ساختن می کنندـ
    پرواضح است که سرودن این شعر در لحظه و شرایطی خاص اتفاق افتاده و شاعر به مضمونی از پیش تعیین شده نپرداخته است و احتمالا خود شاعر هم در زمان سرایش نمی داند که پس از لحظه ی تلاطم چه اثری و با چه کیفیتی به وجود خواهد آورد و شاید همین یکی از علل ابهامی است که در شعر شاعران راستین دیده می شود. زیرا شاعر واقعی به دنبال کشف روابط اشیا و اجزایی است که در فضایی تاریک نهفته است و او با چراغ تخیل آن ها را کشف می کند و مطابق با شیوه ی هنری خود، شکل می دهد.
    نمونه های این ابهامات در اشعار برادرم به وفور یافت می شود.
    همچنین جناب قلیچ خانی، شاعری است که ادراک درستی از بار صوتی واژه ها داشته و همین امر سبب شده به راز کلمات و طنین آن ها واقف شود و این نشان از تسلطی است که از دایره ی ذهن خارج شده و وارد ناخودآگاه شاعر گشته؛ چنانکه آنچه نهایتا به منصه ی ظهور می رسد، حاصل تجربیات و اطلاعات ذهن نیست بلکه حاصل الهام های فراذهنی و ناخودآگاه شاعر است.

    اما حقیقت؛ برایش تفاوتی ندارد او را ببینیم یا نبینیم، بپذیریم یا نپذیریم، او مسیر خویش را خواهد رفت و ما روزی خواه ناخواه باید با او مواجه شویم و آن روز ، روز پذیرش است.

    بهشت تلخ خفاش
    گوشه ی نمور غارهای بی خورشید است
    یاس معصوم دست های تو اما
    بشارتی ست
    برای پروانه هایی که در پیله
    صبح را به انتظار نشسته اند

    سپاس و عرض پوزش از حضور اساتید ارجمند
    آرزومند شادی مردم سرزمینم🌹
    محمد رضا خوشرو (مریخ)
    محمد رضا خوشرو (مریخ)
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۴:۲۱
    درود ها واقعا عالی نوشتید .
    خسته نباشید .
    خندانک
    ارسال پاسخ
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۱۲
    درود خواهر ارجمندم،خواهر اندیشمند و حقیقت جوی من خندانک
    سپاس از زحمت و اشتراک فهم شما خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۱۸
    بعدش به گلاله ام خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۸:۵۹
    سپاس جناب خوشرو خندانک
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۸:۵۹
    خندانک
    دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۲۱:۲۹
    با درود و احترام خندانک

    بسیار زیبا و دلنشین نگاشتید
    قلمتان سبز
    بر مدار مهر باشید
    خندانک خندانک
    مجید قلیچ خانی
    مجید قلیچ خانی
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۰:۲۶
    درود و خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۰۰
    خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۳۲
    ملکه مهدیس خندانک
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0