سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 1 خرداد 1403
  • روز بهره‌وري و بهينه‌سازي مصرف
  • روز بزرگداشت ملاصدرا، صدرالمتألهين
  • آغاز محاصرة اقتصادي جمهوري اسلامي ايران توسط آمريكا، 1359 هـ ش
14 ذو القعدة 1445
    Tuesday 21 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      سه شنبه ۱ خرداد

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      من یک درخت هستم ...
      ارسال شده توسط

      منوچهر مجاهدنیا

      در تاریخ : پنجشنبه ۵ تير ۱۳۹۳ ۱۱:۱۱
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۰۱۵ | نظرات : ۱۷

       
      نویسنده : اورحان پاموک
      مترجم : ایرج نوبخت
       
      من یک درختم ، سخت تنهایم ، باران که می بارد ،  می گریم به خاطر رضای خدا به آنچه که شرح       می دهم گوش کنید :
      قهوه هاتان را نوش جان کنید تا خوابتان بپرد و چشمانتان باز شود و هوشمندانه نگاه کنید تا بگویم که چرا این همه تنها هستم .
      1- می گویند برای این که پشت سر استاد نقال تصویر درختی بوده باشد ، شتاب زده بر روی کاغذی زمخت و بدون آهار نقاشی شده ام . در کنارم نه درختچه های دیگری است نه علف های هفت برگ کویر و نه صخره ای ، نه اشباح تیره و تاری که گاهی اوقات شبیه انسان و شیطان اند و نه در آسمان ابرهای پیچ واپیچ   ( نقاشی های ) چینی . تنها یک زمین ، یک آسمان ، یک من و یک خط افق . اما ماجرای من در هم و برهم تر از آن است .
      2- چون درخت هستم ، شرطش این نیست که جزئی از کتابی باشم .اما از این که به عنوان تصویر یک درخت در صفحه ای از کتابی جای نگرفته ام ناراحت می شوم . به نظرم می رسد که اگر در کتابی گویای چیزی نباشم ، پرستشم می کنند ، مثل کفار تصویرم را به دیوار می آویزند و به آن سجده می کنند . به گوش علمای ارض رومی نرسد ، از این بایت پنهانی فخر   می کنم و سپس با شرمساری به شدت می ترسم .
      3- سبب اصلی تنهای ام این است که نمی دانم جزیی از کدام داستان خواهم بود . گویا می بایست جزیی از داستانی می شدم ، اما مثل برگی از آن جدا شدم و افتادم .
       
      سپاس که خواندید . لطفأ نتیجه گیری خود را از این مطلب بفرمایید .

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۴۰۴۶ در تاریخ پنجشنبه ۵ تير ۱۳۹۳ ۱۱:۱۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0