سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 26 ارديبهشت 1403
    8 ذو القعدة 1445
      Wednesday 15 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        حرف ...
        ارسال شده توسط

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        در تاریخ : چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۳۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۱۵ | نظرات : ۶۰

        💎 سلام 💎

        توی یک جمع بی‌حوصله نشسته بودم.
        طبق روالِ عادتِ همیشگی ، مجله ای را ورق می زدم تا اینکه به جدول رسیدم .
        همین که توی دلم خواندم : سه ی عمودی 
        یکی گفت : بلند بگو
        گفتم :  یک کلمه ی سه حرفیه :
        ( ازهمه چیز  برتر و مهم تراست) .
         
        حاجی زود گفت: پول
        تازه عروس بَزَک کرده ی مجلس گفت: عشق
        همسرش هم گفت: یار
         
        کودکی دبستانی گفت: علم

        حاجی پشت سرهم می گفت :
        پوله بابا پول ، اگه نمیشه طلاست ، سکه  داداش....
        گفتم: حاجی اینها نمیشه !
        گفت: پس بنویس مال
        گفتم: بازم نمیشه 
        گفت: جاه
        خسته شدم از دستش با تلخی ،  محکم گفتم : نه نمیشه ... .
         
        دیدم همه ساکت شدند.
         
        مادر بزرگ گفت: مادرجان ، "عمر".
         
        سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار
         
        ديگری خندید و گفت:  وام
         
        یکی از آن وسط بلندگفت:  وقت
         
        یکی هم گفت: آدم
        لبخندی زدم و گفتم: نه ، آدم نیست
         
        اما ازین قضیه  فهمیدم که
        تا شرحِ جدولِ زندگیِ کسی را نداشته باشی ؛ 
        حتی یک کلمه ی سه حرفی از آن هم درست در نمی‌آید ! و نباید که قضاوتش کنی !  
        باید جدول کاملِ زندگی کسی را داشته باشی تا در موردش اجازه ی حتی حرفی زدن را داشته باشی ! که اون هم پُرروییِ مَحضه !
        بدون آن ،  همه چیز   بی‌معناست!

        هرکسی  جدولِ زندگیِ خودش را دارد. 

        هنوز هم به آن کلمه ی سه حرفیِ جدولِ خودم  فکر می کنم.

        شایدکه کودکی پابرهنه بگوید: کفش
        کشاورزی  بگوید: برف
         
        لالی بگوید: حرف
        ناشنوایی بگوید: صدا
        نابینایی بگوید: نور

        و من هنوز در فکرم
        که چرا آخر هیچ کسی نگفت:  "خدا ".. .
         
        پس  “صبر “  را  هم  باید بهش اضافه کرد.
         
        🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
         
        پی نوشت : این متن منسوب به زنده یاد صادق هدایت است. 
        اندکی از جمیعِ جهات به طرزِ  نقد و ویرایش ،  بازنویسی شد.
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۲۰۳۴ در تاریخ چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۳۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0