سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 25 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت فردوسي
7 ذو القعدة 1445
    Tuesday 14 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      سه شنبه ۲۵ ارديبهشت

      این سرزمین ماست

      شعری از

      شهرام سدیدی

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۹ ۰۴:۴۶ شماره ثبت ۸۸۰۴۲
        بازدید : ۲۶۵   |    نظرات : ۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر شهرام سدیدی
      آخرین اشعار ناب شهرام سدیدی

      ایاا
      این شعر در وصف یک ‌زندانی در تانزانیای جنوبی سروده شده!
       #حبسیه🍁🍂🍁
      میخونم از تو توی این سلول چندمتری
      میمیرم از اینکه چگونه گریه میکردی
      با خنده‌هات از پشت شیشه زنده میموندم
      اما چقد تو راه خونه گریه میکردی
      تاریک، پشت چشم بندم، مثل وقتی که
      با شاملوهای شبونه گریه میگردی
      "بی آرزو! با مرده‌ای هم‌صحبتی" و بعد
      با کفتر بی آب و دونه گریه میکردی

      از بازجو و سوژه‌ی غسل جنابت‌ها
      واسه یه حرف عاشقونه تو دلِ چت‌ها
      میگفت زنت هم کم میاره آخرش، میره
      میترسم از تعبیر حرف این کثافت‌ها

      از هرچی پرسیدن، فقط عشق تو رو گفتم
      تو انفرادی، یاد لبخند تو می‌افتم

      یاد شبایی که قشنگ و شاد خندیدی
      هرسال با زخم ۲ی خرداد خندیدی
      از لحظه‌های سخت بعد از بازجویی‌ها
      از روزی که توی ون ارشاد خندیدی

      خندیدی و تنهاییام با بغض تر میشد
      خندیدی و دوران حبسم سخت‌تر میشد

      ما کله‌خر بودیم و دنیا بدتر از ما نیست
      چیزی جلودار تو و فریاد فردا نیست
      روی کت و شلوار ‌‌‌قاضی‌ها باید شاشید
      وقتی که دادی توی این بیدادگاها نیست

      این سرزمین ماست، یادت باشه این حرفو
      یکروز تقاص کل این‌اشکا رو میگیریم
      قول زنونه دادی از پشت همین شیشه
      که قبل مرگ این حرومی‌ها نمیمیریم

      میخونم از تو پشت این دیوار و میدونم
      تو، اونطرف، آجر به آجر گریه میکردی
      پیش نگاه بازپرس و بازجو، هربار
      با خشم و احساس تنفر گریه میگردی
      توی مسیر دادگاها، پیش قاضی‌ها
      نازکتر از تاب تلنگر، گریه میکردی...

      هرچند ختم ماجرا با چوبه‌ی داره
      هرچند از دیوار اینجا مرگ میباره
      بازم بخند، لبخند تو تو چشمشون خاره
      دنیای ما دیوونه‌ها رو دوست‌تر داره
      فواره‌ها با رقص رو به آسمون میرن
      اعدامیا روی زمین هیچوقت نمیمیرن
      ما توی این تاریکیا فانوس میگیریم
      رودیم و آخر رو به اقیانوس میمیریم

      تا انتظار منطق از یکمشت خر داریم
      امّید واهی روی "تجدید نظر" داریم
      ما بچه‌های انقلاب خون و اعدامیم
      باید که سهممونو از این سفره برداریم

      شاید نذاشتن این روزا رو پیش من باشی
      بی هم پر از غصه ولی از هم نمی‌پاشی
      که استوار آماده‌ی تکلیف فردا شی
      تا توف کنی تو صورت قاضیِ پرونده
      باید قویتر شی واسه فردایی که هیچکس
      با بی‌همه‌چیزی، به گریه‌هات نمیخنده
      یکروز تقاص آرزوهامونو میگیریم
      یادت همیشه باشه اینجا سرزمین ماست
      "روزی که واسه کفترامون دونه میریزیم"
      و اسلحه مابین ابروهای قاضی‌هاست

      #شهرام_سدیدی
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۱۲
      بسیار زیبا و غمگین بود
      مبین مشکلات جامعه
      دستمریزاد خندانک
      دانیال شریفی ( دادار تکست )
      چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۱۴
      خندانک خندانک درود بر شما خندانک خندانک
      لایک شد شعرتون👍🌹
      علی پورحبیبی
      چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۵۵
      خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0