سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 31 ارديبهشت 1403
    13 ذو القعدة 1445
      Monday 20 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        دوشنبه ۳۱ ارديبهشت

        شعر طنز گونه سقوط مجسمه شاه در سمنان از علی دولتیان

        شعری از

        علی دولتیان

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۸:۰۲ شماره ثبت ۳۶۸۲۷
          بازدید : ۴۷۵   |    نظرات : ۶۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی دولتیان

        زمان شاه که سمنان خراب وکوچک بود
        ولی مجسمه اش جنب باغ کودک بود
         
         
        به این دلیل به میدان شاه شهرت داشت
         
         
        بهارو چلچله راشاه ،لال می پنداشت
         
         
        لباس فرم ،تنش بود درنشیب وفراز
         
         
        ودست راست اوسمت ایستگاه دراز
         
         
        به قول مردم سمنان گدای سامره بود
         
         
        کنار پارک کودک،میان دایره بود
         
         
        از او همیشه پلیسی مواظبت می کرد
         
         
        گلوله پاسخ آن که مقاومت می کرد
         
         
        شبی به روح خداگرچه ناسزا گفتند
         
         
        به شاه تشنه ی خون ،سایه ی خداگفتند
         
         
        بهاروباغ،غزلنوش ایل خردادند
         
         
        شعارشاه تورامی کشیم سردادند
         
         
        نگاه سبزسحر خوشه خوشه پیدابود
         
         
        سپیده منتظرفجرهای فردابود
         
         
        به سال سیصدوپنجاه وهفت درسمنان
         
         
        شبی مجسمه رابردلشکرطوفان
         
         
        شمیم مغرب آن شب تو از تقی عبدوست(1)
         
         
        کنارپنجره ی صبح بشنوی نیکوست
         
         
        شکوه حادثه تاریخ رارقم می زد
         
         
        حماسه ،بازی شب را دوباره هم می زد
         
         
        صدای خش خش پاییزوماه آذر بود
         
         
        غروب بیست آذر،غروب دیگر بود
         
         
        درست درشب قتل حسین وعاشورا
         
         
        گشوده شد ورقی ازکتاب روح خدا
         
         
        درست درشب قتلش،یزید،ابن زیاد
         
         
        نفس نفس زدوافتاد، داشت جان می داد
         
         
        مچاله شد سرشب،یک نفربه اوچک زد
         
         
        یکی به روی سرش نفت ریخت،فندک زد
         
         
        تن مجسمه می سوخت زیرآتش و دود
         
         
        طناب وپتک ودوسه لاستیک وبکسل بود
         
         
        غروب بیست آذر،مقابل فلکه
         
         
        شعار داد جماعت که بیوه شد ملکه
         
         
        شکست گردن واندام شاه غول آسا
         
         
        به شاهجوق وابوذر رسید با تیپا
         
         
        سرش به سمت محلات یک نفر می برد
         
         
        دوید با عجله مثل این که سرمی برد!
         
         
        چقدر پیش سرش گریه کرد سرداری
         
         
        به احتمال ،تو از قصه اش خبر داری
         
         
        همین که دید سر شاه ،بامداد پلیس
         
         
        سلام دادو خبر دار،ایستاد پلیس
         
         
        پلیس های بغل دست،صحنه را دیدند
         
         
        پقی زدندوهمه،جای گریه خندیدند
         
         
        حماسه ای شده اکنون غروب عاشورا
         
         
        به یادگار بماند میان خاطر ه ها
         
         
        به یاد بیست آذر،حماسه ی سمنان
         
         
        سروده است دوبیتی علی دولتیان *--شیخ محمد تقی عبدوست ازروحانیون برجسته ی سمنان آن زمان اهل محلات سمنان وخطیب وسخنران غروب عاشورای 57 که بعد ازنماز معرب وعشا که با سخنرانی کوبنده ای مبارزان را برای زیر کشدن مجسمه ی شاه تحریک وتهیج نمود وآخر شب با لباس مبدل از سمنان خارج شد
         
         
         
         
        **************************************************
         
         
        ۸
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        علی دولتیان
        پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۲۲
        ممنون استاد خدا دادی خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0