سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        من موزیک ِ بی کلامَم

        شعری از

        آرزو حاجی طاهروردی

        از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۴ تير ۱۴۰۲ ۱۰:۲۷ شماره ثبت ۱۲۱۶۷۸
          بازدید : ۲۹۲   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر آرزو حاجی طاهروردی

        🎶  من موزیـــــک ِ بی کلامَـــــم 
        حرف نزدن های ِ من حتی ارزش ِ شنیــــدن دارد 
        گـــــــوش کن ...!
        با من آرزو کن 
        با صدای بلـــــند فکر کن 
        من  آرامَــــم 
        و تظاهر می کنم 
         (نَه میبینم ,نَه می دانم) 

        از من نپرس روزگــــارَت چگونه می گذَرد؟
        که چَشـــــم می خُشکَد اَشــــــک آبرو میبرد 
        نپرس قَلبَت تاب ِ رویارویی با حقیقت را دارد یا نه؟ 
        که سکته میزند و یکباره می میرَد
        من دو راه بیشتر ندارم 
        اوّل : دوســــــت داشتن ِ تو
        دوّم :...هیچ 
        همان دوســـــت داشتن ِ تو 
        اَز آن ِ مـــــن باش 
        و با صدای بلند وُ کِـــــش دار 
        مرا صدا کن 
        هر صبح ِ خروس خوان 
        من از تنـــــهایی ...
        از بیدار شدن با هشدارهای ِ تلفن وُ ساعت تـــــرس دارم.
        ۸
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۲ ۰۸:۲۴

        سلام نازنین بانو خندانک

        زیبا سرودید زنده باشید خندانک خندانک

        آرزو حاجی طاهروردی
        آرزو حاجی طاهروردی
        پنجشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۲ ۱۰:۰۰
        سلام خواهر جان ممنون از لطف و محبت شما زنده باشید و روز قلم مبارک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۲ ۱۵:۴۷
        درود دوست عزیز
        (من کنت مولا فهذا علی مولا)
        "هر که را من باشمش مولا و دوست
        ابن عم من علی مولای اوست"
        عید ولایت و امامت را خدمت حضرت حجت ابن الحسن صاحب عصر و الزمان(عج)،
        کلیه سادات و دوستان عزیز تبریک میگویم
        امید که رهروان راستین طریق حق و فضیلت امامان معصوم باشیم خندانک خندانک خندانک
        آرزو حاجی طاهروردی
        آرزو حاجی طاهروردی
        شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۴۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        جمعه ۱۶ تير ۱۴۰۲ ۱۶:۵۴
        درود بااانوی عزیز خندانک
        زیبا بود خندانک خندانک
        برقرار باشید خندانک
        آرزو حاجی طاهروردی
        آرزو حاجی طاهروردی
        شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۲ ۰۷:۳۴
        بداهه ای تقدیم شعرهای زیبای شما
        استادبزرگوار
        از من به شما صد ها سلام
        بر تو اي نيكو قلم
        خوش سرودی
        شيرين زبان
        شكر كلام
        روز قلم برشما شاعر توانا مبارک باد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرزو حاجی طاهروردی
        آرزو حاجی طاهروردی
        پنجشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۲ ۱۰:۰۰
        سلام استاد عزیز و بزرگوارم ممنونم زنده باشید روز قلم بر شما هم مبارک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۲ ۰۷:۳۵
        بداهه ای تقدیم شعرهای زیبای شما
        از من به شما صد ها سلام
        بر تو اي نيكو قلم
        خوش سرودی
        شيرين زبان
        شكر كلام
        روز قلم برشما شاعر توانا مبارک باد
        خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۲ ۰۸:۲۴


        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃

        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        پنجشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۲ ۱۱:۱۱
        درود بر ارزو جانم خندانک
        بسیار با احساس بود خندانک
        موفق باشید خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        پنجشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۳۳
        درود بانو
        خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۲ ۱۸:۱۷
        خندانک یک آرزو، و یک تمثال خندانک
        چگونه می شود، آن را دید و از کنارش بی اعتنا گذشت،
        زیبایی شایسته و متوقع تحسین و تعریف است،
        پس درود بر یگانه نقاش هستی،
        که خالق زیبایی هاست، هر یک از زیبایی هایی که نقش می زند بی بديل است و تنوع آن ها بینهایت،
        ما چگونه می توانیم از او تقلید کنیم،
        یعنی خلق زیبایی ها،
        اولین گام شاید دیدن و نظاره بر رخسار زیبایان،
        البته به پاکی و صداقت
        اگر نخواهیم آن ها را مکدر کنیم،
        بانو حاجی تاهروردی همین کار را می کند،
        خود را در آینه می بیند و حیران می شود:
        « . . .
        من موزیـــــک ِ بی کلامَـــــم
        حرف نزدن های ِ من حتی ارزش ِ شنیــــدن دارد
        گـــــــوش کن ...!
        با من آرزو کن
        با صدای بلـــــند فکر کن
        من آرامَــــم
        و تظاهر می کنم
        (نَه میبینم ,نَه می دانم)
        . . . »
        خودش اینجا زیبایی را در حد نهایت خلق می کند.
        چه بگوید؟
        غیر از این که لازم نیست حرفی بزنی، سخنی بگویی کافی است ظاهر شوی و نشانه ای باشی بر خالق زیبایی ها.
        اما جایی که لب به سخن می گشاید آه و حسرت در آن موج می زند. نگرانی و ساده ترین انتظار برای عشق و پایداری در آن. با این عبارات:
        « . . .
        از من نپرس روزگــــارَت چگونه می گذَرد؟
        که چَشـــــم می خُشکَد اَشــــــک آبرو میبرد
        . . . »
        امیدوارم که همه این ها محصولِ تخیل ایشان باشد و نه واقعیات.
        او یک راه بیشتر ندارد، دوست داشتنِ آنکه دوست دارد.
        تمام و کمال،
        اما طاقت بی وفایی را حتی در احساس و اندیشه هم ندارد و آنجا نیز تمامیت خواه و سخت گیر است.
        آنچه اینجا دیدم و خواندم یک شعر معمولی نبود. بابی بود به:
        « Symposium » افلاطون، معروف به میهمانی عشق و توضیح مباحثات سقراط و دیوتیما در آن مجلس و بحثی در ارتباط با عشق و زیبایی و دانایی که در فارسی به « مهمانی » یا « ضیافت ترجمه شده است.
        نام دیوتیما را اول بار از اثر گل پرپرم فاطمه توکلی و شعر بی اندازه زیبا و پرمعنایش « آندروجنیس » برگرفته ام و ادامه راه راخودم می پیمایم، در هر فرصتی، به هر بهانه ای و همواره با یاد عزیز و گرامیداشت خاطرۀ او.
        که اگر زیبایی و عشق و دانایی را از جهان حذف کنی ارزش زیستن نخواهد داشت.
        آفرین می گویم بر شاعر این صفحه
        سعادت و رضایت شما از زندگی خود یک آرزوست.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اگر گزینۀ نقدت باز بود این نوشته را به رنگ سبز جار می زدم.
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        جمعه ۱۶ تير ۱۴۰۲ ۰۱:۱۹
        درود بر جناب نیکی
        بسیار ارزنده معرف شعری زیبا شدید
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو حاجی طاهروردی
        آرزو حاجی طاهروردی
        شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۳۳
        سلام و عرض ادب استاد بزرگوارم
        ممنونم بابت لطف و محبت شما
        از پیام شما خیلی انرژی گرفتم این روزها خیلی دارم نقد میشم و شاید یه وقتایی نقدها داره ترمز ِ نگارش ِ من میشه
        ولی با پیام پر مهر شما دلم قرص شد به نگارش به اینکه چقدر خوبید شما
        چقدر دوستتون دارم استاد
        بداهه ای تقدیم شما:
        به من بگو دخترم استاد
        من از پدر هیچ ندارم یاد خندانک
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ ۱۴:۰۸
        آرزو جان، عزیز دلم،
        می توانی به اندازه کافی به من اطمینان داشته باشی، من در بهترین حالت می توانم دوستی حمایت گر و خیرخواه برای شما باشم. اما متاسفانه من پدر شما نیستم. خیلی دلم گرفت که گفتید از پدر چیزی در یادتان نیست و این حسرت بزرگی است که من هیچوقت با آن کنار نیامده ام. من اگر شایسته باشم می توانم بخشی از کارها و احساسات یک پدر را در مقابل شما ایفا کنم. اما نه من و نه شما نباید دنبال القاب و نسبت های دروغین برویم. ایمنی و آرامش حق شما ست و کسی نباید حریم امن شما را برهم بزند. و من نمی زنم.
        در مورد شعر و شاعری رفتم اشعار قبلی شما را دیدم و نقدی به آن صورت که شما را مأیوس کند مشاهده نکردم. برعکس همه صادقانه سروده های شما را تأیید و تحسین کرده بودند.
        اگر در بیرون از این سایت کسانی شما را دلسرد می کنند باید عرض کنم که برداشت آن ها در مورد شعر و شاعری محدود و سخت گیرانه است. بنظر من شاعران اصلی مردم عادی و کوچه و بازار هستند. که براحتی برای یک واژه چندین و چند کلمه و مصداق و معنی را اختصاص می کنند. از ضرب المثل ها استفاده می کنند. کلامشان پر از کنایه و استعاره و تشبیه است. منتها از فرط تکرار برای گویش وران زبان فارسی عادی شده است. اما یک نفر از خارج که می خواهد زبان فارسی یاد بگیرد خیلی تلاش بکند تا پی به آنها ببرد.
        در مورد شما به سرودۀ زیر دقت کنید:
        « . . .

        من همان پیراهنی ام
        که قرار بود
        یک روز ِ خاص
        مرا به تن کنی
        تا ببیند به تو من آمده اَم
        هزار الله اکبر بگوید
        آینه ی اتاق ِ تو

        من بازتاب ِ چشمان ِ تو در
        آینه ی اتومبیلی ام
        که با آن
        لایی میکشی , جلب توجه میکنی
        و در هر خیابان و بزرگ راهی که مرا یاد ِ تو انداخت
        سرعتت زیاد شده
        ناخودآگاه خطر میکنی

        من اِشتیاق ِآینه ی آسانسورم برای هر بار دیدن ِ تو
        همان فضای دلگیر که دوست دارد
        بگیرد عطر از تن ِ تو...

        من خود ِ تو اَم وَ باور ِ تو
        فرقی ندارد راست یا دروغ گفتن ِ تو
        پس به من نگاه کن
        حرف که میزنی
        دوست دارم ببینم چشمان ِ تو را
        و این مُقَدَر نیست
        وقتی
        دست به مغلطه میزنی…
        . . . »
        من کاری به جابجایی یا تعویض بعضی کلمات ندارم اما تصاویری در آن هست که من مدت هاست در جایی و متنی نخوانده ام. بسیار نافذ و گیرا:
        من آن پیراهنی هستم که قرار بود یک روز به تن کنی.
        من همانی هستم که که انعکاس چشمان من یا یاد آوری ام تو را آنچنان به هیجان در می آورد که در خیابان به کارهای دیوانه وار دست می زنی.
        یا وقتی که با من حرف می زنی می خواهم نگاه کنم چشمان تورا. از دو نظر. اینکه او مغلطه ای در سر دارد ونگاهش را می دزدد، یا نه در برابر زیبایی من جرئت سر بلند کردن ندارد. اما من می خواهم وقتی با من حرف می زنی در چشمان تو نگاه کنم.
        من توام و تو هم منی فرقی هم نمی کند که راست یا دروغ
        خجلت آیینۀ آسانسور که کنایه است از دو نفر که نگاهشان در آیینۀ آسانسور به هم تلاقی می کند.
        سروده دیگر شما نیز اینچنین است:
        « . . .

        در حیات ِ پیشین
        شایـــد با تو همسایه بودم
        شایـــد از پشت پنجره
        تورا دیده بودم
        و این رابطه را تــــا پشت در
        تــــا کاسه آش ِ نذری
        پیش برده بودم
        شایــــد تو پادشاه بودی
        من در آرزوی ملکه شدن مُردم
        شاید عشق ممنوعه بودی
        دچار وَهم و ترس بودم
        دچار سوءتعبیر هایی شبیه به
        عشق محال بودم
        شاید به هزاریک دلیل
        از تو
        دور افتادَم
        و شاید
        شایــــد که نه , من حَتم دارم
        قبل از تولد عاشق ات بودم
        . . . »
        موضوع اصلی این شعر شباهت خاصی به تناسخ دارد. که احساساتی است تسخیر کننده می باشد. این کلمات از قلم شما بیرون آمده است . من از خودم نمی سازم.
        نکته به نکته و جز به جز این سروده نوعی سرگشتگی عاشقانه را در خود دارد اشتیاق کنونی و احساسات مرموز درونی که انگار من این آدم را قبلا دیده ام، می شناخته ام و تعابیری از این قبیل. نمی دانم فیلم سینمایی « تولد » را دیده اید یا نه. موضوع محوری آن همین تناسخ است. اگر اشتباه نکنم در هندوستان اعتقاد گسترده ای به همین موضوع وجود دارد. شاید این احساس مرموز زادۀ عملکرد بخش های دیرین تر مغز باشد که اینگونه عمل می کند اما انسان ها دارند. توجه شما به تصاویر بدیع و هیجان آور عجیب است و می توانید روی مسائل و نکات فنی آن بیشتر کسب تجربه کنید و آثار فروغ فرخزاد را بیشتر مطالعه کنید.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خود من هم شعر برای فاطمه سروده بودم در سه ماهه اول آشنایی ما که احساسی نظیر این داشتم و صادقانه به او می گفتم که انگار از هزاران سال قبل من می شناختم تورا. اگر شده باشد من بخاطر شما آن را باز نشر می دهم تا با موسیقی و صوت خودم در اختیار شما قرار بگیرد.

        ارسال پاسخ
        آرزو حاجی طاهروردی
        آرزو حاجی طاهروردی
        سه شنبه ۲۰ تير ۱۴۰۲ ۱۸:۳۶
        سلام و عرض ادب استاد بزرگوارم
        ممنونم بابت این همه لطف و محبت شما
        از پیام پر مهر شما انرژی گرفتم و دلگرم شدم به نگارش
        براتون آرزوی سلامتی دارم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مرتضي الياسي
        پنجشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۲ ۲۰:۲۵
        خندانک
        آرزو حاجی طاهروردی
        آرزو حاجی طاهروردی
        شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسن زمانی
        جمعه ۱۶ تير ۱۴۰۲ ۰۱:۱۰
        ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
        آرزو حاجی طاهروردی
        آرزو حاجی طاهروردی
        شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        جمعه ۱۶ تير ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
        درود بیکران
        بسیار عالیست خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        من موزیک بی کلامم خندانک
        آرزو حاجی طاهروردی
        آرزو حاجی طاهروردی
        شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        جمعه ۱۶ تير ۱۴۰۲ ۰۹:۵۴
        سلام وعرض ادب بانوی ادیب و گرانقدر.. خندانک خندانک
        زیبا سرودید.. درود بر شما..
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرزو حاجی طاهروردی
        آرزو حاجی طاهروردی
        شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ ۰۰:۳۷
        درودبرشما زیبابود 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        آرزو حاجی طاهروردی
        آرزو حاجی طاهروردی
        شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد محمدنژاد(آشوب)
        شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ ۱۳:۳۸
        احسنت خندانک خندانک خندانک
        حسن لطفی
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۹
        سلام هبسیار لذت بردم
        مرحبا
        بانو خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وقت شد سربزن بانو به دفتر عشق پاییز من خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0