سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 26 ارديبهشت 1403
    8 ذو القعدة 1445
      Wednesday 15 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت

        اشعار دفتر شعرِ صدای خاکستر شاعر فرزین مرزوقی

        فرزین مرزوقی

        حذف می شوم از نفسهایم و پایان می یابد این قداست ناپاک پهن می شوم با ریشه هایم در زیر هزاران وصله
        ۷۵۶۶ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        گاه که من خیال آواره ی خویش را از کم بختی خود به قطره های اشک هستم جاری!
        ۹۲۰۰ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        اگر شبی نگاه تو تو قلب من طلوع کند به پا کنم ترانه ای که دل به تو رکوع کند
        ۹۵۷ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        دلم باران می خواهد به قدر یک جهان امید
        ۵۴۱ بازدید     ۵۳ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        این گاه بیهودگی را در نفس مغموم خویش نشسته ام به عذابی روزانه با نیشتری در حلق اجبار خود
        ۴۹۳ بازدید     ۲۳ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        پیر کهنه مردی کوژ که گناهش آویزان بود از نگاهش از روزهایی نا جور
        ۶۲۵ بازدید     ۲۸ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        تمام نمی شود این روزهای بیهودگی گاه که نفسهایم باز بوی مرگ می گیرد
        ۶۱۸ بازدید     ۲۷ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        پاشنه بر کش تا بتازی بر عقوبت با خرد این زمان را دست بگیری پیش زآنکه بگذرد
        ۴۸۷ بازدید     ۱۷ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        چو جان بر پیکرم با عشق دمیدند هزاران نکته بر جانم کشیدند به ما گفتن که با عشقی که دارید به
        ۱۲۶۸۲ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        بگذرد این غم چو فردایی شود تا چه آید بر سرم چون آن شود سوخته جانم تا که بس از انتظار می شمارم لحظ
        ۳۶۵ بازدید     ۲۷ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        چرا با غم  به دنیا آمدم من مگر با تو خدا یا من چه کردم
        ۱۶۷۱۴ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        می جَوید غم ذهنم، با سرابی سر ریز، تو افق  پیرمردی مطرود لحظه مردن را بی دلیل می خندی
        ۱۳۹۲۷ بازدید     ۴۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        نگاهم درد میکرد آفتاب را پشت پلکهایی خسته  و سایه ها بر اضمحلال آن در کوچه های آسمان بر حیات آ
        ۸۱۰۵ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        گفته بودم اینبار رهی از عشق به جان می جویم لب هر گل که نوازد دل را، من خدا را پی آن می پویم
        ۴۹۳۵ بازدید     ۴۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        باز نشسته ماه بر خیال من سایه میزند اشک به جان من
        ۳۱۲ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        برخیز و ز این دیده بپرهیز و بر آن باش بر دیده بکش دست و زغفلت به امان باش از خویش بترس و زغفلت
        ۳۶۷ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        من اگر بیش نه مانده بودم باز هم در این بغضواره های روزگار در این مردنهای روزانه نه من اگ
        ۴۴۷ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        گورستانی چند سخت خنده هایی ولگرد چند درختان چنار آدمایی شبگرد نورکی کم سو بسان پاییز هروله ها
        ۳۸۶ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        نه از مردن گریزانم نه از این تنهایی به جز اشک خواهم شد در سکوتی که گاهواره عذابی است مرا میخواب
        ۶۰۲ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        ماه اگر تو رو می دید عاشق ودیوانه میشد خورشید برای دیدنت راهی این خونه می شد صدای باد تو گیسوها
        ۹۳۱ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        در عمر چنانم که دلم خونین است در آه بساط شب و روزم این است از عشق گلایه به خدا من نکنم سوزم
        ۴۳۷ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        میل ام آن است خدایا ز گناه پاک شوم جمله از این غم وتردید سوی درگاه تو من خاک شوم
        ۶۳۳ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        در قافیه عمر گمانم نداهایی هست گر گوش به جنبی به جانم نواهایی هست در حیرت آنم که
        ۶۱۳ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        این جان به نگار تو دهم بیشی چند جز زلف تو سجده نکنم دراین بند گاهان به گناه تو به عشق
        ۵۲۷ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        ترسم از دیروز است ترسم از خواب گل سرخ به تبی جانسوز است من نمیدانم چقدری به مرگ آغشته ام  یا که
        ۵۲۸ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        ترس بر خنجر نیش با خدعه ای خفتان مملو از گناه پهن در سرنوشتی معیوب آواره هزاران روز
        ۵۹۵ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        ماه از رخ لیلی سخن از عشق نگفت فرهاد به خواب رفت که کم از عشق نگفت در خواب دوگیتی سخن از یار نب
        ۷۰۶ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        بوکان تنگ بر گردن این خیال چو یوغی از کردار بد سرشت اهرمن، در تاک تمنای نگاهت چه جان
        ۵۹۱ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        هیچکسی مانند من با غم خود تنها نیست اینچنین بود سرنوشت چاره ای جز اقرار نیست
        ۵۷۱ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        هم نشینم عشق را سر پیچ همین کوچه عشق من به عشق رخ تو در گیرم ماه از آن چشم سیاهت به شبم می بارد
        ۵۴۰ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        (به مناسبت حادثه چهارشنبه سیاه،عزیزانم که جز اشک چیزی بیش برای گفتن ندارم و سالها تا عاقبت برایشا
        ۷۵۸ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        صحبت از عشق نکنم که جهان باز به غم در گیر است گیسوی مه روی ما به عذب باز دراین تحفه عمر،
        ۶۹۰ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        ساکنان این بند ساکنان غصه داستانی به صد عبارت نیم بند دور تر از ماه وستاره اونور شکل زمین
        ۵۹۹ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        تشکیک این تظلم را در خواب آفتاب مرداری به چند به جشن نشسته اند وخنجر به گلوی آسمان را به تزویر
        ۶۳۸ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1