جمعه ۱۱ آبان
عشق مرده / عاشق شدن شعری از مژگان بختیاری (پرتو)
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۴۰ شماره ثبت ۸۶۵۸۵
بازدید : ۲۲۰ | نظرات : ۹
|
دفاتر شعر مژگان بختیاری (پرتو)
آخرین اشعار ناب مژگان بختیاری (پرتو)
|
"عشق مرده"
گفت :
انقدر دوست دارم که حاضرم برات بمیرم !
گفتم :
بمیری که چی ؟ که تنها شم ؟
بمون برام ! من عشق مرده نمیخوام !
مژگان بختیاری (پرتو)
__________________________
"عاشق شدن"
عاشق شدن را یادمان نداده اند ...
همیشه درگیر نرسیدن ها و رفتن ها بودیم و هستیم !
اگر بجای این همه فرمول ریاضی و فیزیک که هیچ کجای زندگی کاربرد نداشت ؛
کمی دستور زبان عشق یاد میگرفتیم این وضع زندگیمان نبود !
اگر کاربرد دلبری و لوندی را میدانستیم ؛
این همه دچار غم و افسردگی نبودیم !
نه زندگی کردیم و نه عاشقی !
مانند خیابان های یکطرفه فقط انتظار کشیدیم و تابلوی ورود ممنوع بر سر در قلب هایمان زدیم تا آن کسی که منتظرش هستیم از راه برسد غافل از اینکه ما هنوز در خیابان های پاییز مانده ایم و اینک بهار است بدون هیچ عابری !
مژگان بختیاری (پرتو)
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
با تک تک واژه ها و تمامی یِ محتوای دلنوشته تان موافقم
وبا تمام وجود در کش میکنم
زیرا خود بر این بر این باورم که اگر حضرت عشق به فریاد نسل جوان و جوانترمان میرسید وضع ما این نبود که حالا هست و اینکه چرا جناب عشق فریاد رس نیست
بحث مفصلی است که در این چند سط نمی گنجد وفقط به تعریف زیبای حافظ از عشق اشاره میکنم که خواجه می فرماید
" حریم عشق را درگَه، بسی بالاتر از عقل است
کسی این آستان بوسد که جان در آستین دارد"
با آرزوی بهترینها برایتان