به بیـست سالِ بعد فکر میکنم
بیست زمسـتانِ سرد که بی تو سـَر خواهد شد
بیست پاییـز که حوضِ حیاط
بیما
با من
در انتظارِ بیهـودهٔ آمدنت و یخ زدگیِ نیامدنت سَر خواهد کرد
بیست تولدی که تو حتی تاریخش را به یاد نخواهی آورد
من به بیـست سالِ بعد فکر میکنم
نمیدانم آن روزها تو چه خواهی کرد
نمیدانم من
در کجای این جهان ایستاده ام
نمیدانم صورتهامان چه چیزهایی از دست خواهند داد چه چـیزهایی بدست خواهند آورد
نمیدانم تو موهای مشکیت را از دست خواهی داد یا نه
نمیدانم بی آن شعله های مشکی بازهم زیبا خواهی بود یا نه
نمیدانم چندنفر میآیند در قلبِ ما مینشیـنند و میـروند
نمیدانم چندبار اسمِ تورا خواهم شنید و خواهم خواند بر در و دیوارِ این شهــر
و نمیدانم چندبار دلم فروخواهد ریخت
نمیدانم جایم را چه کسی خواهد گرفت
و نمیدانم آیا برایت شعر خواهد گفت یا نه
نمیدانم جایت را چه کسی خواهد گرفت
و نمیدانم آیا بی رحم خواهد بود یا نه
به بیـست سالِ بعد فکر میکنم
و نمیـدانم
اگر روزی جایی خیـلی اتـفـاقی همـدیگر را ببیـنیـم
در کنارِ غریـبههایی که کنارمان ایـستادهاند
چـگونه بی تفاوت از کنارت بـگذرم؟
نوید خوشنام یکشنبه 9 خرداد 95
میلاد حضرت صاحب الزمان آقا حجت ابن الحسن(عج) مبارک