جمعه ۱۱ آبان
شاید... شعری از پوریا بیگی
از دفتر شعرناب نوع شعر
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۱ ۱۱:۴۱ شماره ثبت ۸۲۴۹
بازدید : ۶۹۳ | نظرات : ۱
|
آخرین اشعار ناب پوریا بیگی
|
سراغش را نمی گیرم که شاید
به عشق او نمی میرم که شاید
غرور زخمی این خاطراتم
بریزد پای روح بی ثباتم
هوایش از سرم شاید بیفتد
نمی خواهم ولی باید بیفتد
گذشت آن روزهای ترد و ساده
نوشتن با صراحت، بی اراده
نوشتن از حقیقت یعنی از او
صمیمی، پا به پا، بازو به بازو
همیشه در نگاهش حس پرواز
و قلب کوچه در تسخیر یک راز
هنوزم عشق مریم وارش انگار
تلنگر می زند بر ذهن گیتار
زمانی شعرهایم مال او بود
و این گوشی مدام اشغال او بود
چقدر این روزها در التهابم
به روی غصه هایم برده خوابم
گذشتن از کنارش کار سختی است
برایش آرزویم نیک بختی است
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.