دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
|
دفاتر شعر حمیدرضا محمودی (ناجی)
آخرین اشعار ناب حمیدرضا محمودی (ناجی)
|
...
در لابه لای این همه تشویش و دغدغه
پاییز نامه ای به زمستان نوشته است
با دست شاعرانه ی خود کل نامه را
با برگ ها به روی خیابان نوشته است
باور کنید آن چه که پیداست در سخن
از صدر تا به ذیل پُرِ اندوه و ماتم است
باید شنید و گفت که دردی میان ماست
بیچاره دل که مخزن غم های عالم است
پاییز و دردهای زیادش مرا شکست
می آورم خلاصه ای از آن تو هم بخوان
هنگام خواندنش نه تو غافل شوی نه دل
اما نکن قضاوت و بی متّهم بخوان
با نام حق اگر چه شروع میکنم ولی
از جبر او چنان گله مندم نگو نپرس
وامانده ام به گوشه ی متروکه ای ببین
گویی چنان اسیر و به بندم نگو نپرس
فرقی نمی کند که چگونه؟ چرا؟ چه شد؟
بیزارم از تمامی موجودات این زمین
از دست مردمی که دو رویند بیشتر
آن ها که هر کدام نشسته اند در کمین
از مردمان شهر ندارم من انتظار
اما خدا که حال مرا درک می کند
با روحیات و خصلت هر چیز آشناست
آخر چرا سه ماه مرا ترک می کند!؟
از صبح تا به شب به روی زمین زجر می کشم
کم نیست این سه ماه... نود روزِ آزگار
بسیار سخت می گذرد لحظه لحظه اش
هی صبر و صبر و صبر به همراه انزجار
طاقت نمانده دوست تو را جان بهمنت
امسال زودتر بِرَهانم از این مدار
دیگر توان بارش باران نمانده است
از چنگ ابر و باد خدا می کنم فرار
فواره ای سوال که می جوشد از سرم
امکان فکر کردن من را گرفته است
حیران و مات و غم زده مانند آدمی
اینجا تمام خانه ی دل ها گرفته است
شمعی یقین و بندگی ام را نشانه رفت
پروانه ای نبود و چه بد سوخت باورم
دلگیر بودم از همه دلگیر تر شدم
یا رب توان نمانده مرا جان آذرم
...
شاعر: حمیدرضا محمودی (ناجی)
قالب: چهارپاره
وزن: مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن
26 آبان 1397
|
|
نقدها و نظرات
|
دورد بر جناب استکی ممنون از لطف شما بنده نگفتم پاییز زیبایی ندارد ولی باز سپاس از نقدتان | |
|
درود بر شما ممنون از لطفتان | |
|
درود بر شما جناب رفیقی بزرگوار ز لطف و محبت شما متشکرم | |
|
درود ممنون از لطف و محبت شما | |
|
درود جناب فلاحی عزیز
ممنونم از لطف شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.