سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری


عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403
    1 ذو القعدة 1445
    • ولادت حضرت معصومه سلام الله عليها، 173 هـ ق، روز ملي دختران
    Wednesday 8 May 2024
    • روز جهاني صليب سرخ و هلال احمر
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت

    شب

    شعری از

    م مومنی

     از دفتر آرزوی کال نوع شعر قطعه
    ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ۰۰:۲۳ شماره ثبت ۶۱۳۴۷
      بازدید : ۶۴۲   |    نظرات : ۶
    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر م مومنی

    شب می چکد از خلوت این خانه تاریک
    انگار سحر گم شده در بطن جهانم
    یک لشکر زخمی و چنین جنگ مهیبی
    سخت است که من بر سر این عشق بمانم
    یکسو کشدم عقل به دیباچه هستی
    یکسو شود احساس و جنون قاتل جانم
    نیمیم به این عشق اسیر است و گرفتار
    با نیم دگر خسته و ازرده از انم
    روزی ز غمی خفته به اغوش سکوتم
    یک روز دگر شادم و استاد زبزبانم
    ای کاش که می شد بشود شب به سراید
    از بند خودم روح خودم را برهانم
    این کاسه صبر است که لبریز و تمام است
    زین بیش محال است و دگر می نتوانم
    هرچند نگویم سخنی از دل ریشم
    اشعار در انظار همی کرده عیانم
    تلخ است کلامم و همین درد بزرگیست
    چندیست که از خاطره ها در غلیانم
    باید که بگویم که خدا هست و بخندم
    چرخی بزنم اخر و باید بتوانم
    یکبار دگر حرف بشد بیت و همین بس
    اینگونه بگویم همه حرف نهانم
    یک عمر شنیدید که شاعر نیم اما
    این شعر بگوید که چه هستم و چنانم
     
    م.مومنی
     
     
    ۳
    اشتراک گذاری این شعر
    ۵ شاعر این شعر را خوانده اند

    موسی عباسی مقدم

     ،

    سینا دژآگه

     ،

    عباسعلی استکی(چشمه)

     ،

    رعنا بهارلویی تخلص باغبان

     ،

    م مومنی

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    عباسعلی استکی(چشمه)
    جمعه ۲۴ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۵۱
    درود بزرگوار
    بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک خندانک
    م مومنی
    م مومنی
    شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۶ ۱۱:۴۳
    ممنونم استاد استکی
    سپاس از نگاه زیباتون
    ارسال پاسخ
    سینا دژآگه
    سینا دژآگه
    جمعه ۲۴ آذر ۱۳۹۶ ۰۲:۰۹
    سلام و درود جناب مومنی عزیز
    عالی و بسیار زیبا سروده اید
    پیروز باشید خندانک خندانک خندانک
    م مومنی
    م مومنی
    شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۶ ۱۱:۴۳
    درود بر شما جناب دژاگه
    ممنون از لطف بیکرانتون
    ارسال پاسخ
    رعنا بهارلویی تخلص باغبان
    رعنا بهارلویی تخلص باغبان
    شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۶ ۰۱:۵۴
    درود برشما جناب مومنی گرانقدر
    بسیار عالی سروده اید احسنت برشما
    م مومنی
    م مومنی
    شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۶ ۱۱:۴۴
    سپاس از مهربانی و حسن نظرتون
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.

    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    جمیله عجم(بانوی واژه ها) جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    ۶ ساعت پیش     بهروز عسکرزاده بهروز عسکرزاده
    ۱۸ ساعت پیش     طاهره حسین زاده (کوهواره) طاهره حسین زاده (کوهواره)
    ۲ روز پیش     احمدی زاده(ملحق) احمدی زاده(ملحق)
    ۳ روز پیش     جمیله عجم(بانوی واژه ها) جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    ۷ روز پیش     جمیله عجم(بانوی واژه ها) جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    ۷ روز پیش     سید هادی محمدی سید هادی محمدی
    ۸ روز پیش

    نظرات

    مشاعره

    ساسان نجفی(سراب)

    دد زلیخاه مرد ازین حسرت که یوسف گشته زندانی اا چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
    محمدرضا آزادبخت

    ز گاهی دوره گرد می نشیند برالاغ خود فریاد می زند دروغ است نیمکت های پارک جای نشستن است دروغ است آری دروغ اااانیمکت های پارک جای فریب آدم هاست آری فریب ثانیه به ثانیه جای تو می نشیند
    رضااشرفی فشی

    مرغ دل تا ز نی و نای براد آواز ااااا شعله ها در فکند در فلک افسون ساز ااااا همچو پَن در لب نی لب بفشارد شاید ااااا سر برارد ز لب جام می لعبت باز ااااااا بداهه ایی بود دوستان اگه مایل هستند ادامه اش را کامل کنند ز
    شاهزاده خانوم

    نری بگی بی حیا بود بی دین بی خدا بود ااا دل به کی بسته بودم آخ که چه بی وفا بود ااا آفرین به شما بااانوی آگاه و علیکم السلام
    فاطمه بهرامی

    د زهی خیال باطل شاهزاده خانم عزیزم اجازه نشستن به هر دور گرد بی سراپای را نمی دهیم راستی سلام بانو جان

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0