سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403
  • روز ارتباطات و روابط عمومي
9 ذو القعدة 1445
    Thursday 16 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت

      ایدز

      شعری از

      سعید مطوری

      از دفتر شورعشق نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۰۸ شماره ثبت ۵۳۳۷۵
        بازدید : ۶۷۹   |    نظرات : ۹

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      گفتی مردابم ولی ،نیلوفر دارم

      شب رو در راهم ولی ، آخر سحر دارم

      گفتم، بی یارم ،دلم غمگینِ می لرزه

      گفتی خیلی خونه ات سرده، خبر دارم

      گفتم ، می ترسم، شبا ، از ترسِ یک کابوس

      گوری بی مردهِ شبا من در نظر دارم

      خودم میرم بی نفس در گور، چه می ترسم

      دستت خنجر، رو به من از آن هذر دارم

      گورم در سرما تنم رو سخت اسیرکرده

      گفتی من راهی عزیزم بی خطر دارم

      گفتم بیهوده خطر کردن نمیدونم

      گفتی در تب، یک لب شیرین شکر دارم

      لب ها در لب ها ،گره خورده تنم با تو

      گفتم احساسم، که بی پروا شرر دارم

      آغوشت برده منو تا اوج یک فریاد

      دیگر در جسمم غریبی پر ضرر دارم

      آخر اون کامت به شهدش ایدز آغشته

      گفتی با خنده ،که مجنونی دگر دارم

      رفتی، در آخر شبو روزم چه سخت میشه

      دیگه می سوزم چه عمری بی ثمر دارم
      سعیدمطوری/مهرگان
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۵۰
      درود گرامی
      بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
      سعید مطوری
      سعید مطوری
      يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۸:۵۷
      درود بر دوست عزیز قدمهایت گلباران خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      بهارک (دختر پاییز)
      يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۳۸
      سلام و عرض احترام..حضرت عشق..
      مهربان استاد عزیزم...

      به به ...........چقدر زیبا...

      از خوانش شعر زیبایتان مسرور شدم...
      اندیشه ی پاک و زلالتان تحسین بر انگیز ست...
      شهر شعرتان.............................اباد.....


      (تقدیمت ب شکوه شعر زیبایتان)

      غم انگیز است پاییز
      و غم انگیزتر
      وقتی تو باشی وُ
      من برگ‌ها را با خیالَ‌ت
      تنها قدم بزنم

      / خندانک / خندانک / خندانک / خندانک / خندانک / خندانک /
      سعید مطوری
      سعید مطوری
      يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۹:۰۲
      درود بر مهربان بانو.
      حضورتان زیبا و شعرتان زیباتر است .
      محبت دری است که به سوی دوستی گشوده می شود و دوستی در : بستری پاک وفاداری می آفریند. خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      صحبت  پارکی ( صُبی )
      يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۵۷

      جناب
      سعید مطوری
      شاعر داننده
      با سپاس از
      گفتم، بی یارم ،دلم غمگینِ می لرزه
      گفتی خیلی خونه ات سرده، خبر دارم

      سلام
      سعید مطوری
      سعید مطوری
      يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۹:۰۴
      درود بر شما
      مهرتان پایدار و ممنونم از حضور زیبایتان خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      حسین زارع(مختار)
      سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۸:۲۰
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      سلام و درود خدمت جناب مطوری موفق باشید
      سعید مطوری
      سعید مطوری
      پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۲۸
      درود بر جناب زارع ممنونم از حضور خوبتان خندانک
      ارسال پاسخ
      علی رفیــــعی وردنجانی
      جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۲۰:۴۷
      زیبا و دلنشین خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0