سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403
  • روز ارتباطات و روابط عمومي
9 ذو القعدة 1445
    Thursday 16 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت

      شب مهتاب ( مثنوی مثلث )

      شعری از

      منصور یال وردی ( منصور)

      از دفتر زلیخای زمان نوع شعر شعرناب

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۴ ۱۶:۴۰ شماره ثبت ۴۲۰۵۹
        بازدید : ۶۲۹   |    نظرات : ۱۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب منصور یال وردی ( منصور)

      باز لب پنجره باز است و شب
      شعر شد و قافیه ساز است و لب
      تشنه یک غنچه ناز است وتب


      قوری و چایی و دوتا استکان
      زمزمه بوی خوش مولیان
      جرعه ای از آن می ناب بنان


      کوک ستار و هوس ذوالفنون
      جام شراب و تب عشق و جنون
      مزه مستی رطب کازرون


      زخمه آزادی گیتار ها
      پیک به هم خورده دیوار ها
      بزم غزل خوانی خودکار ها


      ساکتی ای دلبر محبوب من ؟
      آمده ای در شب آشوب من
      حرف بزن واژه بچین خوب من


      دور نشو از بغلم دور تر
      بوسه بده از مِی ام انگور تر
      اخم نکن این گره را کور تر


      شاعرهٔ آذر بی تاب من
      خنده بزن بر شب مهتاب من
      تا برود از سر من خواب من


      حلقه دستت به وجودم بزن
      بازدمی تازه زنم دم بزن
      باده ز لبهام دمادم بزن

      ناز کن و آینه را هیز کن
      خنجر این معرکه را تیز کن
      غرق به خونم دل تبریز کن


      رابطه را تنگ تر از پیش کن
      شاه دلم را به رخت کیش کن
      فاش کن این عشق و جهانیش کن


      عاشق لبهات شدم لعنتی
      کشته شدم مات شدم لعنتی
      از چه مجازات شدم لعنتی ؟

      میگذرد این شب ِ بیداری ام
      در هوس بوسه تکراری ام
      تا بزند رعشه به هشیاری ام


      روز شده شب گذر از ماه کرد
      قصه این حادثه کوتاه کرد
      آه که تا صبح دلم آه کرد


      کاسه ته مانده سیگار ها
      ختم هوس بازی دیوار ها
      نغمه چَه چَه زدن سار ها


      تا سحر این پنجره بیدار بود
      شاهد آن لحظه تب دار بود
      حیف ز منصور که بر دار بود


      #منصور_یال_وردی
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0