سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        چشمهایت

        شعری از

        محمدعلی جعفریان(عاشق)

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۴ ۱۲:۵۳ شماره ثبت ۴۰۳۰۸
          بازدید : ۲۵۷   |    نظرات : ۳۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمدعلی جعفریان(عاشق)
        آخرین اشعار ناب محمدعلی جعفریان(عاشق)

        افتاده دل دوباره،دردام چشمهایت
        در برکه ی زلال وآرام چشمهایت
        سیراب کی توان شد، ازسُکرِ باده ی عشق
        شهد عطش نهفته، در جام  چشمها یت
        خواهم نباشم عاشق، اما مگر توانم ؟
        انکارِ د ل کـجا و ،ابـــرام   چشمهایت
        جز آتشی که در دل ،روز ازازل نهادند
        ما را نشد نصیبی،ز انعام چشمهایت
        صد بار اگر برانی ،باز این دل پریشان
        سر می نهد دوباره ،بر گام چشمهایت
        شعر سپید دل را، بهرِ تو می نویسم
        شاید کسی بخواند، در شامِ چشمهایت
        باور نمی توان کرد، این نکته را ولیکن
        این سر کش همیشه شد رام چشمهایت
        وقتی که عشق باشد ، بگذار تا بگویند
        شد عاشق رخِ تو،  یا خام چشمهایت
        فردا شود مسخر ، قلبِ تمامِ عالم
        کآید زبام کعبه ،  پیـــــــغام چشمهایت
        دیشب به یادِ رویت، خواندم نماز باران
        وین شعر را نوشتم با نا م”چشمهایت”
        محمد علی جعفریان(عاشق)
        ۶
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0