سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 17 خرداد 1403
    30 ذو القعدة 1445
      Thursday 6 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱۷ خرداد

        مانده آب

        شعری از

        احمدرضاخانمحمدی ( راهی)

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۹۳ ۱۹:۳۸ شماره ثبت ۲۸۸۲۵
          بازدید : ۳۲۳   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمدرضاخانمحمدی ( راهی)
        آخرین اشعار ناب احمدرضاخانمحمدی ( راهی)

        من همان هستم که بود
        راهی راهی که رفت
        زخمی زخمی که خورد
        مانده درجایی که ماند.
        مانده آبم
        مانده ای دربندخاک
        مانده آبم
        غوطه ور درگندخویش.
        با بهارآمد گلی برسینه ام 
        تک امیدپاک ساز باورم
        روهمه آرام وساکت شکل مهد
        زیر پایش
        می ربودم خامی هرگام کج اندیش،کج.
        قایقی برسینه ام خطی کشید
        دست یازید کودکی زان
        سوی آب
        شاخه ی نیلوفرم راچید،چید.
        لب کشیدم زیرنیش
        دست کوبیدم به دست:
        «ای دریغا ای دریغ
        سست بود اسطوره ام.
        با بهاری دیگرم ،خواهدم رستن اُمید؟»
        صبح روزی بی رمق
        حسرتی می برد چشمم سوی بند
        خاطراتی همچو سیل
        آبشاری بود در عصری به گند.
        سرنهادم برگریب:
        «بگذر از این خاطرات
        خاره ای کو تا بسایم؟
        نیست سنگ
        گُرده ای کو تا شکافم؟
        کوه کو؟
        سستی این خاک پیربی هنر
        هرفریبی
        رابه من تحمیل کرد
        هردروغی گشت پیشم راست،راست
        هراُمیدم شدبه نیرنگیش یأس
        بست جانم رابه گند
        سستی اش را با لجن اندود کرد
        ارتماسم داد با آلودگی.»
        ابرآمد
        سایه شد
        قطره ای
        باریدوگفت:
        «بگذر از این شکوه ها
        آسمان زایشگه امّیدنیست
        ناامیدی بهترازاین ابلهیست.
        هر عمود خیمه را
        چاله ایست درپای،نا؟
        شاه تیرخانه را
        خشت خام است پایه،نی؟
        آنچه ات ناکشت افزونت کند
        ور ترا دزد است
        دارا می شوی.»
                                                                پاییز92
        ۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        المیرا قربانی

        درود اا عزیزم انشالله روحشان شاد اا ما هم تا صبح همان روز پیگیر بودیم اا و خیلی هم متأثر شدیم اا شهر تبریز رو خیلی دوست دارم باید یک بار آقای خوشرو رو بیارم تبریز رو ببینه اا خیلی گریه نکنید اا روزگار همین وزندگی جاودانه ما دنیای ابدی است اا آرام باشید و مرتب ذکر بگویید اا التماس دعا
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        دلخوشی و عشق و امید همیشه همراه باد ااا لبخند و یاریِ خدا ستاره و ماهِ تو باد ااا نه استادبانوجان امروز پنجشنبه ست همش گریه کردیم یه حس غربتی داشت شهر تبریز هم به دلیل مرگ شهدای بالگرد هم اینکه خیلی وقته تبریز نبودم ااا بداهه د
        المیرا قربانی

        تنهای تنها اا عرض ادب و احترام خدمت شما استاد عزیز اا خوش میگذره اا امیدوارم حال دلتان همیشه شاد و سلامت باشید
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        یاد تو زمزم صفاست ااا عطر طراوت هواست ااا سلام از وطن مان تبریز بانوقربانی عزیز ااا بداهه ت
        المیرا قربانی

        نور خود چیست اا خنده هستی اا خنده ای از نشاط سرمستی

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0