سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 13 خرداد 1403
    26 ذو القعدة 1445
      Sunday 2 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۱۳ خرداد

        به هر دری زدم

        شعری از

        امین حافظی

        از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۳ ۱۷:۲۲ شماره ثبت ۲۷۱۵۷
          بازدید : ۴۰۲   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امین حافظی

        به هر دری زدم
         
         
        به هر دری زدم نشد دلش نیومد بمونه
         
        اومدنی یه روز میره همینه رسم زمونه
         
         
        به هر دری زدم نشد تصمیمش این بود که بره
         
        فکر نمیکردم که اونم مثل همه یه عابره
         
         
        به هر دری زدم نموند بار سفر رو بسته بود
         
        از من و عشقم و چشام انگاری خیلی خسته بود
         
         
        به هر دری زدم نموند نمیدونم چرا پرید
         
        این همه التماسمو چی شد که یکدفعه ندید
         
         
         به هر دری زدم نخواست که باز بگه دوسم داره
         
        اون همه خوبی منو نخواست که یادش بیاره
         
         
        به هر دری زدم ندید که واقعا دوسش دارم
         
        بد جوری تا میکرد باهام انگار بهش بدهکارم
         
         
        به هر دری زدم ندید که میشکنم با رفتنش
         
        مثل من عاشق نبودند اونایی که میخواستنش
         
         
        به هر دری زدم شاید راضی نشه به ترک من
         
        راضی نشه به این سفر ، راضی نشه به مرگ من
         
         
        به هر دری زدم شاید دلش بسوزه و نره
         
        نخواد که خاطراتمو یک شبه از یاد ببره
         
         
        به هر دری زدم فقط حرف جدایی رو میزد
         
        میگفت فراموشم بکن اگر که خوب بودم یا بد
         
         
        به هر دری زدم فقط نگاه میکرد نمیشنید
         
        اینجوری شد که رفت و باز قصه به آخرش رسید
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1