سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 9 خرداد 1403
    22 ذو القعدة 1445
      Wednesday 29 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        چهارشنبه ۹ خرداد

        شعر من

        شعری از

        علی اصغر اقتداری (حرمان)

        از دفتر آواز های زخمی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۵ فروردين ۱۳۹۳ ۲۳:۰۶ شماره ثبت ۲۵۲۴۳
          بازدید : ۵۰۸   |    نظرات : ۵۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی اصغر اقتداری (حرمان)
        آخرین اشعار ناب علی اصغر اقتداری (حرمان)

        شعر من
         
        شعر من
        زخم جاری زمانه است[1]
        -زخم جاری از نخست نابرادر زمین-
        زخم مردمی که روی شانه­ هایشان
        جغد خانه کرده است
        مردمی که در حضور سفره­ های شرم
        ذرّه ذرّه آب می­ شوند
        مردمی که از شکاف پینه­ های دستشان
        آفتاب زندگی طلوع می ­کند
        -روشنی ده بساط عیشِ این و آن!-
        مردمی که از گناه دیگران
        زندگانی جهنمی نصیبشان شده است
        مردمی که چشمِ انتظارشان
        رنگ دق گرفته است
        *
        شعر من
        پتک خشم کوخ­ هاست
        بر صعود کاخ ­ها و برج­ ها
        -راستی!
        این صعود هندسی
        کی تمام می ­شود؟
        پس کدام وقت
        بام های شهر
        سهم روشن و برابری از آفتاب می ­برند؟!
        *
        شعر شیعی­ ام
        رکعتی نیاز خویش را
        جز به سرخپوشِ داغدارِ دشت زندگی
        -سرخ قامتی که آبروی آفرینش است-
        اقتدا نمی­کند
        سرخ قامتی که آخرین نیایشش
        روی فرش آفتاب
        ریگ­ های داغ را
        تا همیشه شرمسار کرد
        سرخ قامتی که با سرِ بریده هم
        پیش چشم نیزه­ ها
        آیه آیه عشق را سرود
        شعر من
        از نماز این هزار قبله­ ها
        دایماً دلش گرفته است
        *
        تا زمین بر این مدار می­ دود
        در بساط شعر من
        جز کبود و زرد و سرخ نیست
        ...
        شعر من،
        منِ
        من است.



        [1]درد مردم زمانه است «قیصر امین­­­پور»
         
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0