سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 30 ارديبهشت 1403
    12 ذو القعدة 1445
      Sunday 19 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        يکشنبه ۳۰ ارديبهشت

        چای تنهایی 2

        شعری از

        علی دهقان

        از دفتر نگاه نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۹:۳۷ شماره ثبت ۲۲۷۸۳
          بازدید : ۱۱۶۸   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی دهقان

        گل تنهایی من صبح بخیر ...
        یاس دلتنگی من صبح بخیر....
        چه خبر از گل سرخ...
        وقت صبحانه ی احساس زمین است...


        خبر از همهمه نیست...
        پشت لبهای دل آزرده ی شهر...
        حرفی از زمزمه نیست !!!!
        خبر از پنجره نیست!!!!
        بلبل وسوسه در باغ دل حنجره نیست!!!!
        تپش ثانیه گنگ و گل شیدایی یک خاطره در وسوسه ی طوفان است...


        و خدا می داند...
        بی تو در شعر علی...
        همه جا قافیه ها زندان است....



        پس کمی خوب ببین...
        شاید این اشک که در گونه ی من پنهان است...
        شرمی از محکمه ی وجدان است...


        پس تو ای قامت شیدایی من زود بیا...
        تو چنان قافیه در شور بیا...
        خسته شد این دل وامانده ی تنهای دورو...
        مرغ مینا شده در وصل تو این زاغچه ی آبله رو...
        اشک بیار و به جبین آه ببر...
        بغض این فاصله را تا خود مهتاب ببر...
        و در آن خانه اگر...
        کسی از مرگ زمین واهمه داشت...
        با خودت نور بیار...


        که در این ظلمت بیدار غریب....
        زندگی در دل ابیات زمین بنشانیم....
        و چنان وقت قدیم...
        کینه را در دل افکار زمین خاک کنیم...
        و گل خاطره را ...
        به تمنای غم تشنه ی فنجان زمین باز کنیم...
        که خودت میدانی...
        زندگی در ره عشق...
        شوق یک وسوسه ی دیرین است...
        پس کمی زود بیا



        که در این لحظه ی آشفته و تلخ
        چای تنهایی ما شیرین است....


        فایل صوتی...http://s5.picofile.com/file/8109350100/U...1.wma.html

         

        تو عشق و نمی فهمی...
        مهم نیست اما...
        من می نویسم شایدبفهمی
        نفهمیدت چقدر درد داشت برای من...
        که تو را اندازه ی تمام اشکام فهمیدم....
         
        رامتین...و دیگر هیچ..
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0