جمعه ۱۱ آبان
فقط به قدر عافیت شعری از پوریا بیگی
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۲ ۱۷:۳۸ شماره ثبت ۲۲۲۹۵
بازدید : ۵۹۱ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب پوریا بیگی
|
در امتداد قصه ام، در اضطراب یک سفر
و از غروب جمعه ای رسیده ام به این گذر
به فکر با تو بودنم به شرط جاودانگی
بگو به رسم کودکی که تا همیشه غصه پر
دوباره بی مقدمه مرا به خلسه برده ای
به صرف نور و روشنی، به لحظه های تازه تر
به استناد چشم تو غزل گل از گلش شکفت
دِرام رنگ عشق شد و آفریده شد هنر
من اعتراف می کنم به حس دلسپردگی
به اینکه با تو زندگی دمی نمی شود هدر
نشان به آن نشان که شب دلیل یک دسیسه است
قصیده نذر می دهم به یمن رستن از خطر
کسی دسیسه می کند که ردپایش آشناست
به قصد انقراض گل؛ به حکم وحشت از تبر
به فکر با تو بودنم فقط به قدرعافیت
در این شب کلیشه ای، دقیقه های دربدر
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.