سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
  • روز شوراها
20 شوال 1445
    Sunday 28 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      يکشنبه ۹ ارديبهشت

      من کارگرم 2

      شعری از

      آروین محمدی

      از دفتر شعرناب نوع شعر موج نو

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۸ مهر ۱۴۰۲ ۲۰:۴۹ شماره ثبت ۱۲۴۷۶۴
        بازدید : ۲۶۱   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر آروین محمدی

      صدای ارسالی شاعر:
      همان طور که گفتم... 
      من کارگرم...! 
      حرف های دلم هنوز ادامه دارد... 
      و این شب لعنتی طولانی تمام نمی شود
      آخ مادر جان... چقدر درد دارم!... 
      ... 
      امشب چند فکرعجیب یادم افتاده که... 
      قصد دارند دیوانه ام کنند
      فکروخیال بین خواب و بیداری عجیب دیوانه کننده است
      راستش به شهلا فکر میکنم. 
      دختری که بسیار دوستش داشتم... 
      سه بار مادرم را جلوی خانه شان فرستادم 
      آخ مادر بیچاره... 
      هر سه بار رویش را زمین زدند 
      سیصد بار دیگرهم میگفتم، میرفت 
      اما خودم نگذاشتم برود
      غرورم اجازه نمی داد... 
      آخ مادر جان... چقدر درد دارم!... 
      ... 
      شهلا زن من نشد 
      حتما چون کارگر بودم 
      چون قد و هیکلم زیبانبود 
      من مطمئنم.... 
      اگر از بچگی کار نمیکردم 
      الان، هم قد بلند بودم
      هم چارشانه. 
      بعد مدتی شهلا زن یک معلم... 
      که اتفاقا دوست خودم بود، شد... 
      من از هردوشان بیزار شدم. 
      امشب بیشمار فکرهای عجیب در سرم می آید 
      همش هم فکرهای عجیب و درد آگین 
      آخ مادر جان... چقدر درد دارم!... 
      ... 
      الان که درد دندان دیوانه ام می‌کند 
      به این فکرمیکنم... 
      که شهلا چطور خوابیده است؟! 
      آیا در آغوش همسرش است؟! 
      و بیشمار فکر های مسخره  
      که از گفتنش خجالت می‌کشم
      چون اگر بگویم 
      می‌گویند این کارگر بیچاره از تنهایی و تلخی زیاد
      دیوانه شده... 
      بس است.
      دیگر نمی‌گویم 
      آخ مادر جان... چقدر درد دارم!... 
      ... 
      من دوست داشتم معلم شوم 
      و سالها برای آن درس خواندم 
      اما از بخت بد من... 
      آن سال، معلم پذیرش نمیشد... 
      به این فکر میکنم اگر... 
      کمی خوش شانس بودم الان... 
      بجای اینکه با چند کارگر بدبخت و بی عاطفه... 
      در خانه ای کوچک وبی آرامش بخوابم... 
      الان با شهلا و یک دختر زیبای پنج ساله 
      در اوج آرامش خوابیده بودم
      آخ مادر جان... چقدر درد دارم!... 
      ... 
      متاسفانه این هارا خودم ننوشته ام
      کاش بلد بودم خوب بنویسم! 
      جزئیات دیشبم را برای یک جوان نویسنده
      بازگو کردم و... 
      او برایم نوشت 
      می دانم نوشته هایش نمی‌تواند... 
      شدت دردی که من میکشم را بیان کند
      فکر نکنم شاعر خوبی باشد! 
      اما بهش گفتم، درد وجودم را درجایی بنویس 
      که بماند... 
      تابلکه روزی این همه ناعدالتی تمام شود...! 
      برایم نوشت و می‌دانم می ماند! 
      شک ندارم لحظه به لحظه تلخی کشیدن من، به آسانی تمام نمی شود! 
      چون من... 
      خیلی هارا نبخشیده ام...! 
       
       
      [بال زدن یک پروانه در گوشه ای جهان، می‌تواند در گوشه ای دیگر طوفان به پا کند = اثر پروانه ای]
      ۵
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      شاهزاده خانوم
      يکشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۲ ۱۰:۲۷
      شاعر خوبی نیست چون نویسنده خوبیه.. خندانک
      تاثیرگذار می‌نویسی ولی کمی باید بیشتر بذاری و برداری.. منظورم ویرایشه.. خندانک خندانک
      یکی از مواردی که باید ویرایش بشه تکرار چهار باره واژه عجیبه.. خندانک
      به نوشتن جملات در فرم‌های مختلف فکر کن.. خندانک
      برای مثال..
      امشب چند فکرعجیب یادم افتاده که...
      👇
      امشب فکرهای عجیبی در ذهنم تداعی شده..

      در هرحال تلاش‌تان برای نوشتن.. ستودنی‌ست خندانک خندانک
      درود جوان مستعد خندانک
      سلامت و ثروتمند باشید خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۲ ۱۰:۴۲
      درود بزرگوار
      اجتماعی بسیار زیبا و با شکوه بود
      دستمریزاد خندانک خندانک
      جواد مهدی پور
      يکشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۲ ۰۹:۰۷
      درود بر شما جناب محمدی عزیز

      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      يکشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۲ ۲۰:۰۵
      درود برادر خیلی سخت نگیر
      این نیز بگذرد
      سعی کن فارغ از شغلت به هنر روی بیاری
      و اوقات فراغتت رو روی اون مثل شعر تمرکز کنی
      تکنیک هاش رو یاد بگیری تا دست آخر شاعر توانمندی بشی
      میبینم که احساسات در تو موج میزند پس نیم ابزار در دشت توست باقی تلاش فردی توست

      خیلی نیازمند دردشناسی ات از سوی دیگران نباش هر کسی در زندگی اش همین شکست ها رو تجریه کرده و برای خودش پلی از موفقیت ساخته با همین شکست ها

      تو هم آینده ی روشنی داری خندانک
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      دوشنبه ۱ آبان ۱۴۰۲ ۱۲:۵۶
      خندانک
      هواجان جاویدان
      سه شنبه ۲ آبان ۱۴۰۲ ۱۳:۲۲
      🍃🦜💐🍃🦜💐🍃🦜💐🍃

      درود بر اندیشه و احساس زیبایتان

      🍃🦜💐🍃🦜💐🍃🦜💐🍃

      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0