سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت!

        شعری از

        احمدی زاده(ملحق)

        از دفتر افراغ اندیشه نوع شعر افراغ اندیشه

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۲ ۰۳:۵۰ شماره ثبت ۱۲۱۵۹۶
          بازدید : ۳۳۳۰   |    نظرات : ۲۹۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت!بداهه
         
        کاش بجای باران از آسمان،جنون ببارد! شاید، مردم این شهر عاقل شوند!بداهه
         
        من ...  تنها شاعر مرده این شهرم که بر گور شعرم روضه می خوانم!بداهه
         
        سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)
         
        دوستانی که با این افرغ اندیشه ها بهترین شعر یا اثر در هر قالبی اعم از کلاسیک تا سپید و ازاد ...
        طبق نظر اساتید و پیش کسوتان سایت شعرناب انتخاب گردند
        به ترتیت نفر اول  ۶ماه
        نفر دوم ۳ماه
        و نفره سوم یک ماه
        اشتراک سامانه و پایگاه ادبی شعرناب تعلق می گیرد.
         
        مدت زمان و پایان ارسال  تا ۲ شهریور زیر همین پست . موفق باشیدخندانکخندانک
        ۳۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۱۳۸ شاعر این شعر را خوانده اند

        احمدی زاده(ملحق)

        ،

        نرگس زند (آرامش)

        ،

        شاهزاده خانوم

        ،

        محمد محمدنژاد(آشوب)

        ،

        ابراهیم آروین

        ،

        اميرحسين علاميان(اعتراض)

        ،

        آذردخت شرقی(آذر دخت)

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        علی نظری سرمازه

        ،

        محمدرضا آزادبخت

        ،

        رحیم فخوری

        ،

        مهدي حسنلو

        ،

        مهدی محمدی

        ،

        افروز ابراهیمی

        ،

        پیام مفخم

        ،

        سعید ابول مشدی

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        میثم علی یزدی (آیت)

        ،

        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)

        ،

        ایمانه عباسیان پور تخلص به ااآیدا

        ،

        رویا ادیب (نازبانو)

        ،

        راضیه خضری

        ،

        محسن ابراهیمی اصل (غریب)

        ،

        آوا صیاد

        ،

        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق

        ،

        سیده نسترن طالب زاده

        ،

        فرشید به گزین

        ،

        فرشید ربانی (این بشر)

        ،

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ،

        محمدهادی زارع(سلام)

        ،

        مهرداد عزیزیان

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        مرضیه سادات هاشمی

        ،

        جواد کاظمی نیک

        ،

        بهمن یار شهیدی

        ،

        افسانه پنام (مولد)

        ،

        زهره دهقانی ( شادی)

        ،

        نیلوفر تیر

        ،

        فاطمه بهرامی

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        همایون فتاح متخلص به رنود

        ،

        محمد اکرمی (خسرو)

        ،

        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)

        ،

        مسعود مدهوش

        ،

        طوبی آهنگران

        ،

        فیروزه سمیعی

        ،

        مسعود معادی

        ،

        فاطمه انصاری مراسخونی

        ،

        نسرین سالک جباری

        ،

        منیژه قشقایی

        ،

        ساسان نجفی

        ،

        محمد خوش بین

        ،

        احمد نیازی (صابر)

        ،

        محمد حسنی

        ،

        عباس ترکاشوند

        ،

        سیدیحیی حسینی

        ،

        یوسف ساعدموچشی

        ،

        محمد علی رضاپور

        ،

        فروغ فرشیدفر

        ،

        علی معصومی

        ،

        مدیر ویراستاری

        ،

        هانی رایگان

        ،

        فاطمه شایگان(هیراب)

        ،

        سید علی ساداتی

        ،

        علیرضا حسن شاهی

        ،

        محمد گلی ایوری

        ،

        مولود سادات عمارتی

        ،

        آرش رضایی

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        وحیدی شیرازی

        ،

        محمد حسین اخباری

        ،

        پروانه آجورلو

        ،

        شیما جریده (شین بانو)

        ،

        سارا اسدی زهرائی

        ،

        علی باقری خورآبادی

        ،

        محمدرضا کریم پورآذر

        ،

        سید هادی محمدی

        ،

        آذر مهتدی

        ،

        فاطمه ذوالفقاری (دریا)

        ،

        سروش نیکزاد

        ،

        مهدی عبدلی حسین آبادی

        ،

        ملیکا اسدی

        ،

        اصغر ناظمی

        ،

        سرایش توکلی (کبیر)

        ،

        فریباایازی روزبهانی

        ،

        فریال امینا

        ،

        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

        ،

        نیره صدری

        ،

        آرش قربان پور

        ،

        سید محمدرضا لاهیجی

        ،

        زینت جلالی نژاد ( زینا)

        ،

        نرگس فتحی زاده(موژان)

        ،

        مریم محبوب

        ،

        نیما ابراهیمی

        ،

        معصومه خدابنده

        ،

        فاطمه گودرزی

        ،

        احسان کریمیان علی آبادی

        ،

        درویش حسین ندری

        ،

        حسن لطفی

        ،

        محسن گودرزی

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        مجتبی ملکی

        ،

        عبداله صدیق نیا

        ،

        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)

        ،

        اعظم کریمی

        ،

        نادر مسلمی ( ن م قطره )

        ،

        شادی بلکامه

        ،

        مینا فتحی (آفاق)

        ،

        محمود حشمتی(سپیدار)

        ،

        علیرضا شفیعی

        ،

        یدالله عوضپور آصف

        ،

        محمد عشقی

        ،

        بی همراز

        ،

        مریم کاسیانی

        ،

        امیررضا شریف زاده

        ،

        احسان فلاح رمضانی

        ،

        علیرضا محمودی

        ،

        صدیقه جـُر

        ،

        سیده شهربانو حاتمی

        ،

        محمد قنبرپور(مازیار)

        ،

        بابک ایرانی

        ،

        جبار فتاحی (رستا )

        ،

        فاطمه منشدی

        ،

        محسن خزان

        ،

        امین فرومدی

        ،

        بهروز دارابی

        ،

        سعید غفاری

        ،

        بابک پولادی فراز

        ،

        تورج شاه علی

        ،

        مینا جونبخش

        ،

        ایمل حکیمی

        ،

        زلیخا رامیار

        ،

        عباسعلی آهنگرثانی(ذبیح)

        ،

        محمدرضا صدقی

        ،

        مجید بهلول (میثم)

        ،

        مهدیه شاردری

        ،

        قطره ای از باده های آسمان

        ،

        توحید هاشملو قلمدار

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۴۷
        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت!بداهه

        کاش بجای باران از آسمان،جنون ببارد! شاید، مردم این شهر عاقل شوند!بداهه

        من ... تنها شاعر مرده این شهرم که بر گور شعرم روضه می خوانم!بداهه

        سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

        دوستانی که با این افرغ اندیشه ها بهترین شعر یا اثر در هر قالبی اعم از کلاسیک تا سپید و ازاد ...
        طبق نظر اساتید و پیش کسوتان سایت شعرناب انتخاب گردند
        به ترتیت نفر اول ۶ماه
        نفر دوم ۳ماه
        و نفره سوم یک ماه
        اشتراک سامانه و پایگاه ادبی شعرناب تعلق می گیرد.

        مدت زمان و پایان ارسال تا ۲ شهریور زیر همین پست . موفق باشید خندانک خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۵۳
        درود استاد سخاوتمند خندانک
        افراغ‌اندیشه‌های زیبایی بودند.. خندانک خندانک
        از اینکه هیچ وقت از حرکت بازنمی‌ایستید لذت می‌برم.. خندانک خندانک
        پنجره سبز بانشاطی بود.. خندانک خندانک
        به امید موفقیت دوستان.. خندانک
        سلامت و ثروتمند باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۱۹
        درود تان باد استاد عزیز خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پیام مفخم
        پیام مفخم
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۲۳
        در افراغ اندیشه ، تفکرم را به دام فراغت انداختم!
        ارسال پاسخ
        پیام مفخم
        پیام مفخم
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۲۵
        جماعتی پس از مجنون به دنبال لیلی گشتند ، کو لی ها از آن جمله اند !
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۱۱
        درود بر استاد عزیزمان جناب ملحق خندانک
        سپاس از ایده های نابتان🙏🙏
        بسیار عالی خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        همایون فتاح(رند)
        همایون فتاح(رند)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۲۱
        سلام وعرض ارادت جناب احمدی عزیز
        تآثیرگذاربود وسپاس بیکران شمارا سزاست خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۰۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۵
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        نسرین سالک جباری
        نسرین سالک جباری
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۰۰
        نگاهت یاد من افتاد و‌ بند آمد زبان من
        پس از تو هر کجا عشقی نمودش قصد جان من

        هر آنکس که رسید از راه دلش از تلخیم رنجید
        خبر می‌داد غم چشمم، چون از راز نهان من

        #نسرین_سالک‌جباری
        #بداهه‌_جمعه-۱۳مرداد
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۳۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آذر مهتدی
        آذر مهتدی
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۰۱
        درود بیکران
        کاش به جای باران از آسمان ... جنون ببارد ...
        تقدیم نگاهتان بداهه ای ترانه وار...
        باران ببار
        مجنون تو
        آمد به سوی کوی تو
        لیلای من
        همسوی تو
        گیسو فشان بر روی تو
        باران ببار از چشم ابر
        گریان بشو از دیده فّر
        مجنون ببار این بار هم
        هم چون منِ دیوانه تر
        از کی تو زاهد گشته ای
        عاقل چو شاهد گشته ای
        اهل نظر مانده مگر
        وقتی جنون بارد به سر
        باران ببار آهسته تر
        این بار اما خسته تر
        وقتی جنون شر می شود
        عاقل ز ره در می شود
        دلها مکدر می شود
        شهد لبش زهر ‌ می شود
        عیشی مقدر می شود
        از آسمان بارد جنون
        دیوانگان از خود برون
        جام شکسته در سبو
        هر کس گرفتار عدو
        دیوانگان در رقص می
        جامی بگیرند بار "کی"
        پا کو ب رقص بارشت
        سرشار از آرامشت
        بارد جنون با رد خون
        هم طاق ابرویش فنون
        تیغی زند مست جری
        هر دم فتد از تن سری
        از چشم مجنون دیده اش
        هر لحظه جوید کینه اش
        آه ای سرشک عقده ها
        وا کن ره آدینه را
        با من بیا در پای دار
        رقص جنون را برگزار
        رویا به دل تعبیر شد
        عاشق اسیر و پیر شد
        از رقص لیلای زمان
        مجنون شده باران جان
        باران ببار شاید جنون
        عاقل کند این مهد خون
        شاید از این باران شود
        دیگر جنون زار و جبون

        17 مرداد 1402 آذر .م
        ارسال پاسخ
        سید محمدرضا لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۵۶
        سلام و درود بر سید جلیل‌القدر
        مؤسس و مدیر ناب‌ نگاه
        جناب ملحق گرانقدر

        انصافاً بیش از پیش امروز حقیر را شرمنده و خجالت‌زده فرمودید!

        شرمنده‌ام که چندین و چندبار در اثر اخیر ارسالی به دلیل کورسویی چشم اشکال تایپی وجود داشت و بارها ویرایش شد و هر بار با حوصلهٔ کم‌نظیرتان شعر حقیر را تأیید فرمودید!

        خدا سایه شما را بر سر ما و ادبیات مستدام بدارد!

        خاکسار و سپاسگزارم

        افتخاری نصیب حقیر شد با افراغ اندیشه حضرتعالی این ابیات را سرودم، در اصل این شعر مدیون شما و افراغ اندیشهٔ شما بزرگوارست!

        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


        من... تنها شاعرِ مُرده این شهرم که بر گورِ شعرم روضه می‌خوانم! بداهه

        (جنابِ ملحق)



        من! سه نقطه، زنی‌که شاعره مُرد

        مثلِ پروین، فروغ امّا باز

        قابلِ اعتراض! یعنی‌ که:

        روضه‌خوانم کنارِ رنده، پیاز



        روضه‌خوانم ولی سرِ قبرم

        بر سرِ مستطیلِ اجباری

        پسرم خیسِ خیس پوشک را!

        دخترم! هیس! گریه را آغاز!



        لایِ انگشتِ همسرم حل شد

        دودِ سیگارِ پُر غلط، سرفه

        تا به چاقویِ غصّه بُر خوردم

        چادرم پاره شد بدونِ جواز



        صد و ده، ساعتِ کتک‌کاری!

        قبضِ برقِ جدید، خودپرداز

        آبِ چشمِ سماورم خشکید

        کفتری باد زد پَرِ پرواز



        تلفن بعدِ بوقِ اِشغالم...

        رفته رفته خیانتی گُل چید

        طبقِ معمول گول خوردم از

        صفرِ پایانِ صحبتِ فر و گاز




        بعدِ تبخیرِ اشکِ ماهیِ شور

        بینِ میدانِ تابه بی فریاد

        بغلم کرد مرگِ تدریجی

        ویرِ ویرایشِ تبی لجباز



        سی و نُه سال غم به تن کردم

        بویِ تابوتِ بی کسی خوردم

        وقت و بی وقت اقتصادی‌تر

        شکلِ لب‌هایِ بسته بر آواز




        محضِ خنده سفارشی مُردم

        زیرِ ده ثانیه بجایِ خودم

        رویِ سنگِ سکوتِ لج لم داد

        یک زن دل‌شکسته‌ٔ جانباز




        آشپزخانه شهرِ کوچکِ صبر!

        همه از من توقعی دارند

        سوسک آمد دوباره دمپایی!

        سوسک آمد دوباره خاک‌انداز!



        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        سیّد محمّدرضـا لاهیجی
        ساکوتی.هند
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

        ○ پ ن: ○

        ☆ در دل زنی حُلول، عریان لباسِ گریه پُوشید!☆
        ارسال پاسخ
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۰۵
        درود بر استاد عزیز و مدیر ژرف اندیش و با درایتی که عشق می ورزد و عشق را می آموزد.

        استاد احمدی زاده که بزرگواری و وسعت قلب مهربانش مثال زدنی است.

        استادی که به شاگردانش آزادی می بخشد که خودشان باشند .که عاشق خودشان باشند و تحت مالکیت هیچکس نباشند .

        این نشانه عشق حقیقی است که در آن بیشتر از آنی میشوی که قبلاً بوده ای.

        استادی که می آموزد، اگر شرافت بیاموزیم به شکوه دست می یابیم.

        می آموزد شعر عشق است، که تنها بارش واژگان نیست، بلکه نزول احساسات است.

        به قول "اِس دامّو سانانتانو"

        کسی که به خودش عشق و احترام دارد، به دیگران نیز احترام می‌گذارد، زیرا می‌داند، “من هم مانند دیگران هستم. همانطور که من از عشق، احترام و شرافت لذت می‌برم؛ دیگران نیز از اینها لذت می‌برند.”
        او آگاه می‌شود که تاجایی که به اصول اساسی مربوط می‌شود، ما متفاوت نیستیم، یکی هستیم. ما تحت یک قانون زندگی می‌کنیم....


        در برابر سخاوت کلام و روح زلالتان سر تعظیم فرود می آورم.
        برایتان بهترین ها را از درگاه خداوند متعال خواهانم🙏
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۳۷
        بسم الله الرحمن الرحیم
        شبی آغوش تنهایی
        سراسر غرق ماتم بود
        چنان بر بام رسوایی
        که تب بالاتراز غم بود

        روان مشغول دلتنگی
        دوکامش مستِ حسرت بود
        نگاه ماتِ این غصّه
        برای دل جسارت بود


        سوار مرکب نفسش
        فقط قدری تحمُّل خواست
        چو مکث اش را فرو می برد
        ز من جام توسُّل خواست

        همان هفتاد حمدی که
        به یک اغفالِ مغضوب است
        پس از شب زنده داری ها
        به این تقصیر مصلوب است

        چه شد افتادی از مرکب؟!
        امان از فتنه ی آخر
        که حق شد لحظه های مرگ
        "بَرِيءٌ مِنْكَ اغواگر"

        من آن عابد که عمرش را
        همه پای محال ات سوخت
        ولی آن آخرین سجده
        که سهمش بر خیال ات دوخت

        "جنون از آسمان بارید"
        منیت ها چلیپا شد
        دعا باعشق جاری و
        دلم از نو مسیحا شد

        خداوند را سپاس که بالاخره دریکی از مسابقات شما شرکت کرده ام خداوند به همه ما بهترین ها را عنایت فرمایند خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احمدی زاده(ملحق)
        احمدی زاده(ملحق)
        سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۲۹
        ارسال شده توسط جمیله عجم(بانوی واژه ها) در تاریخ : ۲ ساعت پیش

        بسم الله الرحمن الرحیم

        بانام ویادخدا وباکسب اجازه ازمدیریت محترم سایت شعرناب استادبزرگوار جناب احمدی زاده ی عزیز ،اسامی منتخبین مسابقه ی هنری، ادبی
        (شرافت تنها مهره ی عشق بود که هرزگشت)
        با داوری استادان عزیز سایت ناب (استادرحیم فخوری ،دکترسید هادی محمدی، مهردادعزیزیان،امیرحسین علامیان (اعتراض) وجمیله عجم) رابه شرح زیراعلام می کنیم:

        🌼⭐️نفراول:جناب آقای سیدمحمدرضالاهیجی( جایزه سه ماه اشتراک سایت)

        🌼⭐️نفردوم: جناب آقای محسن ابراهیمی اصل وبانومریم محبوب (جایزه دوماه اشتراک سایت ناب)

        🌼⭐️نفرسوم: جناب آقای علی نظری سرمازه و جناب آقای اصغرناظمی (جایزه یک ماه اشتراک سایت )

        👌♦️ضمنااشعاربرگزیده شده توسط استادفخوری عزیز درمجله ی هفتگی سایت ادبی شعرناب هم منتشرخواهدشد .🌹

        ☀️⭐️🍀ضمن آرزوی موفقیت بیشتر، تبریک عرض می کنیم به برگزیدگان محترم این مسابقه وبازهم تشکرمی کنم از استادانی که زحمت داوری وانتخاب برگزیدگان رابرعهده داشتند وهمچنین تمام عزیزانی که دراین امر به هر طریقی ماراهمراهی کردند.. خندانکخندانک🍀

        💎🍀✍متن اشعاربرگزیده شده درمسابقه:

        🌻شعربرگزیده اول سیدمحمدرضا لاهیجی

        من! سه نقطه، زنی‌که شاعره مُرد

        مثلِ پروین، فروغ امّا باز

        قابلِ اعتراض! یعنی‌ که:

        روضه‌خوانم کنارِ رنده، پیاز



        روضه‌خوانم ولی سرِ قبرم

        بر سرِ مستطیلِ اجباری

        پسرم خیسِ خیس پوشک را!

        دخترم! هیس! گریه را آغاز!



        لایِ انگشتِ همسرم حل شد

        دودِ سیگارِ پُر غلط، سرفه

        تا به چاقویِ غصّه بُر خوردم

        چادرم پاره شد بدونِ جواز



        صد و ده، ساعتِ کتک‌کاری!

        قبضِ برقِ جدید، خودپرداز

        آبِ چشمِ سماورم خشکید

        کفتری باد زد پَرِ پرواز



        تلفن بعدِ بوقِ اِشغالم...

        رفته رفته خیانتی گُل چید

        طبقِ معمول گول خوردم از

        صفرِ پایانِ صحبتِ فر و گاز




        بعدِ تبخیرِ اشکِ ماهیِ شور

        بینِ میدانِ تابه بی فریاد

        بغلم کرد مرگِ تدریجی

        ویرِ ویرایشِ تبی لجباز



        سی و نُه سال غم به تن کردم

        بویِ تابوتِ بی کسی خوردم

        وقت و بی وقت اقتصادی‌تر

        شکلِ لب‌هایِ بسته بر آواز




        محضِ خنده سفارشی مُردم

        زیرِ ده ثانیه بجایِ خودم

        رویِ سنگِ سکوتِ لج لم داد

        یک زن دل‌شکسته‌ٔ جانباز




        آشپزخانه شهرِ کوچکِ صبر!

        همه از من توقعی دارند

        سوسک آمد دوباره دمپایی!

        سوسک آمد دوباره خاک‌انداز!


        🌻متن شعربرگزیده دوم محسن ابراهیمی اصل

        باید گذشت ورفت از اینجا که مردمش
        حتی نگاه بر نم باران نمی کنند
        پنهان شدند مثلِ شبح پشت پرده ها
        از پنجره نظر به خیابان نمی کنند

        دیوارِ زخمیِ دلشان نم کشیده و
        دیگر خبر از همدم و سنگِ صبور نیست
        افتاده اند رویِ لج از نا امیدی و
        از خانه یِ بی رونقشان رفته نور نیست

        فارغ شدند تا که شنیدند کشته اند
        هر بنده در این بادیه دیوانه بود را
        آتش زدند خانه یِ هر عاشقی که در
        خوابِ خوشِ آزادیِ این خانه بود را

        باران نبود چاره یِ دردو از آسمان
        ای کاش جنون آمده مجنونشان کند
        دیوانه هایِ عاقل و بیدارِ شهر را
        تا می زند سپیده دم افزونشان کند

        محسن ابراهیمی اصل

        🌻متن شعربرگزیده ی سوم علی نظری سرمازه

        چشمان غم طعم نمک می داد
        شک در یقینم خوب حل می شد
        بعد از افول آرزوهایم
        امیدهایم مبتذل می شد

        با سیلی سرخش که خونی بود
        بر صورت صدقم کلک می زد
        با قارقار کبک بیراهه
        پاهای سُستم را کتک می زد

        رو به زبالک های سرگردان
        سرگردنک ها سهم نامرد است
        در باور یوغش نمی گنجم
        سیگار اعصابم پر از درد است

        با نو امیدی جمله می سازم
        تاوان جهلم را چه آسان داد
        تنها دلیل بودنم وقتی
        در دستهای آرزو جان داد

        با رقص باد بوالهوس حالا
        شیرینی ام طعم مگس می داد
        با قُرمه سبزی سبز تر بودم
        بودم اگر بوی نفس می داد

        هذلولی ذهنم پر از زخم است
        با مستطیل سبز درگیرم
        ترکیب را اصلاً نمی بازم
        ته دیگ می چسبد به کفگیرم

        از سر به پایین می پَرَد عقلم
        مخروبه ای از چند افسوسم
        پاهای خیلی خسته ی شعرم
        را با دو چشم بسته می بوسم

        درمانده ام در شعر خودجوشم
        شرمنده ی خوبان با هوشم
        بال رهایی را نگاهی ناب
        انداخته بر قامت دوشم

        از مدرسه رفتم به دانشگاه
        از خانه تا میخانه می خوانم
        بیزارم از تحریک احساسم
        در جستجوی عمق ایمانم

        شیرازه ی شورم پر از شرم است
        با رفع حاجتهایم ارضایم
        با مدرکم رفع عطش کردم
        شرمنده ی دستان بابایم

        ققنوس جانم رو به خاموشی است
        بر قافی از خاکستر عصیان
        سیمرغ صبح بی پر و بالم
        مرغی است در ته کوچه ی عرفان

        آینده را آلوده می بینم
        آلوده از مغزی که مسموم است
        مبنای پرتابم به هر جایی
        در چنته ی انگیزه ای شوم است

        مجنونم و در من جنونی نیست
        هفت آسمانم حلقه ی دود است
        ای کاش های رفته بر بادم
        یاد آور عقلی که مردود است

        سنگینی روحم سبکسر شد
        ته مانده ی تاسم پر از پوچ است
        اخمم شبیه تخمه ای تلخ است
        ایمای ارشادم کمی لوچ است

        سر دارهای بی سری دارم
        تا دارشان همواره می کوشم
        معجونی از مردانگی ها را
        از شیرهای خفته می نوشم

        آینده ام در دست تغییر است
        اندیشه ام آکنده از بود است
        تقدیر را تبعیض می دانم
        مُردن برای آرزو زود است



        🌻متن شعربرگزیده سوم اصغر ناظمی
        درسیاره ی خویش

        فضای هفت آسمان را در می نوردم

        اگرچه سالیان بی تابی

        خانه به دوش کلمه ها بودم

        وآسمان را ، در انحنای واژه می جستم

        در حمام دوش یکی از روزها

        آتش فشان کلبه ی آرام خود شدم

        زان پس زمین

        دامنه ی امن من گردید

        بهشت ، کشف اردیبهشت بود


        ودیگر

        شرافت ،

        سهره ی بیقرارِ مقبره عشق نیست


        🌻متن شعربرگزیده سوم بانومریم محبوب

        ما شـــاعران دور زمـــــان هســتیم
        لب بسته ، مهر و موم دهان هستیم//

        ما شـــاعـرانِ زنـــده بـه گـــوریم و
        در سوگِ خویش مرثیه خوان هستیم //

        از آتـشی که در دلمـــان بـرپــاست
        لب بسـتـگان ســوختــه جان هســتیم//

        پـروانـگانِ بی گـل و شـــمعی کــه
        در پیـله مانده ، امن و امان هســتیم//

        ما کفتــرانِ بی پــــر و بالیــــــم و
        سر زیر برف برده ، نهان هســتیم//

        ما شـاعــرانِ قــــــرنِ هیاهــوییـــم
        ما شـاعــرانِ دل نگــران هســــتیم//

        بــــا آنــکه زنـده ایم به ظاهـــر مـا
        چندی است رانده از دو جهان
        ارسال پاسخ
        احمدی زاده(ملحق)
        سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۲۹
        ارسال شده توسط جمیله عجم(بانوی واژه ها) در تاریخ : ۲ ساعت پیش

        بسم الله الرحمن الرحیم

        بانام ویادخدا وباکسب اجازه ازمدیریت محترم سایت شعرناب استادبزرگوار جناب احمدی زاده ی عزیز ،اسامی منتخبین مسابقه ی هنری، ادبی
        (شرافت تنها مهره ی عشق بود که هرزگشت)
        با داوری استادان عزیز سایت ناب (استادرحیم فخوری ،دکترسید هادی محمدی، مهردادعزیزیان،امیرحسین علامیان (اعتراض) وجمیله عجم) رابه شرح زیراعلام می کنیم:

        🌼⭐️نفراول:جناب آقای سیدمحمدرضالاهیجی( جایزه سه ماه اشتراک سایت)

        🌼⭐️نفردوم: جناب آقای محسن ابراهیمی اصل وبانومریم محبوب (جایزه دوماه اشتراک سایت ناب)

        🌼⭐️نفرسوم: جناب آقای علی نظری سرمازه و جناب آقای اصغرناظمی (جایزه یک ماه اشتراک سایت )

        👌♦️ضمنااشعاربرگزیده شده توسط استادفخوری عزیز درمجله ی هفتگی سایت ادبی شعرناب هم منتشرخواهدشد .🌹

        ☀️⭐️🍀ضمن آرزوی موفقیت بیشتر، تبریک عرض می کنیم به برگزیدگان محترم این مسابقه وبازهم تشکرمی کنم از استادانی که زحمت داوری وانتخاب برگزیدگان رابرعهده داشتند وهمچنین تمام عزیزانی که دراین امر به هر طریقی ماراهمراهی کردند.. خندانکخندانک🍀

        💎🍀✍متن اشعاربرگزیده شده درمسابقه:

        🌻شعربرگزیده اول سیدمحمدرضا لاهیجی

        من! سه نقطه، زنی‌که شاعره مُرد

        مثلِ پروین، فروغ امّا باز

        قابلِ اعتراض! یعنی‌ که:

        روضه‌خوانم کنارِ رنده، پیاز



        روضه‌خوانم ولی سرِ قبرم

        بر سرِ مستطیلِ اجباری

        پسرم خیسِ خیس پوشک را!

        دخترم! هیس! گریه را آغاز!



        لایِ انگشتِ همسرم حل شد

        دودِ سیگارِ پُر غلط، سرفه

        تا به چاقویِ غصّه بُر خوردم

        چادرم پاره شد بدونِ جواز



        صد و ده، ساعتِ کتک‌کاری!

        قبضِ برقِ جدید، خودپرداز

        آبِ چشمِ سماورم خشکید

        کفتری باد زد پَرِ پرواز



        تلفن بعدِ بوقِ اِشغالم...

        رفته رفته خیانتی گُل چید

        طبقِ معمول گول خوردم از

        صفرِ پایانِ صحبتِ فر و گاز




        بعدِ تبخیرِ اشکِ ماهیِ شور

        بینِ میدانِ تابه بی فریاد

        بغلم کرد مرگِ تدریجی

        ویرِ ویرایشِ تبی لجباز



        سی و نُه سال غم به تن کردم

        بویِ تابوتِ بی کسی خوردم

        وقت و بی وقت اقتصادی‌تر

        شکلِ لب‌هایِ بسته بر آواز




        محضِ خنده سفارشی مُردم

        زیرِ ده ثانیه بجایِ خودم

        رویِ سنگِ سکوتِ لج لم داد

        یک زن دل‌شکسته‌ٔ جانباز




        آشپزخانه شهرِ کوچکِ صبر!

        همه از من توقعی دارند

        سوسک آمد دوباره دمپایی!

        سوسک آمد دوباره خاک‌انداز!


        🌻متن شعربرگزیده دوم محسن ابراهیمی اصل

        باید گذشت ورفت از اینجا که مردمش
        حتی نگاه بر نم باران نمی کنند
        پنهان شدند مثلِ شبح پشت پرده ها
        از پنجره نظر به خیابان نمی کنند

        دیوارِ زخمیِ دلشان نم کشیده و
        دیگر خبر از همدم و سنگِ صبور نیست
        افتاده اند رویِ لج از نا امیدی و
        از خانه یِ بی رونقشان رفته نور نیست

        فارغ شدند تا که شنیدند کشته اند
        هر بنده در این بادیه دیوانه بود را
        آتش زدند خانه یِ هر عاشقی که در
        خوابِ خوشِ آزادیِ این خانه بود را

        باران نبود چاره یِ دردو از آسمان
        ای کاش جنون آمده مجنونشان کند
        دیوانه هایِ عاقل و بیدارِ شهر را
        تا می زند سپیده دم افزونشان کند

        محسن ابراهیمی اصل

        🌻متن شعربرگزیده ی سوم علی نظری سرمازه

        چشمان غم طعم نمک می داد
        شک در یقینم خوب حل می شد
        بعد از افول آرزوهایم
        امیدهایم مبتذل می شد

        با سیلی سرخش که خونی بود
        بر صورت صدقم کلک می زد
        با قارقار کبک بیراهه
        پاهای سُستم را کتک می زد

        رو به زبالک های سرگردان
        سرگردنک ها سهم نامرد است
        در باور یوغش نمی گنجم
        سیگار اعصابم پر از درد است

        با نو امیدی جمله می سازم
        تاوان جهلم را چه آسان داد
        تنها دلیل بودنم وقتی
        در دستهای آرزو جان داد

        با رقص باد بوالهوس حالا
        شیرینی ام طعم مگس می داد
        با قُرمه سبزی سبز تر بودم
        بودم اگر بوی نفس می داد

        هذلولی ذهنم پر از زخم است
        با مستطیل سبز درگیرم
        ترکیب را اصلاً نمی بازم
        ته دیگ می چسبد به کفگیرم

        از سر به پایین می پَرَد عقلم
        مخروبه ای از چند افسوسم
        پاهای خیلی خسته ی شعرم
        را با دو چشم بسته می بوسم

        درمانده ام در شعر خودجوشم
        شرمنده ی خوبان با هوشم
        بال رهایی را نگاهی ناب
        انداخته بر قامت دوشم

        از مدرسه رفتم به دانشگاه
        از خانه تا میخانه می خوانم
        بیزارم از تحریک احساسم
        در جستجوی عمق ایمانم

        شیرازه ی شورم پر از شرم است
        با رفع حاجتهایم ارضایم
        با مدرکم رفع عطش کردم
        شرمنده ی دستان بابایم

        ققنوس جانم رو به خاموشی است
        بر قافی از خاکستر عصیان
        سیمرغ صبح بی پر و بالم
        مرغی است در ته کوچه ی عرفان

        آینده را آلوده می بینم
        آلوده از مغزی که مسموم است
        مبنای پرتابم به هر جایی
        در چنته ی انگیزه ای شوم است

        مجنونم و در من جنونی نیست
        هفت آسمانم حلقه ی دود است
        ای کاش های رفته بر بادم
        یاد آور عقلی که مردود است

        سنگینی روحم سبکسر شد
        ته مانده ی تاسم پر از پوچ است
        اخمم شبیه تخمه ای تلخ است
        ایمای ارشادم کمی لوچ است

        سر دارهای بی سری دارم
        تا دارشان همواره می کوشم
        معجونی از مردانگی ها را
        از شیرهای خفته می نوشم

        آینده ام در دست تغییر است
        اندیشه ام آکنده از بود است
        تقدیر را تبعیض می دانم
        مُردن برای آرزو زود است



        🌻متن شعربرگزیده سوم اصغر ناظمی
        درسیاره ی خویش

        فضای هفت آسمان را در می نوردم

        اگرچه سالیان بی تابی

        خانه به دوش کلمه ها بودم

        وآسمان را ، در انحنای واژه می جستم

        در حمام دوش یکی از روزها

        آتش فشان کلبه ی آرام خود شدم

        زان پس زمین

        دامنه ی امن من گردید

        بهشت ، کشف اردیبهشت بود


        ودیگر

        شرافت ،

        سهره ی بیقرارِ مقبره عشق نیست


        🌻متن شعربرگزیده سوم بانومریم محبوب

        ما شـــاعران دور زمـــــان هســتیم
        لب بسته ، مهر و موم دهان هستیم//

        ما شـــاعـرانِ زنـــده بـه گـــوریم و
        در سوگِ خویش مرثیه خوان هستیم //

        از آتـشی که در دلمـــان بـرپــاست
        لب بسـتـگان ســوختــه جان هســتیم//

        پـروانـگانِ بی گـل و شـــمعی کــه
        در پیـله مانده ، امن و امان هســتیم//

        ما کفتــرانِ بی پــــر و بالیــــــم و
        سر زیر برف برده ، نهان هســتیم//

        ما شـاعــرانِ قــــــرنِ هیاهــوییـــم
        ما شـاعــرانِ دل نگــران هســــتیم//

        بــــا آنــکه زنـده ایم به ظاهـــر مـا
        چندی است رانده از دو جهان
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۱۷
        خندانک
        📣توجه 📢🌻
        باعرض سلام وتشکر ازتمام عزیزانی که درمسابقه ی ادبی شعرناب شرکت کرده ویاباهمراهی وهمدلی شان مارایاری دادند دربرگزاری این مسابقه خندانک خندانک
        به اطلاع می رسانم که مهلت ارسال آثاربه این مسابقه به پایان رسید رای گیری باکمک چندتن ازاستادان سایت انجام گرفت و به دلیل شلوغی این صفحه دریک پست مجزا درقسمت پست های وبلاگ هم اسامی برندگان رااعلام کردیمخندانک

        باکسب اجازه ازمدیریت محترم سایت شعرناب استادبزرگوارم جناب احمدی زاده ی عزیز ،اسامی منتخبین مسابقه ی هنری، ادبی
        (شرافت تنها مهره ی عشق بود که هرزگشت)
        با داوری استادان عزیز سایت ناب (استادرحیم فخوری ،دکترسید هادی محمدی، مهردادعزیزیان،امیرحسین علامیان (اعتراض) وجمیله عجم) به شرح زیراست

        🌼⭐️نفراول:جناب آقای سیدمحمدرضالاهیجی( جایزه شش ماه اشتراک سایت)

        🌼⭐️نفردوم: جناب آقای محسن ابراهیمی اصل وبانومریم محبوب (جایزه سه ماه اشتراک سایت ناب)

        🌼⭐️نفرسوم: جناب آقای علی نظری سرمازه و جناب آقای اصغرناظمی (جایزه یک ماه اشتراک سایت )

        👌♦️ضمنااشعاربرگزیده شده توسط استادفخوری عزیز درمجله ی هفتگی سایت ادبی شعرناب هم منتشرخواهدشد .🌹

        ☀️⭐️🍀ضمن آرزوی موفقیت بیشتر، تبریک عرض می کنیم به برگزیدگان محترم این مسابقه وبازهم تشکرمی کنم از استادانی که زحمت داوری وانتخاب برگزیدگان رابرعهده داشتند وهمچنین تمام عزیزانی که دراین امر به هر طریقی ماراهمراهی کردند.. خندانک ❤️🍀
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        نرگس زند (آرامش)
        نرگس زند (آرامش)
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۴۳
        سپاس از زحمات شما خواهر مهربانم وتمام استادان ناب خندانک
        روز شاعر رو هم به شما وهمه عزیزان تبریک می گم خندانک
        ارسال پاسخ
        سید محمدرضا لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۵۸
        سلام و درود
        شب خوش

        خدمت جناب ملحق و سرکارعالی خدا قوت و خسته نباشید عرض می‌کنم، به امید توفیقات روزافزون محفل ادبی ناب!
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۰
        درودبرشما استاد بانو گرامی وگرانقدر سرکارخانم عجم بزرگوار بسیار ممنونم از زحمات بی دریغ شما خداقوت 💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵
        🩵💙💙💙
        💙💙💙
        🩵🩵
        💙🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۱
        درود جناب احمدی‌زاده گرامی
        و دوباره فراخوان 👏👏🌺🌺
        احسنت، بسیار عالی
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۸
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۱
        درود استاد احمدی زاده عزیز و گرامی
        سه افراغ اندیشه بداهه ناقابل تقدیم شما
        صرفا جهت همراهی است:
        "عشق می بافم به هم
        مهره به مهره
        رج به رج"
        ****
        "بیشتر مهره داران
        عشق وطن
        دارند"
        ****
        "مهره مار"
        دارد
        عشق من
        **** خندانک خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۹
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۵۷
        درود و عرض ارادت خندانک

        شرافتش را فروخت تا اشرفی بگیرد!
        غافل از این‌که هیچ گوهری مثل شرافت، شریف نیست...

        سلامت و تندرست باشید🌿
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۰۰
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۰۴
        خندانک
        درودبرشما استادبزرگوارم جناب احمدی زاده خندانک
        خداقوت خندانک
        بداهه هایی بسیار زیباوپرمعنایی بودند خندانک خندانک
        مکتب افراغ اندیشه تان پرفروغ باد خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۲۸

        📣توجه 📢🌻
        باسلام وتشکر ازتمام عزیزانی که درمسابقه ی ادبی شعرناب شرکت کرده ویاباهمراهی وهمدلی شان مارایاری دادند دربرگزاری این مسابقه خندانک
        به اطلاع می رسانم که مهلت ارسال آثاربه این مسابقه به پایان رسید رای گیری باکمک چندتن ازاستادان سایت انجام گرفته و به دلیل شلوغی این صفحه ان شاالله دریک پست مجزا درقسمت پست های وبلاگ اسامی برندگان رااعلام خواهیم کرد خندانک
        بنابراین به اشعاری که پس ازاین به این پست ارسال شود ترتیب اثری داده نخواهدشد....
        بازهم صمیمانه تشکرمیکنم از حضورزیباوارزشمندشما عزیزان وباآرزوی موفقیت وسلامت همگی شما هنرمندان وسروران گرانقدرم درسایت ادبی شعرناب خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۳۰

        ۰🌻📢🔊توجه توجه📢🔊📣🌻
        📢📣مهلت ارسال آثاربه این مسابقه تمام شد📣📢🌻
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۱۸
        🍀🌼📣🔷️📢توجه 📢🔷️📣🌼🍀
        بایاری خداوندوهمراهی شما عزیزان این مسابقه هم برگزارشد
        باکسب اجازه ازمدیریت محترم سایت شعرناب استادبزرگوارم جناب احمدی زاده ی عزیز ،اسامی منتخبین مسابقه ی هنری، ادبی
        (شرافت تنها مهره ی عشق بود که هرزگشت)
        با داوری استادان عزیز سایت ناب (استادرحیم فخوری ،دکترسید هادی محمدی، مهردادعزیزیان،امیرحسین علامیان (اعتراض) وجمیله عجم) رابه شرح زیراعلام می کنیم:

        🌼⭐️نفراول:جناب آقای سیدمحمدرضالاهیجی( جایزه شش ماه اشتراک سایت)

        🌼⭐️نفردوم: جناب آقای محسن ابراهیمی اصل وبانومریم محبوب (جایزه سه ماه اشتراک سایت ناب)

        🌼⭐️نفرسوم: جناب آقای علی نظری سرمازه و جناب آقای اصغرناظمی (جایزه یک ماه اشتراک سایت )

        👌♦️ضمنااشعاربرگزیده شده توسط استادفخوری عزیز درمجله ی هفتگی سایت ادبی شعرناب هم منتشرخواهدشد .🌹

        ☀️⭐️🍀ضمن آرزوی موفقیت بیشتر، تبریک عرض می کنیم به برگزیدگان محترم این مسابقه وبازهم تشکرمی کنم از استادانی که زحمت داوری وانتخاب برگزیدگان رابرعهده داشتند وهمچنین تمام عزیزانی که دراین امر به هر طریقی ماراهمراهی کردند.. خندانک خندانک 🍀
        📣به اطلاع می رساند که اسامی منتخبین همراه بااشعاربرگزیده شان به دلیل شلوغی این صفحه درپستی مجزاتوسط من اعلام شد....خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        منیژه قشقایی
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۱۷
        به نام پرودگا ر

        و با اجازه ی جناب عالی
        یک سری لینک ها و ابستگی ها مارا دررچهارچوب تکرار قرارقراز می دهد،هر اندیشه هر عمل هر گفتار ما که خارج از حیطه ی بخشش و عشق است ...

        ریسمان هایی در بعد اتری یا آگاهی های اتری
        حتی اگر تما م اعمالمان را به نیکی انجام داده باشیم ،اتصال از طریق این تارها مارا دوباره باز می گرداند،به همین دلیل عزیزانمان را با بخشش بدون گریه یا هر عملی از این دست در مسیر الهی نور و ،وفات به خداوند بسپاریم بدون وابستگی فقط رهاسازیم و یاد آور لحظات عشق و خوشی او باشیم

        چاره اش چیست 🙏
        بودن در لحظه ی حضور ،در حقیقی ترین لحظه در هستی
        رفتن به سمت مثبت بود ن یا منفی بودن رنج یکی دیگر را در پی دارد ،تاریکی و نور ،همه چیز از خداوند رب العالمین عالمین به وجود آمدهاست ،إن که تاریک است فشردگی بیشتری دارد ،رهائیش کمتر است ، منبسط تر است کربن ش بیشتر است ورود به هردو رنج یکی دیگر است

        نقطه ی اعتدال ،نقطه ی صفر است ،عشق است ،خنثی است بری از بیم و امید است


        مر ا ببخشید اگر پنجره ی سبز گشودم ،نمی توانم بگذرم البته منظورکلیست و این شعر فرصتی بود برای گفتن

        میگوییم شاعر هدفمند ،دغدغه مند ،به عشق اگر دغدغه مند بودیم آشوب و تشویش ونگرانی و هرج ومرج دورمان نبود،صرفا فقط سرودن نیست ,ارتعاش و انرژی کلمات است که به کدام سو می روند در مثبت و منفی ،بر هم زننده ی تعادل یا در نقطه ی عشق ....آنجا که شخصی نیست هر چه هست هست ،با تمام بدی ها و خوبی ها و زیبایی ها و زشتی ها اما عشق را انتخاب می نماییم

        ره آسمان درون است پر عشق را بجنبان
        پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند
        مولانا🙏

        اگر دغدغه مند ترین شخص عالم باشیم و خصوصا دلسوز این دلسوزی انرژی و موجی مخرب ارسال می نماید ...هیچ تغییری د ر جهان خویش به وجود نمی آوریم

        راه گذرما ن شاید گذشتن از تمام این خوب و بدهاست ،
        حتما اما رسیدن به فراقطبیت است ، نه زنی ست نه مردی نه گناهی نه ثواب .....


        همه در یک روح در یک آگاهی مشا هستند

        ناهوشیاری جمعی ما توسط کدهایی قفل شده است ...ورود به ایگو ،نفسمان که از خوبی یا بدی سرچشمه می گیرد ،در بعد سوم در زمین در این هوشیاری جهان معکوس است ،ما ٫مادیکرا شده ایم غافل از اینکه خودمان کالا یی هستیم در دست گردانندگان ،الگوریتمی که به ذهن ها داده اندرئالیتی که وارد شده است ،دور شدن از صفر درونی ،تضعیف اتم های درونی ،روند پیری ،آفرینش به گونه ایست که ازل تا ابد هیچ چیزی ازبین نمی رود انرژی از صورتی به صورت دیگر تبدیل می شود،هیچ اضافه ای وجود ندارد از ازل تا ابد خلق شده است
        باشد که به یگانگی متصل شویم به جاودانگی


        خداوند می فرمایند تو در حفاظت کامل هستی
        علاوه بر این هاله ی حفاظتی الکترو مغناطیس بدن می باشد که در نقطه ی عشق واقع شده است دوستان می توانند با جستجو در نت توضیحات لاز م را بیابند قبلا نیز در مطالب وبلاگ گفته شده است ،توروس ...

        ما برای ماندن ،برای فهم یگانگی، نیاز به حضور داریم ،بودن در کالبد ،که فرصت رشدو حرکت روحی مابدهد ،و نیاز به انرژی که این انرژی ها خارج از تمام تضادها دوئیت ها خوب و بدها و زن و مرد ....رشد می نماید


        چنانچه تمایل داریدزیرا در این آگاهی باید اعلام نماییم
        که ما با تمام لینک ها تمام ورودی ها و خروجی ها که از بدن کالبد ما و از کالبد اتری ما استفاده می کنند ،قطع لینک اعلام می نماییم با هر انرژی که در خدمت عشق نمی باشد ..مانندمکنده هایی این تارها انرژی مارا گرفته و در جهت استفاده به انرژی مطابق آنچه می خواهند تبدیل نموده و ....

        خشم ،غضب نفرت شهوت قضاوت ....اینجاست که به بخشش باز می گردیم به نورو انرژی الهی به نقطه ی صفر به خنثی

        البته نکته بسیار است واین کوچکترین نیز مانند همه در جستجوی حقیقت تا خدا ،می فرمایند انا لله و انا الیه راجعون پس مسیر همگی ماهمین هست و خدا شاهد است پنجره ی سبز برای خود نمایی نیست فقط دینیست که از قلب می تپد همین 🙏ممنون وسپاسگزار

        بیرون زتو نیست هر چه در عالم هست
        در خود بطلب هر آن چه خواهی که تویی
        مولانا🙏
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۱۶
        درودبرشما استاد بانو گرامی وگرانقدر سرکارخانم قشقایی مهربان بسیار مفید واموزنده بود احسنت برشما 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۵۸
        درود بر بانوی عشق
        چه زیبانقدی بود.
        بخشش مهربانی عشق.
        بنظرم هرچیز تعادلش خوب است اما حضرت رسول ص می فرمایند در مهربانی زیاد روی کنید خندانک خندانک
        آنچه در مهربانی و عشق و محبت و بخشش دیده ام در چیز دیگری نیافتم امیدوارم همه مهربانی را به وسعت قلب هایمان گسترش دهیم خندانک خندانک
        آمین خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۳
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی معصومی
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۹
        سلام و عرض ادب
        شاعران و عزیزان فرهنگ دوست
        به ویژه جناب احمد زاده نازنین
        ♡♡♡♡
        گاهی نقد طعمی تلخ دارد اما سازنده است
        در مورد مسابقات اینجینی که موصوع قبلی
        در مورد "سکوت و فریاد "بود که حدودا مدت یکماه مهلت داشت و زیاد و خسته کننده بود
        پس از فرا رسیدن موعد اعلام نتیجه اطلاع رسانی مناسبی نشد
        که چه عزیزی و چه اثری و توسط چه استادانی از نظر داوری انتخاب شد
        این مسئله موجب می شود که شرکت کنندگان واقعی دلسرد شوند
        و بنده اگر چه از نظر ریالی و... اصلا نیازی ندارم و جایی که لازم باشد پرداخت حق اشتراک برایم مشکلی نیست ولی به نوبه خود از نحوه اعلام نتایح مسابقه قبل اصلا راضی نیستم.
        اگرچه بنده اینبار شرکت نخواهم نمود اما با این تذکر امیدوارم که
        انشالله اعلام نتایج به نخو شایسته تر اطلاع رسانی شود و تقدیر شایسته صورت گیرد.
        و ارزوی سلامتی شما را دارم
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۴۹
        خندانک
        درودبرشما جناب معصومی عزیز خندانک
        شاید زمان مسابقه کمی طولانی شده باشد اما
        درمورد اعلام برندگان انتقادتان واردنیست و اصلا اینگونه که شما گفتید نبوده ....
        مسابقه ی قبلی مصادف شد با درگذشت برادر جناب احمدی زاده وباوجوداینکه ایشان داغداربودند ازمن خواستند که باهمکاری اساتید برندگان رااعلام کنم ومن هم اتفاقا یک پست مخصوص اعلام برندگان گذاشتم واتفاقا نام داوران مسابقه راهم نوشتم می توانید به پستهای من دروبلاگ سربزنیدوببینید تیک نقدهم زدیم
        چون صفحه ی مسابقه بسیارشلوغ شده بود تصمیم گرفتیم برندگان رادریک پست مجزا اعلام کنیم و چندروزهم بالای صفحه ی سایت بود که همه ببینند ...
        خندانک خندانک خندانک

        ارسال پاسخ
        علی معصومی
        علی معصومی
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۱۲
        درودها بر شما
        سرکار عجم بانوی ارجمند
        البته من اطلاع نداشتم که اعلام نتایج با حضرت علیه بوده است
        عزاداری هایتان برای سرور شهیدان قبول باشد
        و خداوند روح گذشتگان بویژه برادر جناب احمد زاده نازنین را غرق رحمت نماید
        ♤♤♤
        اینکه شما در پستی جداگانه اعلام نتایح فرموید، باید قبلا در صفحه مسابقه اطلاع رسانی می شد، من خودم چندین بار به صفحه اول سر زدم و موفق به دریافت نتایج نشدم که بدانم کدام بزرگوار شعری مورد پسند هیئت داوران محترم سروده، چون علم غیب نداشتم و همه موضوعات را هن بدقت نمی خوانم که بدانم کجای دیگر اعلام نتیجه شده و تا الان هم خبر دار نشدم.
        اینکه می فرمایید" انتقادتان وارد نیست" شاید عادلانه نباشد. اما اگر لازم است من از ابراز انتقاد خود عذر خواهی می کنم. اما در انتقاد رسم بر این است که منتقد با پاسخی مستدل و منطقی قانع شود. تا اینکه جوابی به ایشان داده باشیم
        به هر حال از نحوه اطلاع رسانی در این موضوع قانع نشدم.
        با ارزوی سلامتی و توفیق ان بزرگوار خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۳۵
        خندانک
        ببینید جناب معصومی بله اینجا هم اگراعلام می کردیم بهتربود اما فقط یک تیک نقد زده میشد وشاید خیلی ها مثل شما دراون تاریخ نبودند درسایت ودیده هم اصلاشاید نمیشد
        گفتم که بدموقع بود زمان اعلام نتایج وخودمدیریت گرفتاررودند ومن هم دیدم صفحه خیلی شلوغ شده بهتردیدم که درپستی جداگانه اعلام کنم وچندین روزبالای صفحه هم بود چون یک تیک نقد که بدتربود ودیده خوب نمیشد حالا شاید بعدا که مراجعه می کردند می دیدند دوستان اما دراون بازه زمانی خوب دیده نمیشد وپست بهتربود
        لطفا به دل نگیرید ازمن شما انسانی بااخلاق وشاعرتوانمندی هستیدومن همیشه برایتان احترام قائل بودت وهستم شما حق دارید بپرسید وانتقادکنید این نقدشما نمیگم غلطه اما ابتدا ازخودجناب ملحق ویامن یا دیگرمدیران می پرسیدید که چرانتایج اعلام نشده تامن بگم بهتون وبعداگرکسی پاسخگو نبود اعتراض می کردید ...
        الانم هیچ اشکالی نداردشما انتقادکردید ومن هم ازخودم دفاع کردم نه شماکاربدی کردید که عذرخواهی کنید
        موفق باشید بزرگوار خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی معصومی
        علی معصومی
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۴۷
        دوباره سلام
        سرکارخانم عجم بانوی ارجمند
        سپاس از نظر لطف شما
        مسئله نقد یک رویه بود و گرنه من سالهاست شما و اثار فاخرتان را می شناسم و بهره برده ام .
        موضوع به دل گرفتن یا ناراحت شدن نیست بلکه تلاش ما در جهت نتایج بهتر در سایت و فرهنگ شعر و ادب است.
        ما مهندس های معدن سعی داریم در کارمان جدی و دقیق باشیم زیرا مثلا در اجرای یک پروژه اتشباری و انفجار فرصت زنده ماندن برای جبران اشتباه نداریم خندانک و هر لحظه را متفاوت از لحظه دیگر می دانیم.
        انشالله این فرصت مجازی با هم بودن هم مثمر ثمر باشد
        سالم وغانم باشید و موفق خندانک
        الهی وفقنا بما تحب و ترضی
        خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۲۶
        درود حضرت دوست جناب معصومی🙏🌺
        بزرگوار شما ۲ روز یکبار در سایت محترم شعر دارید عزیز.
        چگونه اعلام نتایج را که در وبلاگ با تیک نقد اعلام شد را مشاهده نکرده‌اید؟!
        در مورد زمان هم گمان میکنم کمی کم لطفی میفرماییدکه ۱ ماه زیاد و خسته کننده است . بنظرتان فراخوان را مثلا ۳ روزه برگزار میکنند یا مثلا ۱ هفته‌ای؟
        بالاخره برخی دوستان هر روز به سایت سر نمیزنند شاید ۲ هفته بگذرد و شاعری باشد که عضو سایت است و آنلاین نشده. باید به آنها هم فرصت دیدن فراخوان و ارسال اثر را داد.
        نکته‌ی مهم دیگر در مورد عبارت " شرکت کنندگان واقعی" است. مگر شرکت کننده‌ی غیر واقعی هم داریم عزیز دل؟ در این عبارت اندکی اهانت قابل رویت است و کم لطفی. امیدوارم متوجه منظورم بشوید بزرگوار.
        بنده قبلا هم از شما دوستانه گلایه کرده بودم ، که فقط شعرتان را میگذارید و میروید به امید خدا. حتی جواب عزیزانی که به شعرتان ابراز احساسات میکنند را هم نمیدهید. گاهی بعد از ارسال شعرتان چرخی در سایت بزنید اعلام نتایج را هم خواهید دید.
        نکته بعدی نیز عبارت "تقدیر شایسته" است. چه تقدیری شاییته تر از اهدای اشتراک سایت محترم؟
        مدال بدهند ؟ سکه‌ی طلا بدهند؟ چکار کنند عزیز دل؟
        فراخوان ادبی‌ست، تقدیرش هم با اهدای اشتراک همان سایت ادبی‌ست. بنظرم کمی مهربانانه تر اوضاع را رصد کنیم.
        نکته‌ی مهم آخر...
        دوستتان دارم بزرگوار ، شاعر قابل و توانا🙏🌺
        انشالله شاهد حضورتان در این فراخوان هم باشیم
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۰۳
        سلام
        خدمت استاد احمدی
        و بانو عجم
        به نظر من حقیر هم زمان یکماه زیاد است و حلاوت مسابقه را از بین می‌برد
        البته نظرم کاملن شخصی هست .
        ارسال پاسخ
        علی معصومی
        علی معصومی
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۳۸
        درودها بر رفیق نازنینم
        حناب مستطاب عزیزیان عزیز
        ♡♡♡♡
        اول اینکه اگر محدودیت نبود هر روز در سایت محترم شعر می گذارم و بیشتر هم برای ثبت می گذارم که تا کنون شاید ۴۰۰ اثر باشد و متاسفانه با محدودیت وقت بیشتر اوقات فقط در بین مطالب چرخی می زنم تا فقط از شعر های خوب لذت ببرم امروز و فردا به دلیل گرمای هوای مشهد وقت مرخصی دارم.
        ذیل خط خطی هایم دوستان لطف دارند ولی واقعا نمی توانم پاسخگو باشم زیرا معدنکاری خسته کننده است و توقع هم ندارم کسی بالاجبار یا اکراه کامنت بگذارد اما از حضورشان خرسند میشوم.
        و اما
        فراخوان یکماه با ۳ روز خیلی تفاوت دارد. ندارد؟ پس منظور حضرتعالی از این پارادوکس ۳ روز چیست؟ مگر من گفتم ۳ روز؟ میشد گفت ده روز البته اختیار با سایت محترم است باشد ۶۰ روز.
        من در نبشتار قید کردم که صفحه عوض شده و در پایان صفحه نتایج درج نشده و علم غیب نداشتم که اعلام نتایج در جای دیگر بوده ، ضمن اینکه قرار ندارم همه مطالب را بخوانم تا متوجه شوم نتیجه یک صفحه در کجا درج شده، مگر اینکه در اخر صفحه ی اول نشانی صفحه اعلام نتایج داده شود.
        تقدیر شایسته را میشود با طراحی یک صفحه همراه ارم سایت محترم شعر ناب انجام داد با اسامی عزیزان منتخب و هزارو یک کار دیگر که نه حاوی مدال و نه سکه طلا است و نه هر چیز دیگری که بوی کثیف پول بدهد. متوجه شدید عزیز دل؟
        فکر نمی کردم یک نقد ساده موحب اینهمه جبهه گیری شود! العفو
        دیگر سعی می کنم نظر و نقذی نداشته باشم و از جناب احمد زاده طلب حلالیت دارم و ایشان اختیار دارند این مقال موبوط به حقیر را پاک کنند اما اگر نقد نباشد، حرکت و اصلاحی نخواهد بود.
        جناب عزیزیان نازنین، بنده هیچ چشم داشتی ندارم و اگر موجب تکدر خاطر شدم میتوانید اکانت حقیر را بلاک یا محو فرمایید.
        از پاسخی که به نقد بنده دادید فقط برداشت جبهه گیری دارم و اصلا متقاعد نشدم و سعی می کنم جز ثبت شعر لام تا کام چیزی ننویسم حتی برای دوستان انگشت شماری که دارم. ولی انتظار دارم نقد ها را اگر چه گاهی تلخ باشد جدی بگیرید و نقایص کوچک را رفع فرمایید.
        من نیز دوستتان دارم و ارزوی توفیقتان را دارم
        خندانک خندانک خندانک



        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۴۹
        خندانک
        درودبرشما جناب شاهرخ استاد عزیز خندانک
        درست است کمی شاید زیادباشد که البته مادرفراخوانهای شعرغیرمجازی هم می بینیم که چندماه قبلش تبلیغ می کنندو بعدازیکی دوماه حتی نتایح رااعلام میکنند
        جدا ازاین من باراولی نیست که مسابقه میگزارم
        ودرقبلیها انتقادداشتندبعضیا که وقتش کم بوده وما نتونستیم شرکت کنیم دیگه آدم می ماندچه کند!
        باورکنیدسخته نظرهمه راجلب کردن ...
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۵۱
        خندانک خندانک
        درودبرشما جناب عزیزیان خندانک
        ممنون ازتوجه شمابزرگوار خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۳۶
        درود مجدد جناب معصومی گرامی
        عزیز من، عزیزانی بوده‌اند که من با ایشان مشکل داشته یا هنوز دارم، زاویه داشته و یا هنوز دارم ، و حتی این عزیزان را نیز بلاک یا محو یا بلک لیست یا هر اسم دیگری که بفرمایید نکرده‌ام
        شما که جزو یاران دور آشنا هستید✋
        بنده از این کارها بلد نیستم، صرفا دیدم بی‌پرده نقد کردید و بنده هم بی‌پرده نظر دادم ، همین🙏🌺
        موفق و پایدار و برقرار و پیروز و بهروز باشید
        .
        سپاس بانو عجم گرامی🌺🙏
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۲۵
        سلام بانو عجم
        واقعن نیاز به جلب نظر همه نیست و شم وقتی مسابقه را شروع میکنید باید طبق نظر خودتون مدیریتش کنید نه کسی که می‌خواهد شرکت کند
        بنده نظرم را گفتم و مطمئنا حق با کسی است که زحمت اجرا مسابقه را می‌کشد
        هیچ ادعایی در این راستا از من بجا نیست
        و من فقط صفحه خودم را مدیریت میکنم با آپشن های سایت .
        زیاد هم نباید فکر کرد چه کسی خوشش می‌آید و چه کسی نه .
        کارتون درسته و با دانسته هاتون پر قدرت ادامه دهید
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۰۳
        خندانک
        اختیاردارید جناب شفیعی استادعزیز
        نه حق انتقادتان بجاست واتفاقا خوبه که صدای همه رابشنویم خب بلاخره سلیقه ها متفاوت است ومن ازانتقادبجاو بااحترام وبدون زخم زبان اتفاقااستقبال هم می کنم
        سعی می کنیم میانه را ازاین به بعدبگیریم همون پانزده روزفک کنم کافی باشد ....
        بازم ممنونم ازتوجه شمابزرگوار خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۰۳
        خندانک
        اختیاردارید جناب شفیعی استادعزیز خندانک
        نه حق انتقادتان بجاست واتفاقا خوبه که صدای همه رابشنویم خب بلاخره سلیقه ها متفاوت است ومن ازانتقادبجاو بااحترام وبدون زخم زبان اتفاقااستقبال هم می کنم
        سعی می کنیم میانه را ازاین به بعدبگیریم همون پانزده روزفک کنم کافی باشد ....
        بازم ممنونم ازتوجه شمابزرگوار خندانک خندانک خندانک
        محمد محمدنژاد(آشوب)
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۵۵
        درود استاد
        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۸
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۶
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۵
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        آذردخت شرقی(آذر دخت)
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۰۵
        سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
        سلامت باشید و سعادتمند
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۸
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۱۷

        درود و عرض ادب استاد عزیز
        تندرست و سرفراز باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۸
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۶
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۵
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۵
        درود بر استاد عزیز
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۸
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۶
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۵
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        ابراهیم آروین
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۹
        درود و عرض ادب گرانقدر استاد گرامی جناب احمدی زاده عزیر
        استفاده بردیم از قلم بسیار ارزشمندتان
        به نظرم این افراغ اندیشه ها آنقدر کامل
        و هر کدامشان کتابی حرف که نوشتن هر نوع شعری
        شاید کمی بی مهری بر آنها تلقی فرض
        خوشه‌های افکارتان سبز و حقگو
        در پناه حق و حق یارتان
        خندانک خندانک خندانک خندانک


        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۸
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۷
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۵
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        رحیم فخوری
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۴۶
        تقدیم با احترام خدمت استادملحق عزیز
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۸
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۷
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۵
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        افروز ابراهیمی
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۹
        سلام و عرض ادب جناب استاد احمدی زاده گرانقدر
        بسیار عالی و پرمفهوم
        سلامت و تندرست در پناه حق باشید
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۷
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        مهدی محمدی
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۱۵
        با سلام و عرض ادب خندانک خندانک


        سرود سهو باران در نگاهم
        آغاز افتادن کبوتری ست از شانه ی پرواز
        در ابری ترین روزی که عشق را
        در آغوش آسمان زوزه کشیدند
        گربه های مست


        جهت شرکت در مسابقه

        با تشکر و امتنان جهت پویایی و تحرک ادبی
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۷
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        پیام مفخم
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۲۷
        پیچیدگی هر زبان ، به غامض بودنش نیست در غمزه ی سادگی است!
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۷
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        سعید ابول مشدی
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۴۶
        زیبا و جذاب بود. درود بر شما👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻🙏🙏🙏
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        راضیه خضری
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۵۷
        با سلام و عرض ادب
        درود استاد خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۸
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        آوا     صیاد
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۱۵
        درود استاد خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۸
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۳۴
        درود بر شما استاد خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۸
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        فرشید ربانی (این بشر)
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۲۰
        درودها استاد عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۸
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۲۴
        درودبرشما استاد عزیزم جناب احمدی عزیزم

        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۰۰
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۹
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۱۷
        سان می بیند خیابان
        از اسلحه های سرد دستان بی رحم
        دندان های خالی بی خانمان
        می خندد
        به تعارف خیار
        هر روز می میرد زن کارگر
        از بلندای فاصله ی طبقاتی
        پررنگ تر می زنم ماتیک قرمز را
        نبینی ساکتم

        ن.تیر
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۰۰
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباس ترکاشوند
        عباس ترکاشوند
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۱۲
        سلام افرین خانم تیر خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۱۸
        سلام ودرود بر استاد بزرگوار و زحمت کشم
        خداوند بی نهایت اجرتان دهد برای تک تک محبت ها و تلاش های که برای پیشرفت ما انجام می دهید و ما را در این سایت مقدس دور هم جمع کرده اید.
        در این جا حتی اگر کلمه ای آموختم به بزرگواری و سخاوتمندی شماست.
        دعاگویی شما بزرگوار هستیم
        اجرتان با مولای مظلومم امام حسین علیه اسلام خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۰۰
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهره دهقانی ( شادی)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۱
        سلام و درود استاد ملحق گرانقدر
        بداهه هایی جذاب و زیبا بودند...👌💯
        حتما در چالش شرکت می کنم
        سپاس از زحمات بی دریغ شما 🙏🌹
        🏴🏴🏴🏴
        در پناه اباعبدلله ✨
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۰۰
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۹
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۳۹
        خندانک خندانک درود و عرض ادب گرانقدر استاد گرامی جناب احمدی زاده عزیر
        استفاده بردیم از قلم بسیار ارزشمندتان

        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۵
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه بهرامی
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۱۰
        درود استاد ملحق بزرگوار
        شرافت تنها مهره عشق بود که هرز گشت
        زیرا دل به عشق پیچی سپرد
        که در حد و اندازه اش نبود
        و آخر جان از تنش ربود خندانک خندانک خندانک
        بداهه

        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۹
        سلآم به گرمی عشق
        و سلام به قلم دقتر عشق
        سلام به غزل وسخن عشق
        سلام به جمله ی عشق

        زیر تیغ رقس کنان ماه بهشت

        ان غزال خوب رو تشنه ماند
        جره پیمای اوجره ی ّاز باغ بهشت
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۵
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۱۵
        درودتان استاد ملحق ارجمند🏵️🌴🌷☘️

        سپاس از محبت شما☘️🌷🌴🌴🏵️🏵️💩👏👏👏👏👏👏


        شرافت🌟

        شرافت مهره ی عشق بود و هرز گشت

        همه اجزای آن نابود و در طشت

        رفاقتها همه بر ظاهر و نفع

        ندیدم حرمت رفته به بازگشت

        یکی با مشکلات روز افزون

        یه لقمه نون میاره با دل خون

        یکی براش مهم نیست که چطوری

        میتونه بفروشه شرف به یه نون

        خدایا از چه روی اینگونه گشتیم

        کجای قصه و این سرگذشتیم

        منو برگردون آنجائی که بودم

        نه انگار از تبار زرتشتیم.

        ✍️ترانه#م.مدهوش

        تقدیم به استاد ملحق ارجمند،برنده شدن برای بنده اهمیتی ندارد ، از منظر من همه ی ادبا و دوستان سایت برنده اند،فقط جهت احترام و انجام وظیفه ترانه فوق را سروده و تقدیم نمودم.🌟🌹🤞👏🙏☘️☄️🌷🌳🌱
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۵
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۲۳
        دفتر پانزدهم ( تقدیمی ها)
        نام ترانه: بیا ملحق به جمع عاشقان گردیم
        تقدیم به دوست و استاد عزیز جناب احمدی زاده ( ملحق)
        **
        بیا ملحق به جمع عاشقان گردیم
        شویم عاشق و جز عاشقان گردیم
        رها از غم غربت - در این خرابات
        چو حافظ ما غزل خوان جهان گردیم
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۱
        سلام استاد بزرگوار
        از گرمی سخن شما عشق باران می بارد
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۵
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فیروزه سمیعی
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۲۸
        درودتان باد جناب استاد ملحق عزیز گرانقدر🌞
        زیبا سروده اید و چالش ارجمندی 🌹🌺🌸
        زنده باد 👏👏👏
        🙏💫🌹🌺🍃☘️
        🌱☘️🌺🌹🌸💖🌹☘️🌺☘️🌱
        اتفاقا بتازگی شعری از سروش شفعییان در مورد شرافت خیلی رسانه ای شده
        که بر سر مزار جاوید نام نیکا شاه کرمی سروده 🕊️🌷
        که وقتی خواندم فقط اشک بود و بغض که امانم نمی داد ...
        دست خالی آمدم آنجا، ولی وقت وداع 🥀🌱پنجه در خاکت زدم مشتی شرف برداشتم🌷
        چه کسی است بخواند منقلب نشود💫
        ☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃
        از شما مدیریت محترم سایت وزین ناب و
        فرهیخته گان گرامی صمیمانه سپاسگزارم

        ☘️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹☘️
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۵
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه انصاری مراسخونی
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۲۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۴۲
        به نام خداوند بخشنده مهربان
        درودو عرض ادب

        عشق اسطرلاب اسرارخداهست از ازل تا ابد تا بینهایت درتعبیرو تفسیر نمی گنجد..۰۰..
        به پاس بودن وحضور هست

        خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۴
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۵
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد خوش بین
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۱۷
        درود ها استاد بسیار عالیست🌹🌹🌹
        محمد خوش بین
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۱۸
        تنها شاعر مرده این شهرم که بر گور شعرم روضه می خوانم
        عشقم به شعر بی پایان است
        زندگیم را به شعر تقدیم کرده ام
        و اگر از دنیا رفتم، امیدوارم
        سرایان بعدی برای شعرم ادامه دهند
        من قلم خود را روی سفره عشق گذاشتم
        و با قطرات خونم، شعرهایی را خلق کردم
        هرگز از عشق و شعر دست نمی کشم
        تنها بر روی گورم، شعرم خوانده شود
        و روحم شاد شود که شعرم در دلهای مردم زنده مانده است
        همیشه با شعر در روابطم، همیشه در روحم
        او را گره بزرگی است که پای بند زمان است.
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۳
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        محمد خوش بین
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۱۸
        کاش بجای باران از آسمان،جنون ببارد! شاید، مردم این شهر عاقل شوند!
        و یا کاش بجای باد از برگ درختان،
        آرامش عبور کند تا آرام شوند
        و کاش بجای آتش در دل ها، مهر و محبت
        به اندازه کافی شعله ور شود
        اگر جنونی است که به مردم این شهر می رسد
        تنها جنون عشق و انسانیت باشد
        تا جهان شاد و سرشار از نور بشود
        و دردل همه هر آنچه خوبی است، جریان داشته باشد.
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۵
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد خوش بین
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۲۷
        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت
        با هر ریزش سرنوشت، برای من سرخ شد
        شرمنده شدم از دل خودم و سرزنش همه جا شنیدم
        اما تنها با شرافت عشق، دوباره پا بر جا کردم
        این بار قوی تر و با شرافتی که تازه بازگشته بود
        هرگز دست از پایم نمی کشم، هرگز از میدان عشق بازنمی گردم
        آن شرافتی که هرگز از قلبم دور نخواهد شد
        و عشقی که هرگز از سمت دلم جدا نخواهد شد
        هرگز از زمان نمی ترسم، زیرا با شرافت عشق
        همیشه پایبند خودم و احساساتم خواهم بود.
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۳
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۴
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد خوش بین
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۵۶
        نمیدونم تو چه سبکی نوشتم
        فقط نوشتم
        بخاطر جایزه ننوشتم چون شعر دوست دارم
        شرکت کردم
        ممنون استاد🌹🌹🌹
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۴
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه انصاری مراسخونی
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۴۷
        آسمان جنون می بارد
        و زمین
        مشت مشت
        عقل می کارد
        آفتاب که بیاید
        عاقلانی از زمین می رویند
        که مجنونند
        برای
        آفتاب
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۳
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        محمد حسنی
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۰۸
        با آن حرصی که تو داشتی
        خجالت هم می کشیدی
        آزاد نمی شد
        حرف دل مادر بزرگ
        چون از مادربزرگ هم بزرگ تر بود
        که با آن همه شرافت
        او را راهی خانه سالمندان کرد

        حال ببین آزادی
        حق تو است یا او
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۴
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد حسنی
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۰۸
        درود
        موید باشید خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۳
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        محمد حسنی
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۲۳
        باران برای یک بار هم شده
        با حیا ببار
        بی حس هوس
        و اپوزیسیون بی قید و مرز
        این عصر
        شر ایشان را
        از حس حضور تو کم کرده ام

        به نجابت شرشر گذشته ببار
        که حرمت ها
        حلال
        نشده نبود

        ...
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۴
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباس ترکاشوند
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۱۴
        سلام استاد احمدی زاده
        خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۴
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۳۳
        درودتان گرانمهر
        بسیار زیبا و ژرف بودند
        لذت و بهره ی فراوان بردم
        با مهر و احترام
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۴
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۳
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        بهمن یار شهیدی
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۷
        سلام و درود

        من ... تنها شاعر مرده این شهرم که بر گور شعرم روضه می خوانم!بداهه

        جناب ملحق


        بر گورِ شعرم روضه خوانده ماه‌دامادی

        تا بشنود از قبرِ من آوازِ آزادی
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۴
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۵۷
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        بهمن یار شهیدی
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۵۴

        من ... تنها شاعر مرده این شهرم که بر گور شعرم روضه می خوانم!بداهه

        جناب ملحق


        تبریک به روضه‌خوان که با جبرِ خودش

        سنگی زده بر آدمِ بی صبرِ خودش

        تاریخِ شکستِ عشقی‌اش را زده خط

        سینه زده بی صدا سرِ قبرِ خودش
        سیدیحیی حسینی
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۲:۱۶

        بسیارعالی



        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت!بداهه

        دیگرنشودبه آیتی
                                              ازحوالی
                                           این باغ مومن بود

                                                         یاتعصب.!

                                                           به رگ گردن
                                                             تورم
                                                             زده ازغیرت...


        تقدیم به شعربکرتان

        🌺🌺🌺🌺🌳🌳
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۴
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        یوسف ساعدموچشی
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۰۱
        سلام ودرود بر سکان دار سایت شعر ناب
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۴
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهمن یار شهیدی
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۴۸
        من ... تنها شاعر مرده این شهرم که بر گور شعرم روضه می خوانم!بداهه

        جناب سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

        باید سرِ قبرِ خود رباعی ببرد

        روضه نشد اشکِ انتزاعی ببرد

        هجرت کند از گورِ تکی شاعرِ شهر

        خود را به قبورِ اجتماعی ببرد!

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۳
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        افروز ابراهیمی
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۳۹
        زندگی گاوصندوقیست از اندوخته های شرافتمند
        مراقب رمز گاوصندوق زندگی ات باش.......

        ما برای انتخاب نیامده ایم ناگزیر باید تن به اجبار دهیم.......

        نشانی نمی یابم از مویه های کودکانه ام به بهانه
        پناه جستن به آغوش دایه مهربانی....‌‌‌

        آیا هرگز گل سبزی از گور ترک خورده ای در گورستان
        قساوت ها خواهد روئید ؟!............

        از کدام کوچه ی تنهایی عبور کرده ای که من به بن بست
        فراق رسیده ام و پلاک منزل غم صفر است ......

        هر گاه که لبخندی بر لبانم نقش می بندد آسمان چشمانم به حسادت
        سیل اشکی را روانه می سازند.......

        شگفتا از معکوس زمانه که هر بار گلی را به خار و خاری را به گل
        و لبخندی را به گریه و گریه ای را به لبخند مبدل می سازد....‌.

        تو مثل حباب یک پنجره ای که ز گرمای نفس شبنمی
        بر شیشه نشست........

        رویای بهترین روز من تداعی خاطره هاست در پس کوچه های خیال.....

        افروز ابراهیمی _ افرا

        سلام و عرض ادب جناب استاد احمدی زاده گرانقدر
        و تشکر از صفحه ای که مرحمت فرمودید تا داغ دلی تازه کنیم...
        و بنویسیم دلتنگی های خویش را

        در پناه ایزد منان

        التماس دعا





        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۳
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احمد نیازی (صابر)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۱۵
        سلام و درود احسنت چه زیبا
        شرافت شرافت
        در حراجی های ما هم پیدا نمی شود
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۳
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۰۱
        سلام و درود و خدا قوت بزرگوار خندانک
        محمد علی رضاپور
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۰۰
        برای شرکت در مسابقه
        تقدیم می کنم:
        محمد علی رضاپور
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۰۱
        سروش 1


        و برای زمینیان

        باران

        اسم رمز است

        تا اقامه کنند

        در سرایشگهِ جان

        پس از هر پاک شدن

        واژه ی آسمان را
        محمد علی رضاپور
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۰۳
        سروش 2 (ویرایش شده)



        نه فقط من که هر جنّ دیگری هم که باشد

        همین قدر که اشتیاقش امام صادق را درک کرده باشد

        و دیده، سوده باشد

        به آن رفتار بلند با \"ابن ابی العوجاء\" و \"ابوشاکر دیصانی\" همیشه ملحد و با آن زندیق دیگری که تسلیم اسلام شد

        انصافا می بایست سر به راه اسلام شده باشد

        آه! جنگل تاریک و آرام شب!

        باز هم بهانه ای، درختانت را اعدام می کند

        یا انگشت های مبهوت شان را، می برد و به شهر عبرت می برد

        آدمی چهری که مدام از او دم می زند...

        و این جن، آی زمین و زمان و آسمان! _به نمایندگی از جنّیان مسلمان_ دارد گواهی می دهد

        که شاه طاغیان، ابلیس، هم _ تا شما در آتشش ندمید و لجش را در نیاورید_ به خدا قسم به خدا فحش نمی دهد

        [هرچند فراوان به نسيان و عصیان و طغیان می افتد]

        شگفتا! که امام صادق، جنّیان یاغی را به نام دلارام اسلام، رام مرام خویش می کند

        و گروهی از بر جای او نشستگان، مسلمانانی را به حریق عمیق زندیق می کشند

        آه که جنگل تاریک و آرام شب، این جنّ مجنون آن عشق را نمی کشد

        و هر شب می کشند زندیقان ایمان

        عزیزمان امام صادق را


        (پ. ن:
        این سروده در گونه ی سروش، زیر شاخه ی سروش روایی وزن آزاد است)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۳۳

        سلام و درود

        تاجایی که در تاریخ آمده است ؛ ابن ابی العوجا مسلمان نشد و زندیق باقی ماند چون اهلِ جدل و انکار بود نه احتجاج و بحث واقعی ؛ اما در جدل هایش با امام بر زیبایی و راستیِ دانش و اخلاق و مهربانی و منطق و حجت و منش امام صادق(ع) واقف و معترف شد و ایشان را در اغلب مجالسی که امام حاضر نبودند وغایب بودند ؛ به نیکی ستود ولی چه فایده که امام را ستود ولی باوَرَش نکرد.

        سلامت و شاد باشید.

        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهمن یار شهیدی
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۵
        شاعر که می‌شوی
        دلت لک می‌زند
        برایِ بیت‌بیتِ شعر
        برایِ واو به‌ واوِ واژه
        برایِ حرف به‌حرفِ حروف
        برایِ سطر به‌سطرِ سخن
        برایِ کلمه به‌کلمهٔ کلام!

        شب بیداری می‌کشی
        استخوان لایِ زخم می‌گذاری
        دودِ چراغ می‌خوری
        شمع و شب‌پره و شب‌بو را
        به‌چهارسُوقِ اتاقت دعوت
        _ قلم به‌دستِ دوستی می‌گیری
        سپیدیِ کاغذ را
        با حسرت نقاشی
        مرکب را
        جایِ قطره‌قطره‌هایِ اشک شمارش
        آهی می‌کشی
        وَ هی خط‌خطی می‌کنی
        دانه دانه دانسته‌هایت را
        نا گفته‌هایت را
        شاید و باید و امّا و اگر را...


        به‌حجمِ منطقِ منطقهٔ اتاقت نگاه
        اوراقِ دور از جانِ شما
        رویم به‌دیوار نمور می‌بینی
        به‌حنجرهٔ پنجره‌ها سرک
        سوگِ شیشـه‌هایِ جوان‌مرگ شده
        وَ شکسته به‌سنگ می‌بینی
        به دروازهٔ بی عابرِ در می‌رسی
        از شمارشِ ردِّپایِ هیچ‌کسِ نگذشته ازآن
        شوکه می‌شوی
        وَ شعر نمی‌آید که نمی‌آید!

        خوابت می‌گیرد
        خمیازه‌ات را باور می‌کنی
        امّا به یک‌باره
        به یادِ شمعدانیِ پشتِ پنجره
        دوباره بیدار می‌شوی
        لهجهٔ دل به سرسلامتی‌اش می‌بَری
        وَ تا می‌آیی بگویی: سلام
        با لبخندی می‌گوید:
        هان! شاعـرجان سلام
        شعرِ تازه‌ای گفته‌ای؟
        مبارک است!
        برگ‌هایش را می‌بوسی وَ می‌گویی:
        شمعدانی گُل کردنِ نگاهِ تو هم مبارک
        وَ هردو
        تا خدا می‌خندید
        وَ این می‌شود که
        فردا آنگاه که تو می‌آیی
        نه از سایه‌ام حتّیٰ خبری می‌بینی
        نه از قلم اثری
        وَ نه از مرکب و کاغذ نشانی
        وَ نه از شمعدانیِ پشتِ پنجره حضوری

        باد ما را با خود بُرد!
        با خود بُرد باد ما را!
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۲۴
        «شرافت
        تنها مهره ی عشق بود
        که هرز گشت»
        و
        هیچ پیچی به آن نخورد
        جز
        پیچ ِِ پیچاندن... خندانک
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۲۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۵۶
        درود استاد
        هرز شده مهره پیچ توام
        ای پیچ خورده پیچ تاب من
        دایره کوچک این پیچ منم
        مهره هرز شده و صاف شده از افکار منم

        از کشمکش فریاد دلم آگاهی
        مدتی طول نکشیده
        جنون پیچ خورده پیچ توام

        از فاجعه دلم آگاه نیستی
        نیمه شب مهره در گردن تو
        گلو بند آن پیچ توام
        از سر صداقت رویم را زمین مگذار
        بگذار معجزه شود این مهره هرز شده

        بگذار دیوارها پوشیده شوند از گلهای کاغذی
        بگذار مهره فرو رود در تصویر آویزان یک پیچ

        یکبار دلخواهش پابرهنگی من باش
        یکبار نحیف شده در خشمت
        هدیه پیچ مهر ه ام باش
        با اندیشه تو کمی فاصله دور است
        نزدیکتر باز هم فاصله دور است
        دستت را به گرمی کنار خورشید
        آزردگی مهتاب است
        ای سوال پیچ در پیچ مهره نایاب من
        ذهنم فرو ریخته می شود از این مهره های سرگردان
        گسسته دلم پاپیچ مهر توست
        ای مهره صاف شده حلق آویز پیچ من
        چگونه خسته وملول می شوی
        برافراشته کسی نیست شبیه تو
        شبیه تو دلم مهر مهره توست
        بگذار قادر شوم زیبایی ات را بشناسم
        مبادا ساحره دوباره برگردد
        خواستنم را دوباره محال کند
        لبخندمهر فریبای تو ام
        ای مهره گلگون شده من
        صاف تر از پر کشیدن یک فرشته ای
        من هرز شده روح توام
        ای فرشته احسان من
        مهره دلبند صاف شده من
        صدای ترنمت شبیه باران است
        خورشید آهسته تر از شکوهش
        دلباخته مهره توست
        گفته بودی برگردی
        مهره پیچ من می شود
        هرچند هرز وصاف شده باشی
        درود استاد احمدی زاده این شعر مالامال تقدیم شما
        هیچ گونه کوششی ندارد وآنی وجوششی است
        سپاس از کرامت وجودتان هرچند این شعر مورد نظر داوران محترم نباشد بنده از اینجا قدردان زحمات بی وقفه شان خواهم بود
        سپاس محمدرضا آزادبخت
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۲۴
        درود استاد آزادبخت خندانک
        چقدر زیبا و خوب سرودید👌👌
        ای مهره گلگون شده من
        صاف تر از پر کشیدن یک فرشته ای
        من هرز شده روح توام
        ای فرشته احسان من

        چقدر پر احساس و عاطفه است 👌🌹
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۲۹
        درود ممنونم بانو خضری ادیب
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۰۲:۱۲
        درود جناب ازادبخت خندانک
        معلومه پیچ و مهره هاتو خوب عسلکاری کردی
        خندانک خندانک
        خندانک
        عالیست خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۳۰
        درود استاد نظری ممنونم
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهمن یار شهیدی
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۵۱
        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت!بداهه

        جناب ملحق

        من سه‌نقطه بلاتکلیف
        تلفنچی آن‌طرفِ خط سه‌نقطه تعریف
        حالِ عینکم را پرسش
        شماره ریخت ریز ریز
        زیرِ سکتهٔ ناقصِ سمعکم!

        صد و هجده بار
        پیشِ چشمِ بشقابِ خالیِ ناهار
        مماسِ پِرتِ حواس
        تماس با خود
        برنداشت خلاصه هیچ‌کس!


        پیچ و مُهرهٔ شرافت را نظافت
        همراهِ روغنکاری هرزیِ فریادزنِ صدایم
        باد زدم داد را!

        دسته
        دسته دسته رد شد
        سنج و طبل دزدید خوابم را
        یادم آمد دنیا
        دل آلزایمر دارد یا تو
        شمرخوان بودم نه شمر
        شرّم چرا دیدی؟

        صد و هجده!
        شمارهٔ مختار
        نشانیِ کیسانِ ابوعمره را می‌خواهم
        _ برایِ شکار
        د
        ا
        ر
        ی؟
        قاتلانِ حسین هنوز امروزند!

        راضیه خضری
        راضیه خضری
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۲۷
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۹
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیدی شیرازی
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۲۱
        کاش بجای باران از آسمان،جنون ببارد! شاید، مردم این شهر عاقل شوند!بداهه؛

        خونین ترین باران، مردم زِ آسمان رسیده
        عشق و جنون نبارد؟ که… نا آسمان بتازید

        با مردمِ این شهر فقط دودِ هوا، مشترکم بود
        کاش ببارم به هوا، کین سفر از چاه به ماه است
        خوب است که گاهی به سری، حوصله‌ی یادِ تو باشد
        هر چند به دل‌ها نه خروشی‌ست، که مشغول به آه است.

        اینک کار از کار گذشت و قربانیِ حجِّ حرامیان، نه حسین، که خود اسلام است.
        ★★★

        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت!بداهه:

        اینک پیچ‌های پیچنده
        در خط‌های کج
        درون خرمهره‌ها به هرز
        آتش بر آب می‌ریزند.
        ★★★

        من ... تنها شاعر مرده این شهرم که بر گور شعرم روضه می خوانم!بداهه؛

        شاعر که باشی گور خود را می‌کنی
        زمانی که شهر در گور شده


        راضیه خضری
        راضیه خضری
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۳
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۵۵
        🙏🙏🏻🙏🏻
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۰
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود معادی
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۳۲
        از آسمان
        جنون به خانه یمان آمده
        و من به اجبار
        با سمت چپم
        سمت راستم را در آغوش گرفته ام


        اصلا!
        اصلا بگذارید من
        به عقب برگردم
        آنقدر عقب که
        مشت ها را از خیابان ها بردارم
        گلوله ها را از خیابان ها بردارم
        و مابین
        نان و آزادی
        باصدای بلندی بگویم:

        زنده باد آزادی
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۳
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۰
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیدی شیرازی
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۱۲
        با عرض سلام و تقدیم سپاس

        این مسابقه در ذهن حقیر، بیشتر به یک نرمش دستجمعی شعری مشابهت دارد که خودِ نفس کار لذت‌بخش است، همانند ورزش صبحگاهی گروهی که پاداشی جز سلامت و انس بیشتر بین اعضای گروه ندارد.
        یا مانند مشاعره با بداهه گویی که هیچ برنده‌ای جز تمام شرکت کدگان ندارد.
        تیک نقد را نزدم تا مدیران محترم زحمت برداشتن آنرا به خود ندهند.
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۱۸
        سلام و عرض ادب استاد وحیدی گرانمهرم خندانک خندانک

        به راستی که تمام شرکت کنندگان برنده اند علی الخصوص که اشعار همگی را مطالعه کردم و خدایی اشعار بسیار زیبا بودند. تمثیل استاد ارجمندم بسیار زیبا و به جا بود. خندانک خندانک خندانک خندانک

        و ادامه این ورزش صبحگاهی گروهی یا پیاده روی دسته جمعی
        ارسال پاسخ
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۳
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۵۶
        🙏🌹💐👍
        وحیدی شیرازی
        وحیدی شیرازی
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۵۷
        🙏🍀🙏
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۰
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهمن یار شهیدی
        پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۲۷
        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت!بداهه

        جنابِ ملحق

        از پامنار تا چهارراهِ خیٌام خیلی خیلی خطر کند خنده مهرهٔ عشق فحشِ پرسنلی قُورت، در چکمهٔ فهلویّات چند رسته استکان دسته‌اش بسته‌بندی، نشدن‌ها نقابِ پلنگ صورتی را لایِ ساندویچِ وینچستر می‌زند گاز‌ِِ زودپز با پُز رَز یا رُز شاید هم... همهمه... قمقمه...

        هرز کنتراستِ کوپه‌اش نیز تیز شود هم‌خارشِ دماغِ غارِ هوابُرد حوّا می‌خورد، یعنی معنی که در دهان‌درّهٔ پیچ‌مُهره می‌رسد به زهره گردنهٔ حیران حیوان می‌زاید‌ یا زیاد بی‌روز هفته، بگذریم!

        یعنی گلوله فتیله‌اش را زیرِ بله‌خیرِ مسئله مرحله به مرحله با *ها* تبخیر و تعطیل، ما را در کجایِ ناکجا جا می‌گذارد!

        یعنی حالا شرافت شلنگِ میلنگش یاتاقان، عشق عشوه‌اش سیگارِ برگ را در دستِ آدم، تا دُمِ دَمِ درِ پلاکِ پارسال پخش، بخش بخش می‌کند کلاسِ اوّل...

        قُل قُلِ سماور‌، سکوتِ منقل...

        گوشی! گوشت هم که متورّم و گرانیتِ گرانی دیگر سنگ نیست!

        اخبار، بیست‌وچی
        خبرِ سوانحِ سوختگی!

        دَمش گرم میرزا افکارستان پسرِ شمس‌المّاده که ساده منفرجه در ایستگاهِ متروی کرج_طهران مُرادش را مُرد، انگورِ عسکری را با رُژ لبِ کبریتِ بی‌خطر خورد!

        بی سیم
        الو الو الو
        شنبه! صدایم را داری؟
        جمعه، دوشنبه سکوتم را می‌شناسید؟
        مُهره‌مُهره، پیچ‌پیچ، هیس!
        شاید شنود می‌شویم!
        نکند کفِ عملیات را دندانِ سربالایِ لُولُو خورده باشد!
        خدا کند به ساعتِ گرینویچ بَر نخورد، پیچ‌مُهرهٔ شعر را خشک و تر، بُخورد!

        آی
        ای مُهره‌هایِ شطرنج
        پیچ‌هایِ شط _ رنج
        ضمنِ زبانم چه شد؟ طول و عرضش را بی‌خیال
        انگشتِ لال‌بازی‌ام کی‌جاست!
        آه ری‌را! حواست با من است؟

        فراسپید
        شعرِ روز‌، شعرِ پیشرو
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۳
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۰
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۴۰
        درود استاد ملحق
        شعر بعدی شاعر مرده
        قور قور قور
        قورباغه در درخت همچنان مرا در گور خود صدا می زند
        فصل قورباغه ها وهق هق لرزیدن یک شاعر مرده
        تکان می خورداز غم اعتمادکرده خود
        چه بسا احمقانه پسرکی سنگی پرتاب می کند
        سمت گور شاعر مرده
        درست بالای قلبش
        جای خط قلمتراش را زخمی می کند
        آیا شعر شاعر مرده نیز خواهد مرد ؟
        خوب می دانم هیچ مقصودی به دیدنم نمی آید
        کاری که منتها به خشمش اضافه می شود
        درآن لحظه یاد دارم
        اگر دوباره بمیرم
        سوگند قورباغه را در قور خود خواهم شکست
        اگر چه سنگ پسرکی علیلم کند
        هیچ وقت مغلوب قور، قور باغه نخواهم شد
        آیاقور ،قور ،قورباغه شبیه روضه یک شاعر مرده خواهد بود؟
        در ذهن کوچک پرنده
        چه نقشه ای از پرواز را ریخته است؟
        آهای کسانی که مرابا اسب وگاری
        به سمت گورستان می برید
        یک قطعه شعر مرا هیچ وقت شبیه روضه مخوانید
        شعرم بالاتر از یک روضه است
        زمان درازی را باهم گپ داریم
        نحوه رفتنتان را به سمت گورستان عوض کنید
        چندی بعد شاعر با روضه شما دفن می شود
        بیزار از یک قورباغه
        برای اولین بار امشب هوا سرد است
        هوا جای خلوت در هر لحظه با من هم درد است
        روز بعد چشم حقارت اعماق قلبم را پر خواهد کرد
        گوشه ای وانمودقلمتراش را
        درسنگم دوچندان مکدر کرده است
        برگردید جای شکایتی نیست
        کسی از اصول خود نمی افتد
        به زیر خرابه های مدفون شده درتاریکی
        زیاد خشم مگیر
        هیچ وقت بالای قلبت را بر اثر پرتاب سنگ میازار
        هر چند در درونت استخوان این گور
        شکاف برداشته باشد
        درود وسپاس این شعر را دوباره تقدیمتان می کنم واز زحمات مدیران برجسته افتخاری سایت نیز تشکر وقدردان هستم سپاس هدیه مرا بپذیر هرچند برنده نشود دوباره سپاس
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۰۶
        درودها استاد آزادبخت عزیز و گرانمهرم

        بسیار عالی ست اشعارتان با دقت مطالعه کردم اشعار دیگر عزیزان نیز زیبا هستند

        تا دوم شهریور فرصت باقی هست.

        بنده به تناسخ اعتقاد ندارم که در قلم مرده دوباره متولد شوم. منتها اگر شعر دوباره دست مرا بگیرد حتما در همراهی شما و سایر ادیبان گرانقدر و گرانمهرم شرکت خواهم کرد.

        از بنده حقیر همان یک شعر کوتاه برای شرکت در مسابقه.
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۰
        درود استاد محمدی ممنونم
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۰
        درود استاد آزادبخت هر شعری زیبایی خودش را دارد
        این شعرتان هم خیلی زیباست و پر تصویر و حرف
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۱
        خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۲
        درود بانوخضری ممنونم
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۰
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهمن یار شهیدی
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۴۵
        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت!بداهه

        جناب ملحق

        شرافت! شر آفت دارد
        رَستن اشغِ عشق!
        به‌خواستِ هوس
        عکسِ بر عکس
        قابِ خالی نباش!

        ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
        نَم‌فلسفه
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۱
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۰
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۰۷
        درود ی دو باره
        من...تنها شاعر مُرده ی این شهرم که بر گور شعرم
        روضه می خوانم
        جناب ملحق
        خندانک خندانک
        خندانک
        با کمی تغییر
        من...تنها شاعر مُرده ی این شهرم
        که شعرم
        بر گورم روضه می خواند خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ...طنز جونَوَر...

        شاعری بی شعروشیرین شورمیخواهدچه کار!؟
        تار و گیتار و دف و سنتورمیخواهدچه کار!؟

        گورخود را پیش از اینها با جهالت کنده است
        تار موی گردنش ساطور میخواهد چه کار!؟

        بسکه از نیش زنش نوشیده زهر مار را
        ترسد از مو بورها، «زن بور» میخواهد چه کار!؟

        دارد از اشک خدا با شیشه می نوشد نفس
        سیخ وسنگ وسوزن وبافور میخواهدچه کار!؟

        زنده اش از زندگی بی بهره باشد این طرف
        مُرده اش در آن طرفها حور میخواهد چه کار!؟

        غور کرده در خودش بلغور می بافد به هم
        شوره زاری بی علف بلغور می خواهد چه کار!؟

        مفسدی که بر سبک عقلی ما شد شهسوار
        راحت از حلقش ببلعد زورمیخواهدچه کار!؟

        فقر اگر از در بیاید وای ایمان می رود!
        صرف فعل رفتنش دستور میخواهدچه کار!؟

        تبصره ، قانون و الحاقیه اش از ماده پُر
        جونَور ، این ماده هارا جورمیخواهد چه کار!؟

        آنکه صدها وصله ی ناجور به جوراب زد
        روی سرغیراز نجابت تور میخواهد چه کار!؟

        روز هم یلدای بی پایانی از تاریکی است
        کور در دام جهالت نور میخواهد چه کار!؟
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۶
        درود جناب استاد نظری بزرگوار
        چقدر خوبه این شعر آفرین خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۱
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۲۵
        درود استاد نظری به به چه شعری
        احسنت خوب می دانم بردی
        اگر قسطی ببری بردی
        چه شعر عالی و وجد آمیزی
        انشالله رای داوران همین باشد که شما هم باید اول باشید
        سپاس
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۱
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نسرین سالک جباری
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۰۲
        نگاهت یاد من افتاد و‌ بند آمد زبان من
        پس از تو هر کجا عشقی نمودش قصد جان من

        هر آنکس که رسید از راه دلش از تلخیم رنجید
        خبر می‌داد غم چشمم، چون از راز نهان من

        #نسرین_سالک‌جباری
        #بداهه‌_جمعه-۱۳مرداد
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۱
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیدی شیرازی
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۰۹
        سلام
        کاش می‌شد در یک صفحه و بعد از پایان مهلت ارسال، تنها شعرهای ارسالی عزیزان منتشر شود تا فقط شعر باشد و شعر، تا بشود تک تک شعرهای ارسالی را با فراغ بال بخوانیم.
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۱
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهمن یار شهیدی
        يکشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۴۸


        کاش بجای باران از آسمان،جنون ببارد! شاید، مردم این شهر عاقل شوند!بداهه


        جناب ملحق


        کاش ابرِ چشمِ مجنون باز بارانی شود

        روزگارِ رودِ لیلی خالی از آبادی است





        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۱
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آذر مهتدی
        يکشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۳۲
        درود جناب ملحق گرامی استاد محترم
        بسیار عالی من این کار را دوست دارم به خاطر اینکه تولید محتوای هدایت شده می کند ایده های نابتان هم بسیار راهگشاست
        سپاس بیکران
        خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۱
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی عبدلی حسین آبادی
        دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۵۹
        درود بر شما خندانک
        میم می ، من بودم و یای می اش ، زیبای یار
        وزنه میم و یا نباشد جملگی بخشی می یار
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۱
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد خوش بین
        دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۱۳
        درود🌹🌹🌹
        من ... تنها شاعر مرده این شهرم که بر گور شعرم روضه می خوانم!بداهه

        در خاک قبر تنها من نشسته ام
        شعر خزان و باران را در خواب بسته ام
        در دیار خاموشی تنها من گوی شعر شده ام
        با لحنی بهانه می‌بافم اشعارم را
        با لحظه‌های خاکستری احساساتم را
        با روحی زخمی بر گور شعرم روضه می‌خوانم
        ای گورستان سکوت، سرود تنهایی من
        بیا و در گودال تاریخ پا به قدم کن
        به من حکایت کن، دسته گلها را به دستم بده
        تا در برابر نامرئی شاعر بی‌خبر نمانم
        در پیشگاه عشق و غم، مرا دست بده
        تا با شعله امید، تاریخی تازه بنویسم
        من گم شده در شهر خموشم
        شهری که تنها در من نفسی خواهد کشید
        تنها با آوای دلتنگی اشکم را خواهد شست
        از ناجی موعود نغمه‌ی روشنی خواهد آمد
        و تازه اوج جهانی جدید برقرار خواهد شد
        بنواز این قصه را، ای موسیقی قلب شکسته ام
        از نسیم بی‌تابی بیا و پَر بزن
        آواز غم و شادی را در گوشم نهاده ام
        تا نغمه‌ای با شعر استخوانی بپیچم
        تا در این شهر خاموش، به تنهایی نمانم
        از تپه‌های گل لاله تا اطلس آسمان
        از لبخند گمشده تا اشک‌های فراموشی
        هر ذره وجودم آوای تنهایی میخواند
        من ... تنها شاعر مرده این شهرم که بر گور شعرم روضه می‌خوانم
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۱
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد خوش بین
        دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۲۰
        شرافت تنها مهره عشق بود که هرز گشت
        در راه عشق تفاوتی نمی‌کرد بین من و تو
        در آغوش تو درخشش شرافت پیدا کردم
        اما با دستان وانمودی هرز شد
        مهره‌ای در پازل عشق که شکسته شد
        شرافت تنها مهره عشق بود که هرز گشت
        تو دستانت را به من دراز کرده بودی
        من نوری در چشمانت می‌دیدم
        اما در بازیهای تقلبیت به سرم زدی
        مهره‌ها بیشتر نبودند، عشق کمتر شد
        شرافت تنها مهره عشق بود که هرز گشت
        خاطراتمان را تو خاموش کردی
        حرف‌های تلخ عشق را طبقه بالا آوردی
        نبسته بودم به بازی حقیقت
        اما تو در ساخت دنیای دروغین بیشتر شدی
        شرافت تنها مهره عشق بود که هرز گشت
        اما من امروز به خاطرات بسیارم بر می‌گردم
        به آن زمانی که شرافت به همراه عشقم بود
        گم نکن آرزویت را بر سر کوه‌ها
        چون عشق تنها به حکمت خالصت واقف است
        شرافت تنها مهره عشق بود که هرز گشت
        بگذر از خاطرات دریاچه‌ای تلخ
        و بر ساحل خاطرات شیرین دریا بنشین
        تا با شرافت عشق، پازل عشق را کامل کنیم
        تا دیگر هرز نباشد و شرافت باقی بماند
        شرافت تنها مهره عشق بود که هرز گشت
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۱
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد خوش بین
        دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۲۲
        کاش بجای باران از آسمان،جنون ببارد! شاید، مردم این شهر عاقل شوند!بداهه

        در قطره‌ها برق از آسمان ببارد
        به جنون غوغا بین مردم بپا کند
        رفتارها آرام و عاقلانه شوند
        زمین به وجد آید و جان به تلاش برود
        در جنون، انسان‌ها مست و نیکو شوند
        آرامش روح در دل هر کس جاری شود
        کاش معنای واقعی عقل درک شود
        و بی‌عقلی در آدمی از جان بدرود
        بارش جنون یاری رساند به دلم
        تا همگان در حیرت از وجودم شوند
        کاشکی این جنون، دوران تغییر را آغاز کند
        ومردم این شهر، رو به رشد بشوند
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۱
        خندانک خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فریباایازی روزبهانی
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۵۴
        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت!

        هرزه گرد شهر عشاق است ؟
        یا هرز می گردد چنین در شهر هزل گویان ؟
        مهره مِهر کدامین مار
        یا مهره شطرنج شهمات است؛
        نعمان سیه بختان!؟
        شرافت را هرز کردی عاقبت ای دل!
        مهره عشقی که با نام دگر می خوانمش من
        دلربا خندانک
        درود و سپاس

        فریال امینا
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۴۹
        شرافت تنها مهره ی عشق بود که هرز گشت
        مرا کشاندی به نا کجا آباد
        اول راه عشق را خوب معنا کردی
        بها دادی
        اما ...
        توراچه شد!!

        که عشق بوی نخواستن گرفت
        وعشق را مانندکاغذ کاهی بیرون انداختی

        وبایک جمله
        گفتی:ببخشید اشتباه کردم

        حلالم کن..
        آن زمان بود که شرافت برای من هرز گشت
        فریال امینا
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۵۲
        شرافت تنها مهره ی عشق بود که هرز گشت
        مرا کشاندی به نا کجا آباد
        اول راه عشق را خوب معنا کردی
        بها دادی
        اما ...
        توراچه شد!!

        که عشق بوی نخواستن گرفت
        وعشق را مانندکاغذ کاهی بیرون انداختی

        وبایک جمله
        گفتی:ببخشید اشتباه کردم

        حلالم کن..
        آن زمان بود که شرافت برای من هرز گشت
        اعتمادم به زمین و زمان شکست
        آری شرافت برای من طعم تلخ قهوه
        اسپرسو رادارد
        تلخ تر از زهر..
        🙏🏻🌱

        محمد خوش بین
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۵۴
        شرافت تنها مهره عشق بود که هرز گشت
        درون دل تاریک من آتش این مهره را رسوخ کرد
        به شعله‌های عاشقانه‌اش شب‌ها بیدارم می‌کند
        و من با قدم‌های همراه با او، بی‌هوایی را فراموش می‌کنم
        شرافت، تویی که به زندگیم معنا می‌بخشی
        تا آخرین نفسم، تا آخرین لحظه‌ی وجودم
        شرافت، تویی که هرز گشتی و با من این مسیر را طی کردی.
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۲:۴۷
        درود بر جناب استاد احمدی زاده(ملحق) خندانک

        کاش به جای باران از آسمان،جنون ببارد!شاید،مردم این شهر عاقل شوند(بداهه)

        تقدیمتان استاد:

        دیوانه هایِ عاقل



        باید گذشت ورفت از اینجا که مردمش
        حتی نگاه بر نم باران نمی کنند
        پنهان شدند مثلِ شبح پشت پرده ها
        از پنجره نظر به خیابان نمی کنند

        دیوارِ زخمیِ دلشان نم کشیده و
        دیگر خبر از همدم و سنگِ صبور نیست
        افتاده اند رویِ لج از نا امیدی و
        از خانه یِ بی رونقشان رفته نور نیست

        فارغ شدند تا که شنیدند کشته اند
        هر بنده در این بادیه دیوانه بود را
        آتش زدند خانه یِ هر عاشقی که در
        خوابِ خوشِ آزادیِ این خانه بود را

        باران نبود چاره یِ دردو از آسمان
        ای کاش جنون آمده مجنونشان کند
        دیوانه هایِ عاقل و بیدارِ شهر را
        تا می زند سپیده دم افزونشان کند

        محسن ابراهیمی اصل
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۲۲
        عالی سرودی آقامحسن خندانک
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۲۴
        ارادت داریم استاد مهربانم خندانک
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۳۷
        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت!بداهه
        استاد احمدی زاده (ملحق)

        شاید مرا نکشته ای و زنده ام ولی
        آدم بدونِ عشق که آدم نمی شود
        راهی که رفته و نفسی را که می کشم
        با داغِ بر دل است و منظم نمی شود

        حتما صدایِ قهقه ام را شنیده ای
        *از دورها صدایِ دهل خوب می رسد
        این خنده هایِ توامِ با گریه یِ من از
        قلبی شکسته درهم و محجوب می رسد

        آفت به جانِ من زده و رفته ای وباز
        از سویِ من شکستنِ حرمت ندیده ای
        حتی گذشتم از تو و از انتقامِ خود
        عاشق نبوده ای و حماقت ندیده ای

        از تو نمانده باشد اگر ردپایِ عشق
        از من هنوز ردِ شرافت که مانده است
        هر بار می زنی تبرت را ببین چه تلخ
        کَشتیِ مرا عشقِ تو در گل نشانده است



        محسن ابراهیمی اصل
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۱۳
        من تنها شاعر این شهرم،که بر گور شعرم روضه می خوانم!(بداهه)
        استاد احمدی زاده(ملحق)

        شاعر روضه خوان

        چه شعری سُرایم که شایسته باشد
        و از عمقِ جان آید و رسته باشد
        قلم با چه شوقی برقصانم اینجا
        دل و دیده وقتی که وابسته باشد
        نه ابری نه باران نه یک رودِ جاری
        که هوش از سرِ شاعری رفته باشد
        فنا گشته ایمان به وقت اذان کو
        دو چشم تری که به گلدسته باشد
        من آن شاعرِ روضه خوانم به گوری
        که شعر و شعورش درآن خفته باشد

        محسن ابراهیمی اصل


        ارسال پاسخ
        اصغر ناظمی
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۱۵
        باعرض سلام
        خدمت یکایک اساتید ارجمند ودوستان گرامی قطعه زیر ارسال می شود

        سیاره ی خویش



        درسیاره ی خویش

        فضای هفت آسمان را در می نوردم

        اگرچه سالیان بی تابی

        خانه به دوش کلمه ها بودم

        وآسمان را ، در انحنای واژه می جستم

        در حمام دوش یکی از روزها

        آتش فشان کلبه ی آرام خود شدم

        زان پس زمین

        دامنه ی امن من گردید

        بهشت ، کشف اردیبهشت بود


        ودیگر

        شرافت ،

        سهره ی بیقرارِ مقبره عشق نیست

        ......
        راضیه خضری
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۴۸
        سلام و عرض ادب
        درود جناب استاد احمدی زاده(ملحق ) بزرگوار

        تقدیمتان استاد

        به مهر ،مهره شده ام
        به مهر تنها هرز گشته ام در تو
        هیچ وقت از تلف شدن من درچشمانت مپرس
        که به شرافت نگاهم را در سرمه پوشاندند


        سپاس...
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۲۶
        درود بانو خضری شعر زیبایی بود احسنت
        ارسال پاسخ
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۵۹
        درود بر شما استاد آزادبخت سپاس از توجهتان
        نرگس فتحی زاده(موژان)
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۱۷
        خندانک خندانک خندانک
        درود استاد عزیز خندانک خندانک
        عالی خندانک خندانک خندانک
        مریم محبوب
        جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۲:۰۶

        خندانک

        عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرامی جناب احمدی زاده خندانک

        بعد از مدتها جهت بارگذاری شعر وارد سایت شدم که پست شما نظرم را جلب کرد
        به چالش کشیدن اعضای محترم حرکت بسیار ارزنده ای ایست که شاعران سایت را به اندیشیدن وامیدارد
        سپاس از شما

        و امّا چالش :

        کاش بجای باران از آسمان،جنون ببارد! شاید، مردم این شهر عاقل شوند!

        ******
        اگر از آســمان باران که نه ، سیلِ جنون بارد
        یقین دارم کزین مردم ، کسی عاقل نمی گردد
        به صد جادوی سـحرآمیزِ دُردآلـود هم دیگـــر
        طلسـمِ شهرِ ما دیــوانگـان ، باطل نمی گردد
        *******

        من ... تنها شاعر مرده این شهرم که بر گور شعرم روضه می خوانم!

        *******
        ما شـــاعران دور زمـــــان هســتیم
        لب دوخته ، مهر و موم دهان هستیم//

        ما شـــاعـرانِ زنـــده بـه گـــوریم و
        در سوگِ خویش مرثیه خوان هستیم //

        از آتـشی که در دلمـــان بـرپــاست
        لب بسـتـگان ســوختــه جان هســتیم//

        پـروانـگانِ بی گـل و شـــمعی کــه
        در پیـله مانده ، امن و امان هســتیم//

        ما کفتــرانِ بی پــــر و بالیــــــم و
        سر زیر برف برده ، نهان هســتیم//

        ما شـاعــرانِ قــــــرنِ هیاهــوییـــم
        ما شـاعــرانِ دل نگــران هســــتیم//

        بــــا آنــکه زنـده ایم به ظاهـــر مـا
        چندی است رانده از دو جهان هستیم//
        *******

        و...

        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت !

        *******
        شـرافت مهره عشق است ، امّا هرز می گردد
        و بی عشق و شـرافت کار دنیا هرز می گردد
        شرافت داشتن سخت است جانا مرد می خواهد
        و عشق این واژه زیبا ، دلی پردرد می خواهد

        *******
        با تشکر : مریم محبوب

        خندانک



        معصومه خدابنده
        جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۵۷
        درود بر شما استاد گرانقدر جناب احمدی زاده
        سید محمدرضا لاهیجی
        جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۳۶
        سلام و درود

        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت

        جناب ملحق

        ویرگول
        بیا لایِ پرانتز
        شکلِ ایگرگ فکر عوض
        قدمی مانده به ایکس
        تابلویِ نیست در دست
        مُهرهٔ مارِ ماه نگاه
        _ ها
        یادبادمان را هم زنیم!

        مثلاً بیا طبقِ نظرِ ساعت
        وقتی خرطومِ سماور
        شکمدانِ قوری را
        دعوت می‌کند به مثلثِ برمودا
        چشمِ دخترانِ استکانِ کمر باریک را
        _ سیاه‌میاه
        از خواجه‌ی تاجدار دور
        دادِ آشپزخانه را در آوریم!

        مثلاً بیا
        به سیمِ آخر زده
        روحِ کبریت را شاد
        نقشه‌ی آتش بر آب
        به نسبتِ یک در ده
        پایِ هرچه تاریکی را کوتاه
        قلم کنیم!

        مثلاً بیا سرِ صبر
        سرِ قبرِ شرافت
        زورمان اگر به رادیکال رسید
        دفترِ مشقش را خط‌خطی
        به دایره اجازه‌ی لبخندِ عشق دهیم!


        جواد کاظمی نیک
        شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۹
        شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀شرافت دراین دنیا را هرگز فراموش نکن
        عاشق دنیا نشو دنیا بی شرافت هست
        شاعر مرده این دنیا هستم
        آسمان رنگ آبی جنون را. دارد
        جنونی که دلها را دیوانه می‌کند
        کاش مردم عقل خودرا بیهوده هدر ندهند ........
        🖋جوادکاظمی نیک 🖋

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        فاطمه گودرزی
        شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۲۲
        درود استاد احمدی بزرگوار
        قطعه بسیار زیبایی بود و تامل بر انگیز
        به جان دلم نشست دست مریزاد
        خندانک خندانک خندانک
        محسن گودرزی
        يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۰۴
        با عرض سلام خدمت استاد گرامی
        از مهرهای عشق گویم که ندارد
        عشق را با شرافت، کاری ندارد
        عشق ،قابلیت صنعت ندارد
        هرزگی را در عشق جایی ندارد
        مهره ی مهر عشق جاودانه گیست
        مرگ را زین گذر راهی ندارد
        شاعری، غم دیده آیی ،باران بخواهی
        دیوانگی در این شهر جایی ندارد


        محمد حسنی
        يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۲۹
        مثل عرف بازار
        شرف در باور به انزار رسید
        تا از سر تشریفات
        دست بی شرفان
        به دارایی باز شد

        آی از شان مردم بی خبر
        و روسای مسامحه گر

        از این نابسامانی ها
        فضل ایشان به کجاست
        که هنوز
        در حال نشر معارفند

        بداهه
        علی نظری سرمازه
        يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۵
        به نام خدا
        خندانک
        «شرافت
        تنها مهره ی عشق بود
        که هرز گشت»
        وَ هیچ
        پیچی به آن نخورد
        جز
        پیچ ِِ پیچاندن...
        خندانک خندانک
        خندانک
        مرا ابله تر از خود فرض کردند
        مسیرم را اسیر مرز کردند

        شرافت ، مهره ی مار دلم بود
        که با پیچاندن آنرا هرز کردند
        خندانک خندانک خندانک









        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۷

        با سلام وارادت
        استادبزرگوار
        همیشه
        طبعتان جوشا
        زبانتان گویا
        قلمتااان نویسا
        دلچسب و زیبا شعری بود
        هزاران درود
        خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۲۵
        شاعر گرامی
        آفرین صد آفرین
        بر اشعار و افکارزیبای شما
        استاد
        شیرین سخن گلبار ما
        علی نظری سرمازه
        سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۵۳
        درود ی دو باره
        من...تنها شاعر مُرده ی این شهرم که بر گور شعرم
        روضه می خوانم
        جناب ملحق
        خندانک خندانک
        خندانک
        با کمی تغییر
        من...تنها شاعر مُرده ی این شهرم
        که شعرم
        بر گورم روضه می خواند خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ...طنز جونَوَر...

        شاعری بی شعروشیرین شورمیخواهدچه کار!؟
        تار و گیتار و دف و سنتورمیخواهدچه کار!؟

        گورخود را پیش از اینها با جهالت کنده است
        تار موی گردنش ساطور میخواهد چه کار!؟

        بسکه از نیش زنش نوشیده زهر مار را
        ترسد از مو بورها، «زن بور» میخواهد چه کار!؟

        دارد از اشک خدا با شیشه می نوشد نفس
        سیخ وسنگ وسوزن وبافور میخواهدچه کار!؟

        زنده اش از زندگی بی بهره باشد این طرف
        مُرده اش در آن طرفها حور میخواهد چه کار!؟

        غور کرده در خودش بلغور می بافد به هم
        شوره زاری بی علف بلغور می خواهد چه کار!؟

        مفسدی که بر سبک عقلی ما شد شهسوار
        راحت از حلقش ببلعد زورمیخواهدچه کار!؟

        فقر اگر از در بیاید وای ایمان می رود!
        صرف فعل رفتنش دستور میخواهدچه کار!؟

        تبصره ، قانون و الحاقیه اش از ماده پُر
        جونَور ، این ماده هارا جورمیخواهد چه کار!؟

        آنکه صدها وصله ی ناجور به جوراب زد
        روی سرغیراز نجابت تور میخواهد چه کار!؟

        روز هم یلدای بی پایانی از تاریکی است
        کور در دام جهالت نور میخواهد چه کار!؟
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۳۷
        بسم الله الرحمن الرحیم
        شبی آغوش تنهایی
        سراسر غرق ماتم بود
        چنان بربام رسوایی
        که تب بالاتراز غم بود

        روان مشغول دلتنگی
        دوکامش مستِ حسرت بود
        نگاه ماتِ این غصّه
        برای دل جسارت بود


        سوار مرکب نفسش
        فقط قدری تحمُّل خواست
        چو مکث اش را فرو می برد
        ز من جام توسُّل خواست

        همان هفتاد حمدی که
        به یک اغفالِ مغضوبی
        پس از شب زنده داری ها
        به این تقصیر مصلوبی

        چه شد افتادی از مرکب؟!
        امان از فتنه ی آخر
        که حق شد لحظه های مرگ
        \"بَرِيءٌ مِنْكَ اغواگر\"

        من آن عابد که عمرش را
        همه پای محال ات سوخت
        ولی آن آخرین سجده
        که سهمش بر خیال ات دوخت

        \"جنون از آسمان بارید\"
        منیت ها چلیپا شد
        دعا باعشق جاری و
        دلم از نو مسیحا شد

        خداوند را سپاس که بالاخره دریکی از مسابقات شما شرکت کرده ام خداوند به همه ما بهترین ها را عنایت فرمایند خندانک خندانک
        سید محمدرضا لاهیجی
        چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۵۹
        شرافت تنها مهره عشق بود كه هرز گشت!بداهه

        جنابِ ملحق

        خیّاطِ نقاهتِ کزازِ جعلی

        دوزندهٔ پیچ و مهره‌سازِ جعلی

        در زیرِ فشارِ اعتراضِ جعلی

        پا داد به عشقِ حقّه‌بازِ جعلی

        سیدمحمدرضالاهیجی
        ساکوتی.هند
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۰۶:۳۵
        شرافت تنها مهره‌ی عشق بود که هرز گشت ( بداهه از استاد حاج فکری احمدی‌‌‌زاده ملحق)
        ولی نه ، هرگز ، چنین نیست
        عشق همیشه با شرافت است
        زلال مثل آینه
        مست مثل شراب
        پاک و بی آلایش مثل ترانه
        بی شرافتی هرزگی است نه عشق بی مهره

        شرف عشق
        شرافتم دو چشم تو به دل رساله کرده‌ام
        نوایِ اشکِ عشقِ را به جان حواله کرده‌ام

        به جام دل نریختم بجز شراب ناب را
        اگر شکسته کوزه‌ام دریغ و ناله کرده‌ام

        زلال کرده نام تو پیاله‌های گریه را
        ‌اگر نما کدر شده سبو مچاله کرده‌ام

        زدی تو چنگ و طبل را دلم به رقص پا شده
        اگر که خسته گشته‌ام سرا تفاله کرد‌ه‌ام

        گرفته‌ام از آینه به وقت سایه ماه را
        خرابه گشته کلبه‌ام ، حساب ضاله کرده‌ام

        من از نگاهِ بوی تو جهانِ مهر دیده‌ام
        اگر گسسته بند من دلم به چاله کرده‌ام

        به عینک عکس تو زدم ببویم عطر ژاله را
        اگر که دیده کج شده خودم زباله کرده‌ام

        اطاق ، رنگ تو زدم سرای مهر تو شود
        سفید روشنی شده ، به نور هاله کرده‌ام

        اگر که ابر تیره‌ای حجاب ماه تو شده
        به‌ نام هرزگی از آن به غم مقاله کرده‌ام

        تقدیم به استاد حاج سید فکری احمدی‌زاده (ملحق) مدیر محترم سایت وزین شعر ناب
        نرگس زند (آرامش)
        جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۴۱
        من ... تنها شاعر مرده این شهرم که بر گور شعرم روضه می خوانم!بداهه
        با سلام ودرود خدمت جناب استاد ملحق عزیز خندانک

        روضه می خواند بر گور
        افکارش
        شاعری که سالها
        از جهل مردم زخم خورده و مرده است.
        سید محمدرضا لاهیجی
        جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۴۷
        کاش بجای باران از آسمان، جنون ببارد! شاید، مردم این شهر عاقل شوند!بداهه

        جناب ملحق

        سلام
        زیرا سلام
        زیرا خدا
        زیرا خبر...

        خورشید برادرم خاموش
        خواهرانم دریا
        _ جنگل و جلگه حالشان قبر
        فرزندانم
        سرساعتِ سنگ خوابیدند!

        ما اکنون!
        بی کیِ نقلِ به‌مضمون
        مَردوانه
        خانه‌به‌خانه مُردیم
        بُردیم آبرویِ جنگ را!

        کاش نقّاش!
        بعدِ تیرباران
        عاقل شوند مردمِ شهر!

        سید محمدرضا لاهیجی
        جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۴۹
        مردوانه

        ماننده‌تر به مرد
        جواد کاظمی نیک
        جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۵۳
        💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵
        🩵💙💙💙
        💙💙💙
        🩵🩵
        💙🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        علی باقری خورآبادی
        جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۰۰
        خندانک بسم الله الرّحمن الرّحیم خندانک

        عشق یعنی پُر شدن از مهر رَب
        اشک ها وناله های نیمه شب


        عشق یعنی قطره ای دریاشود
        گمشده در خویشتن پیدا شود


        عشق یعنی سجده در وقتِ سحَر
        تابناکی بهتر از شمس و قمر


        عشق یعنی پر گشودن از قفس
        سویِ دلبر سِیر کردن یک نفَس


        عشق یعنی زندگانی در طلب
        فارغ از جا و مکان و روز و شب



        یا علی خندانک خندانک خندانک
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۱۴

        کاش جای باران از آسمان جنون ببارد شاید مردم این شهر عاقل شوند
        ((استاد سید حاج فکری احمدی زاده ملحق))
        خندانک کمی دیوانگی خندانک
        چشمها باز و همه در خواب خوش شاقول نیست
        کشتزارِ مغزها خشکیده و محصول نیست

        سفره‌ی باران براه و خانه‌‌‌ها بر روی آب
        چکّه‌ای از آن به سود و مصرف‌ سلّول نیست

        مرتعِ آباد پژمرده ، شبیه شوره زار
        تر نمی گردد به خیساندن ، لِم و فرمول نیست

        نرخ مثقالی « چرا » صد جان کمی هم بیشتر
        یک سٶال از قیمت سوتی طلا معمول نیست

        چشم بسته رو به درّه شهر در حالِ سقوط
        خوردن حسرت به نوش شوکران معمول نیست

        تازیانه سهم محروم از ترانه ، عیب نیست
        جان خونین در خیابان ، خنجری مقتول نیست

        آب شد خاکسترِ آتش ، درختان در کویر
        قلّه‌ها در زیر خاک اندیشه‌ای مشغول نیست

        کاش می‌شد جای باران قطره‌هایی از جنون
        بلکه این نِی‌ها کمی عاقل ، ولی مقبول نیست

        کاسه را سنگین کند شاید کمی دیوانگی
        باز هم بر دشت این خوابیدگان مدلول نیست
        علی نظری سرمازه
        شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۵۱
        ای کاش به جای باران
        از آسمان جنون ببارد
        شاید مردم این شهر عاقل شوند
        جناب ملحقخندانک

        به نام خدا

        چشمان غم طعم نمک می داد
        شک در یقینم خوب حل می شد
        بعد از افول آرزوهایم
        امیدهایم مبتذل می شد

        با سیلی سرخش که خونی بود
        بر صورت صدقم کلک می زد
        با قارقار کبک بیراهه
        پاهای سُستم را کتک می زد

        رو به زبالک های سرگردان
        سرگردنک ها سهم نامرد است
        در باور یوغش نمی گنجم
        سیگار اعصابم پر از درد است

        با نو امیدی جمله می سازم
        تاوان جهلم را چه آسان داد
        تنها دلیل بودنم وقتی
        در دستهای آرزو جان داد

        با رقص باد بوالهوس حالا
        شیرینی ام طعم مگس می داد
        با قُرمه سبزی سبز تر بودم
        بودم اگر بوی نفس می داد

        هذلولی ذهنم پر از زخم است
        با مستطیل سبز درگیرم
        ترکیب را اصلاً نمی بازم
        ته دیگ می چسبد به کفگیرم

        از سر به پایین می پَرَد عقلم
        مخروبه ای از چند افسوسم
        پاهای خیلی خسته ی شعرم
        را با دو چشم بسته می بوسم

        درمانده ام در شعر خودجوشم
        شرمنده ی خوبان با هوشم
        بال رهایی را نگاهی ناب
        انداخته بر قامت دوشم

        از مدرسه رفتم به دانشگاه
        از خانه تا میخانه می خوانم
        بیزارم از تحریک احساسم
        در جستجوی عمق ایمانم

        شیرازه ی شورم پر از شرم است
        با رفع حاجتهایم ارضایم
        با مدرکم رفع عطش کردم
        شرمنده ی دستان بابایم

        ققنوس جانم رو به خاموشی است
        بر قافی از خاکستر عصیان
        سیمرغ صبح بی پر و بالم
        مرغی است در ته کوچه ی عرفان

        آینده را آلوده می بینم
        آلوده از مغزی که مسموم است
        مبنای پرتابم به هر جایی
        در چنته ی انگیزه ای شوم است

        مجنونم و در من جنونی نیست
        هفت آسمانم حلقه ی دود است
        ای کاش های رفته بر بادم
        یاد آور عقلی که مردود است

        سنگینی روحم سبکسر شد
        ته مانده ی تاسم پر از پوچ است
        اخمم شبیه تخمه ای تلخ است
        ایمای ارشادم کمی لوچ است

        سر دارهای بی سری دارم
        تا دارشان همواره می کوشم
        معجونی از مردانگی ها را
        از شیرهای خفته می نوشم

        آینده ام در دست تغییر است
        اندیشه ام آکنده از بود است
        تقدیر را تبعیض می دانم
        مُردن برای آرزو زود است

        علی نظری سرمازه













        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۳۱
        من ... تنها شاعر مرده این شهرم که بر گور شعرم روضه می خوانم!بداهه
        سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)
        گور سخن
        من مرده‌ام ، به گورِ سخن ‌‌، زار می‌زنم
        ترسیده‌ام چنان ، دَرِ انکار می‌زنم

        آورده‌ام جنازه‌یِ گفتارِ خویش را
        زخمی عمیق ، بر دلِ چین دار می‌زنم

        آهی کشیدم از تَهِ دل بر زباله‌ها
        آتش به جانِ کاغذِ بیمار می‌زنم

        آزرده هستم از لبه‌یِ تیغ جاهلی
        فریاد بی صدا ، سر اشعار می‌زنم

        افتاده بخت ، داخلِ گودالِ ذلّت و
        از درد بی کسی ، سرِ انگار می‌زنم

        بیدار مانده است ، فقط مرغ شب پسند
        خنجر به قلبِ زجرِ جگرخوار می‌‌زنم

        می‌سوزم از شراره‌یِ بی یاریِ کلام
        در قعر چاه ، تکیه به جبّار می‌زنم

        تنها و روضه‌ خوان ، سرِ تدفینِ شعر خود
        بیلِ چرا به ریشه‌ی آوار می‌زنم

        بیچاره دفترم شده چرکین و متّهم
        بالایِ دار ، بر غم انبار می‌زنم
        محمود حشمتی(سپیدار)
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۵۰
        زیبا بود،درودتان گرانقدر🌹🌹🌹
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۲۸

        📣توجه 📢🌻
        باسلام وتشکر ازتمام عزیزانی که درمسابقه ی ادبی شعرناب شرکت کرده ویاباهمراهی وهمدلی شان مارایاری دادند دربرگزاری این مسابقه خندانک
        به اطلاع می رسانم که مهلت ارسال آثاربه این مسابقه به پایان رسید رای گیری باکمک چندتن ازاستادان سایت انجام گرفته و به دلیل شلوغی این صفحه ان شاالله دریک پست مجزا درقسمت پست های وبلاگ اسامی برندگان رااعلام خواهیم کرد خندانک
        بنابراین به اشعاری که پس ازاین به این پست ارسال شود ترتیب اثری داده نخواهدشد....
        بازهم صمیمانه تشکرمیکنم از حضورزیباوارزشمندشما عزیزان وباآرزوی موفقیت وسلامت همگی شما هنرمندان وسروران گرانقدرم درسایت ادبی شعرناب خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        صدیقه جـُر(ساحل)
        سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۴۰
        ‏ ‏ . 。*✿∵。 。∵✿*。
        。درودها بر شما ادیب بزرگوار
        ✿゚ ゚✿゚ ゚✿
        لحــــــظہ لحـــــــظہ ی زنــــدگــــــــیتون شــــــاد دنیاتــــــــــون قشـــــــــنگ
        و پر از عطر
        گلـــــــهای با طراوتـــــــــــــــــــــ 💓، بسیار عالی موفق باشید ان شاءالله،، 💐🌹

        مجید بهلول (میثم)
        چهارشنبه ۸ آذر ۱۴۰۲ ۱۷:۴۰
        سلام‌
        وتو‌میخانه‌ای‌ساختی
        که‌میخارانش‌دائم
        مینوشندو‌مینوشندو‌مینوشند......
        وعجیب‌اینست‌که‌از‌جناب‌شرابش
        سردرد‌نمیشوند
        وبازساغری‌در‌پی‌ساغر‌دیگر....
        ممنون‌ساقی خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0