سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        افق های دور دست

        شعری از

        اکبرنصرتی

        از دفتر در خواب و بیداری نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۳۷ شماره ثبت ۱۲۱۱۸۶
          بازدید : ۱۸۰   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اکبرنصرتی

        در افق های دور دست
        سرزمینی اهورایی است
        که سرشار از گلهای سرخ
        و زلالی چشمه سارش
        به اشک عاشق می ماند
        و من در غروب های دلتنگی
        به دورها خیره می مانم
        افق های دور دست
        خاکش دامن گیر است
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۲۲
        سلام بزرگوار
        قلمتان نویسا
        در پناه حق
        موفق وپیروز باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۳۸
        درود خندانک
        نیلوفر تیر
        يکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۲۱
        رویایی بود و لطیف خندانک درود خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        يکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۰۱
        درود جناب نصرتی
        به قول بانو تیر رویایی بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        هواجان جاویدان
        يکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۱۶
        🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
        🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃

        درود

        🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷

        شاد و پیروز باشید.

        🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
        🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0