پل

درود بر استاد نشانه‌هاااا..
کوتاه و مأثر..
در برنامه *زندگی پس از زندگی* که دو الی سه قسمتش رو دیدم.. اکثرا همه با صدا کردن نام حسین شفاعت پیدا کردند و برگشتند..
نمی‌دونم.. نمی‌فهمم.. آیا تلقین باعث شده این اتفاق بیفته.. یا واقعا شفاعت حتمی‌ست از جانب امام حسین(علیه‌السلام)..🙈
کتاب *سه دقیقه در قیامت* رو هم خوندم.. و به شدت اون روزها متحول شده بودم و به همه امور اخروی‌وار نگاه می‌کردم و پوچی عجیبی نسبت به دنیا احاطه‌م کرده بود.. اما
امای بزرگی توی ذهنمه که نمی‌ذاره مثل شما اعتقاد قلبی پیدا کنم..🙈
باشد که همه رستگار شویم..
در پناه امن نور و عشق الهی باشید

درودبرشماجنار زراعتی عزیز
کوتاه وزیبابود
ماجورباشید درپناه ائمه

درود جناب زراعتی ، شعر
معنی زیبایی داشت
و اگر امام حسین نظر کند با پایِ نیمه جان هم که شده از پُل صراط عبور خواهیم کرد .
.
موفق باشید .

درود بزرگوار
شورانگیز و زیبا بود
یاحسین شهید(ع)

سلام و عرض ادب شاهین جان زراعتی آرمان معناگرا
نبض قلمت سبز🌿
سربلند و سرفراز باشی

سلام شاهین جان

زیبا بود

ان شاء الله در پناه جدم امام حسین علیه السلام پاینده باشید

حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که بستی راه را در کوچه ها بر فاطمه
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود


(شهادت حضرت والا مقام زهرا ی اطهر تسلیت باد)

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴

زیباست و ارزشمند


درود بر اندیشه‌ی زلالتان

باسلام
زیباست السلام علیک یا اباعبدالله السلاک علیک ورحمت الله وبرکاته
موفق باشید

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.

سلام گرانقدر استاد دانش پژوه

چقدرررر...رررر ... ر زیبا و کم نظیر نگاشتید و دلپسند

آئینۀ حق نما حسین است حسین
جان و تن مصطفی حسین است حسین
مصبـــاح هدایت بشر تا محشر
بـــــــــــــــی شبهه حسین است حسین

درودها استاد آرمانِ گرامی
احسنت بسیار زیبا بود
ای کاش شفاعت همه ما به دست اباعبدالله ع باشه
اجرشما با حضرت ارباب

السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام
درود بر شما
ان شاءالله که عزیزِ نظر مبارکشان باشید

درود استاد بزرگوار
سلام بر حسین که آزادگی را معنا بخشید
و بر خاندان مطهرش 🌹🌹
امید که شفیع همه ی دوست داران اشان باشند 🙏🙏🌸🌸

درودها خدمت استاد زراعتی آرمان گرا

سلام و درود استاد رضایی گرامی
بسیار زیبا...👌👌👌
سلام بر حسین...سید و سالار شهدا...👑

قلمتان آغشته به عشق...✨

درود بر شما

سلام و درود بر شما جناب زراعتی رضایی بزرگوار
چه شعر زیبایی از شما خواندم؛
هر شعری که از شما میخوانم روحم جان دوباره ای میگرد؛
اگر حسینم نظر کند
از پل هم گذر کنم
چقدر زیبا و پرمعنا؛
چقدر امید بخش؛
ما سیاه رویان تمام
امیدمان به شفاعت
ائمه اطهر است وبس
به امید آن که حسین
بن علی شفاعتمان کند؛
بخدا قسم که بهترین روزم
آن روزیست؛که حسین جانم
شفاعتگرم شود
امام حسین(ع)همه ما را
شفاعت کند آمین
السلام علیک یا
حسین بن علی

ای حسین

چقدر تشنه ی شنیدن روضه امام حسین شدم با خواندن شعرتان
درود بر شما استاد آرمان عزیز

درود بر شما با این تفکر حسینی

امام حسین برای در آغوش کشیدن مرگ نرفتند
برای نجات زندگی و انسانیت با همه ی هستیش پر کشیدند...
مرگ بر مرگ بر این ذلّت دنیا طلبی
مرگ بر آنچه که منهای حسین است حسین

سلام جناب زراعتی
درود بر شما بزرگوار بسیار عالی

الهی آمین
احسنت
ا

سلام و احترام
صلی الله علیک یا اباعبدالله ....

سلام و عرض ادب جناب زراعتی گرانقدر و عزیز
سروده ای کوتاه و زیبا بود
امیدوارم با اعمالمان بتوانیم در لیست شفاعت شدگان قرار بگیریم
در پناه حق باشید

درود و عرض ادب جناب رضایی عزیز استاد گرانقدر

چه زیبا سروده‌ای با بار معنایی عالی
استفاده می‌برم از قلم اندیشه محور و زیبا نگر و ارزشمندتان

در پناه حضرت دوست و در سایه‌ای اهل بیت(ع) همیشه سلامت و شاد باشید

تقدیم شعر و صفای مرام قلم‌‌پربارتان

یکی در کربلا او مُهر می‌ساخت
که خاکی را به قربت نقش مینداخت
به روزی مُهر با دستان می‌گفت
گِلم از سوگ او آبی نمینداخت
آروین مهرماه۹۹

درود بر استاد زراعتی گرانقدر
بسیار زیباست سروده تان
برقرار باشید

درود جناب رضایی
کوتاه زیبایی بود
انشالله اقا بر همه اهل ائمه نظر دارد
و مورد شفاهت خواهند بود
قلمتان مانا
در پناه خدا

درود جناب رضایی عزیز
به امید خدا که همگی عاقبتی نیک داشته باشیم
🌹🌹🌹

سلام و احترام جناب زراعتی
زیبا و معنوی
سبز باشید و ماندگار

درود بر شما

اسلام و علیک یا فاطمه بنت الرسوال

نکند اشک علی جانِ تو هق هق بشود
خانه را گریه مردانه بهم می ریزد

شهادت مادرم حضرت زهرای فاطمه(س) بر جهانیان و دوستداران بانو تسلیت باد

این‌که عزیز دردانه‌های حضرت باری را مفری برای شتاب در گذر از پل قلم‌داد کنیم، ولو شاید چنین برداشتی از چنان الفاظی سطحی و خام باشد و اساسا مقصود شاعر محترم نباشد اما آن‌چه در بلندگوهای رسمی جار زده می‌شود مع‌الاسف همین است... و همین فرو کاستن از مقام آن شامخ‌آن است که به باور شیعیان زنده‌تر از زمان حیات‌شان‌ند و راه‌نمایان زیستن‌ند، دل‌گیر می‌کند و ترویج نوعی سکولاریسم و عرفان عزلت‌گرایانه است.
با این حال، دل‌نبشته‌ای آرزومندانه بود که به جان می‌نشیند.

وقتی عشق را دریابی
این حرف شما با اینکه درست است اما برای خودتان محترم است
به میزان معرفت آدمی ست که از عشق حظ و بهره می برد

در تریبون مخاطب عام دستور همانی ست که امام صادق بنا نهاد برگزاری هیات با شکلی که خودشان برگزار میکردند.

صاحب لهوف از کتب مقتل شیعی میفرمود که من میتوانستم این مقتل را چنان عارفانه و زیبا بنویسم که کسی از شهادت حضرت ناراحت نشود اما این دستور است که تا قیام قیامت گریه ی بر حسین نهاد هر انسان آزاده ای را به درد آورد

درودها بر استاد فرزانه و ادیب شایسته
جناب زراعتی ارجمند. بر خلاف بنده
که طولانی و بی محتوا قلم می زنم،
کوتاه و پر معنی و بسیار زیبا سروده اید.
قلمتان توانا.
بداهه تقدیمی اینجانب بحضور
حضرت دوست:
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ای خدا بر حرمت اسمائ حساست قسم
اقتدار خلفت عطر گل یاست قسم
دستهای ناتوان و خسته ما را بگیر
بر لبان تشنه و تب دار عباست قسم
شهادت بانوی گرامی فاطمه طاهره
بر اهالی شعر و ادب سایت شعر ناب
و حضرت استاد زراعتی تسلیت باد.

سلام و درود جناب زراعتی رضایی بزرگوار
باز هم از آن بحث های بسیار جالب که بسیارهم جای تفکر و اندیشه دارد...
اگر ما حسین را دوست داشته باشیم فقط برای منفعت و راحتی خودمان که نمی شود؛
اگر حسین بخاطر این دوست داشته باشیم که در جهان آخرت
بدادمان برسد که نمی شود...
باید او را برای چیزی که بوده است دوست بداریم باید او را برای فداکاری ها و رشادت های که کرده است دوست بداریم
باید او را برای اینکه از تمام تعلقات رهایی یافتن تا به محبوب و معبود برسد؛تا حق بر باطل پیروز شود ایشان در برابر ظلم و باطل سر خم نکردن و هزاران چیز دیگر باید دوست بداریم و مهمتر از آن دوست داشتن و گریه کردت بر او کفایت نمیکند ما باید او را در دنیا الگو قرار بدهیم؛باید راه آنان را ادامه دهیم؛
نه اینکه هزارتان اشتباه و خطا کنیم آخر بگویم که اشک ها آن ها را پاک خواهد کرد بلکه آن کارهای اشتباهمان تمام عزا داری های ما را برباد میدهد...
چه بسیارانسان های که نماز میخوانند قرآن میخوانند؛
چندین بار طواف خانه ی خدا کردن؛
ولی چه آخر همان ها امام حسین سر بریدند...
حضزت مادر شهید کردند؛حیدر را سر شکافتند؛
حسن را جگر سوزاندند؛
و و....
هراشکی که اشک نمیشود؛
آنجایی که زینب خطاب به عمربن اسعد گفت شما را چه شده است
چرا حسین را سر میبرید؛
آنجا عمربن اسعد گریه کرد؛
حواسمان به گریه ها باشد هرگریه ای گریه نمی شود؛
باید از ته دل برای خوداهل بیت و بدون چشم داشتی باشد و بس؛
وای بر کارهای که به ریایی شیطانی آغشته شوند...

درود بر جناب آرمان زیبا نگار
زیبا بود

از پل می گذری
من از پل چشمان تو چگونه بگذرم

سلام و عرض ادب استادزراعتی عزیز و ارجمند
نکته ای که دوست عزیزمان آقای صادقی بیان فرمودند اینکه دستگاه امام حسین علیه السلام صاحب دارد و خود حضرتش آسیب ها برطرف می کند مشابه استدلالی بود که شما استاد گرانقدر در خصوص شعر مطرح کردید و بیان داشتید شعر راه خودش را می رود
اینکه آن حضرت چه می کند مورد سوال نیست اینکه ما چه می کنیم مورد سوال است
مثال می زنم ما می گوییم دست خدا بالای همه دستهاست بله درست است اما وقتی می بینیم به انسانی ظلم می شود چه می کنیم؟آیا نظاره گر خواهیم چون دست خدا بالای همه دست هاست؟یا برای حرکت علیه ظالم قیام می کنیم؟ خب بله خدا کار خودش را انجام می دهد به کمک ما هم نیازی ندارد امام حسین علیه السلام هم همینطور اما اگر خطایی سر زد چطور؟ به نظر من تشکیک هم خوب است هم بد مهم این است که با چه نیتی تشکیک می کنند اگر با این نیت که عقاید مردم را سست کنند و عزاداری انجام نشود زشت است اما اگر با این نیت که مردم هدف امام حسین علیه السلام را هم دنبال کنند نیکو است اگر کسی مطلبی را بیان می کند درحالی که می داند مطلبی که عنوان می کند درست نیست فعل حرام انجام داده، اگر نمی داند باید تحقیق کند یا با ملاحظه بنویسد بگوید به نظر من چنین است این که حکم قاطع بدهد ولی از لاادری پر باشد این زشت است زشت که فیلسوف مابانه مطلبی را بنویسند و به عقاید جمعی بتازند. اشک بر امام حسین علیه السلام همراه با معرفت زایی است اساسا اشک برای هر مظلومی صواب است و ثواب دارد عبادت است و دل را زلال می کند گفتم مظلوم و نگفتم مظلوم مسلمان اعم از اینکه مسلمان باشد یا نباشد وظیفه انسانی قیام است علیه ظالم خیلی ها دین دیگری دارند اما برای امام حسین علیه السلام و امام علی علیه السلام و در وصف خصائل ایشان می نویسند این یعنی اینکه ما داریم خصلت های انسانی را می ستاییم نه اینکه نعوذ بالله بتی بسازیم از اهل بیت عصمت و طهارت، نه ما بت ها را می شکنیم بت درون را می شکنیم بت های بیرون را هم شکنیم
پیروز باشید

درود بر جناب محمدی اندیشمند و اندیشه گستر
باز هم سپاس برای حضور گرم و طرح نظراتتان
«شعر راه خودش را می رود.»
من عین این گزاره را نگفته ام. می توان این «مضمون» را از جریان مباحثه بنده با عزیزان دیگر برداشت کرد لکن منظوری که مد نظر من است احتمالا با معنایی که شما استنباط کرده اید متفاوت است. از اینرو که رویکرد بنده در مورد شعر را با دیدگاه رویکرد جناب صادقی ارجمند در مقوله شفاعت مشابه دانستید در حالی که نوع «نفی و اثبات» هر کدام از ما دو نفر، کاملا متفاوت با دیگری است.
در اینجا فقط به این نکته اشاره می کنم که بنده نقش ویژه و برجسته ای برای «تعامل» بازیگرانی مانند شاعر، آموزگار فنون ادبی، منتقد، مخاطب، رسانه و... در عرصه ادبیات و با هدف «ارتقای ادبی» قائل هستم اما از منظر فلسفه هنر، شعر همانند هر هنر دیگری در هزاران سال گذشته، می تواند فقط با حضور دو بازیگر اصلی یعنی «شاعر» (هنرمند) و «مخاطب»،، «راه خودش را برود»، هر چند «لنگ لنگان و کشان کشان»!
همانطور که قول داده بودم توضیح مفصل را در صفحه مربوط به این مبحث، یعنی پست اخیرم با عنوان «در تجلیل سعدی شیرین سخن» نگاشته ام که امیدوارم در آنجا بخوانید.اما بپردازیم به دیدگاه جناب فردید ارجمند که بهانه ای شد برای شروع بحثی چند وجهی در باب شفاعت.
نخست آنکه از نظر منطقی، وقتی اندیشمندی، ابعاد پدیده ای را نقد می کند یا درباره آن هشدار می دهد به معنای «نفی» آن پدیده نیست. تا این لحظه در این صفحه، هیچکس به صورت مستقیم یا ضمنی، شرکت مشتاقانه در مجالس باشکوه عزاداری و نقش انسان ساز «اشک بر مصائب حسین و ائمه اطهار» را نفی نکرده است.

«حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. مجالس عزاداری امام حسین بر روی هر انسانی باز است. حسین الهام بخش همه مظلومان جهان برای مقابله با مستکبران است. برخی رهبران بزرگ آزادی خواه مانند «گاندی» با اینکه مسلمان نبودند از مجالس عزاداری و مرام حسین، درس مبارزه گرفته اند. شرکت در مجالس عزاداری، قطعا از شرکت کننده (هر که باشد و هر کاری کرده باشد) آدم بهتری نسبت به قبل می سازد. بنا به معارف دینی، خاندان عصمت و طهارت، ارکان شفاعت در روز جزا هستند. اشک بر حسین، گاهی تحول آفرین است و چه بسا سالک راه حق را ده ها منزل به جلو براند...»

کسی با گزاره های فوق مخالف است؟ قطعا خیر
اما برخی اسلام شناسان بزرگ تاریخ معاصر که جناب فردید ارجمند هم بر معنای مورد نظر آنها تاکید دارد چه می گویند و چه هشداری می دهند؟
اینکه اینگونه اشعار و نوشته ها در مورد شفاعت و دیدگاه های رحمانی عرفانی که مورد تایید و تاکید هم هستند، خدای ناکرده به خاطر ابعاد پیچیده، با کج فهمی مواجه نشود و برای بعضی مخاطبان خصوصا قشر جوان، انحراف مذهبی ایجاد نکند. هشدار ایشان به نظرم درست و دلسوزانه است و اتفاقا جای این تذکر و هشدار به همراه توضیحاتی که ارائه شد در این صفحه خالی بود.
تقریبا از آغاز دهه پنجاه شمسی، ایدئولوگ های بزرگ مذهبی مانند استاد مرتضی مطهری و ... در برابر موج انحرافی که برخی واعظان سکولار عرفانی (جدا دانستن «شیوه کنش سیاسی، اجتماعی و اقتصادی افراد» از «سرنوشت اخروی آنان») رواج داده بودند مقاومت جانانه کردند و همین معنای مورد نظر جناب فردید عزیز را در سخنزانی ها و نوشته های خود مطرح نمودند.
امروزه نیز ایدئولوگ های دانشگاهی ـ حوزوی مانند دکتر رحیم پور ازغدی و... بر این معنا تاکید دارند و نسبت به ظهور سکولاریسم عرفانی هشدار می دهند.
همه این اندیشمندان بزرگ تاریخ معاصر نگران آن هستند که احیانا
رابطه عادلانه و منطقی بین

«نیت و عمل ایمانی، انجام تکالیف دینی، تلاش مداوم برای پرهیزکاری، جهاد در راه خدا با مال و جان، رعایت حق الناس و...»
و
«رستگاری ابدی»،

مبهم، مخدوش و کم اعتبار شود. یعنی اینگونه نباشد که فرد در مناسبات زمینی هر چه دلش خواست انجام دهد و جدا از آن، در عرصه عرفان سطحی، راه میانبرِ «کم همت و هزینه ای» پندار کند تا با سهولت به رستگاری ابدی و بهشت برسد.
باید توجه داشت اینان که هشدار داده اند و می دهند چه بسا بیش از همه به خاندان عصمت و طهارت ارادت داشته باشند و در مجالسشان اشک بریزند و دلسوخته مصائب آنان باشند. به گواه تاریخ، اکثر این افراد (از جمله شهید مطهری)، به خاطر ارادت به معصومین و پایبندی به مرام آنها، مرارت های بسیاری را تحمل نمودند و حتی به شهادت رسیدند.

سلام و عرض ادب استاد زراعتی عزیز و ارجمند

شعر راه خودش را می رود: این گزاره ها را هم من مطمئن نیستم که دقیقا بیان کرده باشید و البته من هم نگفتم این جمله اشتباه است همچنین که درستی آن را تایید نکردم و همانطور که اشاره کردید استنباط و استدلال از این جمله و نتیجه گیری از آن مهم است.
البته من نظرها را پای اشعار اخیر و مطالب و نظریه های سایر دوستان را نیز مطالعه کردم.

ما برای وصل کردن آمدیم
نی برای فصل کردن آمدیم

من آن شعر نمادگرای فیله زبان را بسیار پسندیم سراسر تفکر و دانش و بداعت بود برایم خب حالا یک منتقد ادبی که اتفاقا سابقه ادبی بالایی نیز دارد با آن مخالف بود من همه منتقدان عزیز را دوست دارم اما چرا باید به گونه ای بنویسیم که انگار نقد ما حکم مطلق است بعد اگر یک نفر تعریف کرد یا از شعر خوشش آمد محکومش کنیم؟ چرا باید یک نظر شخصی را به یک کتاب فنی مشخص منتصب بدانیم و حکم مطلق می دهیم در صورتی اگر نویسنده کتاب حاضر می بود میگفت نظر من این نیست.
استاد عزیز و ارجمندم کتاب حماسه حسینی استاد مطهری هم اشاره ای به انحرافات دارد حالا اینجا دو عزیز نقد می کنند یکی نقد نوشته و دیگری نقدی بر نقد این بسیار عالی است این جمله هم که دستگاه امام حسین صاحب دارد خب آیا معنی اش این هست که چون صاحب دارد استاد مطهری نباید انحرافات را بگوید؟ یا آنجا که می گوییم شعر راه خودش را می رود یعنی اینکه منتقد نگوید و ننویسد؟

من بعنوان یک منتقد حق دارم که بنویسم و بعنوان یک فرد از اعضای جامعه حق دارم تفکرهای مثبت و منفی پیرامون خود را نقد کنم و کورکورانه نپذیرم. چرا باید یک منتقد وقتی نقدش مورد قبول شاعر یا مخاطبان یک شعر قرار نگیرد همگان را زیر سوال ببرد و بگوید شاعر نقدپذیر نیست؟ نه من با قاطعیت می گویم وقتی نقد عزیزی موردپذیرش قرار نمی گیرد اگر فکر می کند نقدش صحیح است از نقدش دفاع کند شاعر هم اگر فکر می کند نقدی که به شعرش شده صحیح نیست او هم دفاع کند. مشکل اینجا است که یک حکم قطعی بدهیم برای همه و انتظار داشته باشیم همه حکمی که ما داده ایم بپذیریم. من هم اینجا می خواهم بگویم اصلا بعید است استاد صادقی عزیز و ارجمند منظورش از این جمله که «این دستگاه صاحب دارد» این باشد که انحرافات و نقدها مطرح نشوند چنانکه شما هم هیچ وقت ضرورت نقد را زیر سوال نبرده اید اینجا استاد صادقی عزیز احساس می کنند مطلبی تشکیک شده است نه اینکه یک انحراف تبیین شده باشد لذا با این جمله که «این دستگاه صاحب دارد» بنابراین کسی نگران جریانات انحرافاتی مکتب عاشورا نباشد خب این جمله خیلی خطرناک است باب هر گونه انتقاد و نظر را می بندد. البته من مطمئنم استاد صادقی عزیز اگر نقد به جایی باشد به هیچ وجه منظورش این نیست که بیان نشود اتفاقا خیلی هم مشتاق خواهد بود که یک جریان انحرافی تبیین شده است اما انجا که احساس می کند نظر یا نقدی که ارائه شده است با گفتمان او مطابق نیست این جمله مطرح می شود و آن هم «با یقین» این یقین از کجا حاصل شده است؟
استاد زراعتی عزیز دیدگاه من بسیار به دیدگاه شما نزدیک است من هم می دانستم نظر شما اصلا و به هیچ وجه زیر سوال بردن نقد نبوده است و حتی بالاتر از آن به هیچ وجه حتی منتقدی را هم زیر سوال بردن منظورتان نبوده است حتی اگر مطلبی در پاسخ یک منتقدی که می نویسد شعر هست یا شعر نیست می نویسید در بیان نقد این طرز تفکر می نویسید وگرنه قطعا از نقد عزیزان ناراحت نشده اید که اتفاقا مطمئن هستم ایشان را هم دوست دارید
من هم می گویم حکم قطعی دادن که شعر هست یا نیست خیلی درست نمی نماید ولی اینکه بگوییم:

این جنگل در گذر زمان و با دخالت طبیعی جنگل بانی به نام «مخاطب»، گونه ها را می زاید، می فرساید، ادغام می کند، می پراکند، محدود می کند، منقرض می کند، محو می کند و...
و گونه ها برای «بودن، ماندن و شدن» نیازی به اجازه و تایید کسی جز همنوایی همان جنگل بان را ندارند

من اینجا ترجیح می دهم نظر درست و اشتباه را با هم داشته باشم این منتقدی که هم حکم قطعی صادر می کند و می گوید شعر هست یا شعر نیست این نظر را هم داشته باشم و البته منتقدش هم هستم و به نظر من حکم قطعی دادن درست نمی نماید بنابراین خودم هم نمی توانم حکم قطعی بدهم که چی درست هست یا چی درست نیست بلکه در غالب یک منتقد نقد یا نظر ادبی خودم را مطرح می کنم و تمایل دارم نقدها و نظرهای دیگر عزیزان را هم داشته باشم ولو به شکل حکم قطعی و بیان نازل مطرح شود و خودم منتقد این نوع نقد و بیان باشم.

متشکرم

درود جناب محمدی عزیز و اندیشمند
در مورد مبحث «شفاعت» که موضوع این صفحه است، همانگونه که در گفت و شنودهای فوق اشاره نمودم تزاحمی بین دیدگاه ها وجود ندارد و توضیحات اخیر شما هم موید همین مطلب است. فقط نوعی تفاوت در زاویه نگریستن به یک پدیده مشترک است. طبیعی و بدیهی است که هر فرد، بُعد یا جنبه ای از پدیده را که از آن زاویه می بیند توصیف و تبیین می کند...
اما در مورد مقوله «ماهیت وجودی شعر»، رشته مباحث در صفحه دیگری وجود دارد. آن هم پست اخیر بنده با عنوان «در تجلیل سعدی شیرین سخن» می باشد. در خصوصی یادآور شدم که پاسخ مفصلی در انتهای آن صفحه برایتان نوشته ام. امیدوارم به آن صفحه بروید و یک بار از ابتدا تا انتها مطالب را بخوانید و بعد آخرین مطلب که خطاب به خودتان هست نیز مطالعه فرمایید.
به گمانم در این خصوص، هنوز معنای مورد نظر بنده با معنایی که در ذهن شما شکل گرفته است مشابهت زیادی پیدا نکرده است. مسئله پیچیده تر از آن است که فرمودید و نیازمند کند و کاو با بهره گیری از ظرفیت دانشی بین رشته ای به نام «فلسفه هنر» می باشد. گشایش این گره نظری، فراتر از توان حوزه ادبیات است.
اگر مندرجات آن صفحه را بخوانید ممنون می شوم. بعد از آن احتمالا اشتراک معنایی بیشتری پیدا خواهیم کرد و اگر باز هم ابهام یا اختلاف نظری بود در همانجا پاسخ خواهم داد.
از نکته های ارزشمندی که مطرح کردید استفاده کردم و بسیار آموختم. سپاس بیکران
دعا می کنم پس از فرجام آزمون زمینی، شروعی بهشتی با خاندان عصمت و طهارت داشته باشیم.

سلام و عرض ادب استاد زراعتی عزیز و استاد صادقی عزیز
از آنجا که استاد زراعتی عزیز فرمودید این صفحه موضوعش شفاعت هست در خصوص عدم نیاز به غیر از جنگلبان نمی نویسم. بلکه ترجیح می دهم مجدد توضیحاتی که در آن صفحه لطف کرده اید مطالعه کنم. البته هنوز فرصت نشده است ابراز پیام خصوصی تان را نیز مطالعه نمایم.

اما در خصوص این مطلب که «دستگاه امام حسین علیه السلام» صاحب دارد بله و درست هم هست و این که استاد مطهری هم ممکن است اشتباه کند در یکجاهایی این هم درست است اینکه خدمات استاد مطهری هم ارزشمند است ممنونم که تایید فرمودید
ضمن اینکه من نقد و مطالب و دفاع شما را هم بسیار مفید می دانم و همچنین مهم بودن موضوع را درک می کنم و اتفاقا اشاره بسیار به جایی فرمودید که دستگاه امام حسین علیه السلام صاحب دارد و مطلبی هم که اشاره فرمودید برای ما هم مضاعف یقین حاصل شد فقط یک نکته اینجا هم وجود دارد اگر من در پاسخ شما بنویسم دستگاه امام حسین علیه السلام صاحب دارد. چطور؟ استاد صادقی عزیز من اشاره نیکوی شما به این مطلب که دستگاه امام حسین علیه السلام صاحب دارد را درک می کنم با شما نیز هم عقیده می باشم انچه من موافقش هستم بیان گفتگوها و نقدهاست اگر به این که دستگاه امام حسین علیه السلام صاحب دارد پس کسی از جمله استاد فردید فتاحی عزیز نقد و نظرش را ننویسد و نگران انحراف نباشد اگر با این دید این مطلب بیان شده است بنابراین شما هم نباید خیلی نگران این مسئله باشید چون دستگاه امام حسین علیه السلام صاحب دارد و به مرور زمان پاسخ سوال جناب فردید فتاحی عزیز مشابه موضوع کرونا و حضرت رقیه سلام الله علیها توسط خود حضرت داده می شود.
اما من به شخصه ترجیح می دهم نقد و گفتگوی هر دو بزرگوار را داشته باشم و تبادل گفتگو و نقطه نظرات و مطالعات و تجارب گرانبهای عزیز بهره مند گردم
متشکرم

سلام و درود بر اساتید بزرگوار
جناب زراعتی رضایی و صادقی و محمدی
سخنان و گفت و گو هایتان را با دقت خواندم؛
هرسه عزیز مطالب جالبی را بیان کردید که واقعا برای من جالب بودند و جا داشته از سه عزیز سپاس گزاری کنم؛
مفهوم حسین و زندگی آن حضرت آنقدر گنگ و پیچیده است که ذهن توان توصیف و تصور آن را ندارد و از نظرم فقط دل می تواند حسین را در یابد؛
اشک هم راه خود را پیدا میکند که بر چه کس و چرا ریزد..

سخنان جناب محمدی جالب بودند؛آنجایی که گفتید منتقد باید نقد خود را بیان کند؛واقعا بجا فرمودید...و کمتر کسی است که با آن مخالف باشد...
و اگر منظور جناب صادقی از جمله دستگاه امام حسین علیه سلام صاحب دارد؛که اظهار نظر صورت نگیرر و آقا خودشان جوابگو هستند؛
در آن دنیا که حقیقت خودش رخ نمایان میکند؛دیگر چه سودی به حال ما دارد باید قبل از آن روز موضوع روشن شود و حقیقت عیان و شبهات و انحرافات از بین بروند...
ما به عنوان یک شیعه متدین و متعقد میتوانیم در نبود حضور فیزیکی آن حضرت و همچنین حضرت قائم؛ابهامات و شبهه ها را با استدال و منطق بر طرف کنیم و انحرافاتی که خدایی نکرده ممکن است ایجاد شود را نیز برطرف سازیم که آن حضرت ان شاءالله خشنود می گردند...
بنا بر این منظور جناب صادقی اینی که گفتم نبوده؛
اتفاقا نقدکردن که خودش جنبه تفکر بیشتر و دوباره یا چند بار در ارتباط با موضعی را دارد خودش میتواند راه گشایی چیزهای دیگر نیز شود؛
همین که در رابطه با باور هایمان تفکر کنیم و آن ها را بدون دلیل قبول نکنیم و با منطقمان راجب درستی یا غطی آن فکر کنیم جای تقدیر دارد تا آنکه هرچه گفته اند را بی دلیل بپذیریم یا رد کنیم؛
واقعا از گفته های شما سه عزیز بسیار آموخته شدم؛
خداوند اجرتان دهد؛خستگیم در رفت...
در پناه خداوندگار

درود بر بانو پنام مهراندیش و اندیشه گستر
خوشحالم که این مباحث مفید بوده است.
برای اینکه بیشتر خستگیتان در برود بروید به پست «در تجلیل سعدی شیرین سخن» که من و جناب محمدی عزیز در آنجا ادامه داده ایم و داستان مرد نئاندرتال را بخوانید. فکر کنم هم نکته هایش جدید باشد و هم فرح بخش باشد...
در پناه خدای مهربان باشید.

درود ها استاد
بسیار زیبا است

درود بیکران بر شما و قلم نابتان

درودی دو باره جناب زراعتی
ایام عاشورا تسلیت


هفتاد و دو همدردند
مردانه اَبَرمردند

با اینهمه بیدردی
ای کاش که برگردند...!!

درود جناب زراعتی

یا اباعبدالله

سلام و درود جناب رضایی
زیبا سرودید
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
فرا رسیدن ایام محرم اباعبدالله را تسلیت عرض میکنم
در پناه امن الهی و اهل بیت باشید انشاالله

درودها استاد زراعتی نازنینم
خدا شاهد است صبح لایک را زدم توی دفترم بودم که تلفن زنگ زد دوساعت مکالمه طول کشید بعدش کامنت شما یادم رفت
الهی قربونتان برم عذر خواهم شدید
شمازحمت می کشید هزینه متقبل می شوید وما را به میهمانی شعریبه این درخشانی میبرید
و من پیرمرد سر بهوابدون تشکر رد شده و می روم گرچه فبلا در خدمت ادبیات نابشما بوده ام اما کار های ارجمند را باید قابل احترام شمرد
خیلی مخلصتم استاد جان

تقدیم با احترام

درود بر شما

درودها بر شما شاعر توانا
برقرار باشید و پیروز

اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ

سلام و درودها بر ادیب عزیز و اندیشمند جناب زراعتی بزرگوار

بسیار عالی قلم زدید

فرا رسیدن ایام عزای سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

جناب زراعتی عزیز برخی از اهل فن و مفسرین یوم الورود در این قسمت از زیارت عاشورا رو شفاعت امام مهربانی ها در هنگام ورود به قبر و عالم برزخ میدونن.بنابراین این بشارت رو به شما که شیعه و محب و دوستدار و پیرو آقا هستید میدم که خیلی قبل تر از روز واپسین مورد دستگیری امام مهربانی ها قرار میگیرید هم شما و همه پیروان راستین و محبین ایشون
ان شاء الله

موید باشید و سلامت

سلام و عرض ادب استاد زراعتی عزیز..
درود بر شما..امام عاشقان یاور شما..

درود بر شما
زیباست

درود وعرض ارادت خدمت جنال ارمان گرامی
بسیار زیبا
به امید شفاعت حضرت دوست
درپناه خداوند سلامت باشید

درودتان شاعر ارجمند جناب ارمان گرامی🌷🙏

از انجایی که بنده مذهبی نیستم ،جهت عرض ادب و پس دادن بازدید خدمت رسیدم🙏🌷


همیشه شاد و بهروز بمانید🌷🙏🌳👏👏☄️☄️

درود جناب زراعتی
زیبا بود👏👏👏

عرض ادب
درود بر شما

اصلاً حسين جنس غمش فرق مي کند
اين راه عشق پيچ و خمش فرق مي کند

اينجا گدا هميشه طلبکار مي شود
اينجا که آمدي کرمش فرق مي کند

شاعر شدم براي سرودن برايشان
اين خانواده، محتشمش فرق مي کند

“صد مرده زنده مي شود از ذکر يا حسين”
عيساي خانواده دمش فرق مي کند

از نوع ويژگي دعا زير قبه اش
معلوم مي شود حرمش فرق مي کند

تنها نه اينکه جنس غمش جنس ماتمش
حتي سياهي علمش فرق مي کند

با پاي نيزه روي زمين راه ميرود
خورشيد کاروان قدمش فرق مي کند

من از "حسينُ منّي" پيغمبر خدا
فهميده ام حسين همش فرق مي کند


شاعر: علي زمانيان

السلام علیک یا ابا عبدالله
در پناه سایه امن الهی ال عبا باشید