سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 30 ارديبهشت 1403
    12 ذو القعدة 1445
      Sunday 19 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        يکشنبه ۳۰ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        ملمعی از قلم سعدی شیرازی
        ارسال شده توسط

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        در تاریخ : سه شنبه ۷ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۴۴
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۰۳ | نظرات : ۰

        🍃به نام خدا🍃
         
        🍃🌺🍃ملمّعی از سعدی 🍃🌺🍃
         

         - سَل المَصانِعَ رَکباً تَهـیـمُ فی الفَلواتِ (1)
        تو قدر آب چه دانی که در کنارِ فراتی

        - شبم به روی تو روزست و دیده‌ ام به تو روشن
        وَ اِن هَجَرتَ سَواءً عَشـیّــتی و غـداتی (2)

        - اگر چه دیر بماندم امید برنگرفتم
        مَضی الزمانُ وَ قلبی یَقول أنکَ آتٍ (3)

        - من آدمی به جمالت نه دیدم و نه شنیدم
        اگر گُلی به حقیقت عجینِ آبِ حیاتی

        - شبانِ تیره اُمیدم به صبحِ رویِ تو باشد
        وَ قَد تُفَـتّــَشُ عَینُ الحیوةِ فی الظلماتِ (4)

        - فــَکــَم تُمرِّرُ عَیشی وَ أنتَ حامِلُ شَهد ٍ (5)
        جواب تلخ بدیع‌ست از آن دهانِ نباتی

        - نه پنج روزه ی عمرست که عشقِ رویِ تو ما را
        وَجَدتَ رائحةَ الوُدِّ إن شَمَمتَ رُفاتی (6)

        - وَصَفتُ کلَّ ملیح ٍ کما یُحِبّ و یَرضی (7)
        محامد تو چه گویم که ماورای صفاتی

        - اخافُ منکَ وَ ارجُوا و استغیثُ و ادنو (8)
        که هم کمندِ بلایی و هم کلیدِ نجاتی

        - ز چشمِ دوست فُتادم به کامه ی دلِ دشمن
        احِـبّـَتی هَجَرونی کما تَشاء عَداتی (9)

        - فراق‌نامه‌ی سعدی عجب که در تو نگیرد
        وَ اِن شَکـَوتُ الی الطیرِ  نُحنَ فِی الوکرات (10)
         
        🍃🌺🍃


        1- (گواراییِ) چشمه‌ها را از سوارانِ سرگردان در دشت‌ها بپرس.

        2- اگر از نزدِ من بروی ؛ روز و شبم تفاوتی نمی کند (مساوی است).

        3- زمان (بسیار گذشته است) ولی دلم می گوید که تو خواهی آمد...

        4- که همانا چشمه ی آب حیات در تاریکی ها یافت می شود.
        (تفتّش: فعل مجهول بر وزن تُفعَّلُ از باب تفعیل)

        5- چقدر زندگانی را برایم  تلخ می خواهی  حال آن‌که تو خودت صاحب شهد و شیرینی هستی.

        6- عطرِ دوستی را از خاکِ مزارم استشمام خواهی کرد اگر آن را ببویی.

        7- هر رویِ  نَمکین  را آنگونه که او دوست داشت و می پسندید ؛ وصف نمودم . (تحب و ترضی نیز در برخی نسخ ها ذکر شده است: دوست داری و می پسندی)

        8- از محنت تو می هراسم و با این حال به تو اُمید دارم ؛
        از تو کمک می خواهم و به تو تقرّب می جویم.

        9- دوستانم  از من دوری می خواهند ؛
        همان طور که دشمنانِ من این‌گونه می پسندند.

        10- اگر به پرندگان ، شکایت از جُورِ تو می بردم ؛ در لانه های خود
        ناله سر می دادند .  
        ( نُحنَ :  فعل ماضی بر وزن قـُـلنَ : نوحه کردند که اینجا با توجه به حرف شرط  ان ، ماضی استمراری معنا می شود ؛ ناله می کردند ) .
         
        🍃🌺🍃

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۲۶۷ در تاریخ سه شنبه ۷ آذر ۱۴۰۲ ۱۶:۴۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0