سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
  • روز شوراها
20 شوال 1445
    Sunday 28 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      يکشنبه ۹ ارديبهشت

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      ☄️ قند و پند ۵☄️
      ارسال شده توسط

      مسعود مدهوش

      در تاریخ : چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۰۵:۵۲
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۵۰ | نظرات : ۳۷

      جک شرکت کوچکی در یکی از ایالتهای امریکا داشت و تعداد محدودی در انجا مشغول بکار بودند،جک همیشه به پرسنل خود رسیدگی میکرد و اوضاع بسیار مناسب بود،تولید و فروش بسیارخوب بود و شرکت از نام و توان خوبی برخوردار بود.

      روزی یکی از دوستانش با او تماس گرفت و فردی را جهت کار  در شرکت معرفی نمود که داری همسر و پنج فرزند بود و مدتی بیکار و در شرایط سختی روزگار میگذراند.

      جک  برای اینکه کمکی به آن فرد نیازمند کرده باشد، پذیرفت و به منشی خود کریستی که بانوی زیبا رویی بود سپرد که فردا صبح فردی  بنام  جیم کارتن  میاید و او را به اتاق بنده راهنمایی نمائید.

      روز بعد مردی میانسال با لباسی نسبتا کهنه وارد شد، بعد از احوال پرسی ‌و معرفی خود
      به اتاق جک راهنمایی شد،جک با خوشرویی و اشتیاق از او پذیرایی نمود و سپس او را به داخل کارگاه تولید هدایت و به جمع معرفی کرد،جیم که خوشحال به نظر می امد از جک تشکر نمود و به منزل رفت و برای همسر خود توضیح داد که کار بسیار مناسب و همکاران خوبی پیدا نموده و حقوقی که پیشنهاد شده بسیار چشمگیر و میتواند مشکلاتشان را بر طرف نماید.

      فردا صبح جیم در شرکت با انگیزه و شور وصف ناپذیری کار خود را اغاز نمود،کم کم با همکاران رابطه ی بسیار خوبی برقرار کرد و وقت صرف ناهار همه را میخنداند ،همه او را دوست میداشتند،جک نیز از این موضوع  بسیار خرسند بود.

      چند ماهی گذشت و رفته رفته جیم بر امور کاری خود مسلط گشت و یکی از بهترین کارکنان شرکت شد،همه از جمله جک از او راضی بودند.

      پس از گذر یکسال جیم دیگر آن روحیه و انگیزه را نداشت و به هر بهانه ای کار خود را رها میکرد و در امور اداری سرک میکشید.

      سرپرست با جیم چندین با صحبت کرد اما وقتی جواب درستی از او نشنید باجک تمام  موضوع را درمیان گذاشت،جک ابتدا جیم را صدا کرد و به او گفت من قصد دارم چند روزی با هزینه ی شرکت، تو و خانواده ات را به مرخصی و سفر بفرستم و این مزد زحمات یکساله و رضایت من میباشد،بگو کجا را در نظر داری تا بلیط و هتل شما را رزرو کنم ،اما در کمال نا باوری جیم خواهش کرد اینکار را نکند و اجازه دهد کنار همکارانش باشد.

      زمان گذشت و او رفته رفته بی انگیزه تر و از زیر کار فرار میکرد،جک که دیگر خیلی ناراحت شده بود همواره در فکر
       اخراج او بود، اما از طرفی دلش به حال همسر و فرزندان او میسوخت،تصمیم گرفت حقوقش را افزایش دهد بلکه انگیزه پیدا کند اما فایده ای نداشت .

      یکروز جیم هنگامی که  جک را در کارگاه دید به او گفت میخواهم با شما صحبت کنم ،جک خوشحال شد  با خود فکر میکرد حتما جیم خودش میخواهد  استعفا دهد  و او این عذاب وجدان را از شانه هایش برمیدارد .

      جیم به اتاق جک رفت و مورد استقبال جک قرار گرفت،جیم ابتدا سکوت کرد و جک گفت ببین جیم عزیز، من به تو کار دادم و سعی کردم تماما حمایتت کنم اما تو مدتهاست بی انگیزه و بی حوصله هستی هر کمکی بخواهی من دریغ نخواهم کرد حتی حاضرم باز حقوق تو را افزایش دهم تا دوباره همان جیم سابق را داشته باشم.

      جیم نگاهی کرد و سر خود را پایین انداخت و گفت مشکل من این چیزها نیست من از حقوق و دستمزد خود و همچنین شغلم نهایت رضایت را دارم اما....

      اما نمیدونم چطور بگویم جک من ...من....
      جک گفت راحت باش راحت بگو ...

      جیم سکوتی کرد و با بغض گفت من عاشق شده ام، عاشق کریستی( منشی شرکت)،بدون او زندگی برایم معنا ندارد.

      جک نگاهی به جیم کرد و گفت ،تو اخراجی!!! جیم کارتن!!! نه بخاطر عاشق شدنت، بخاطر اینکه من بیشتر از آنچه تو نگران خانواده و فرزندانت باشی،نگران انها بودم.

      نتیجه اخلاقی: یاد بگیرم بیشتر از دیگران نگران زندگی،موقعیت،شرایط،بدبختی و منجلابی که درونش گیر کرده اند نباشیم،براستی شاید جای آنها همانجاست🙏🙏

      ✍️مترجم: م.مدهوش🤞

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۴۲۲۲ در تاریخ چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۰۵:۵۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۰۶:۲۵


      خندانک خندانک خندانک

      مسعود مدهوش
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۰۸:۲۴
      🪴🪴🪴
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۵۶
      خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      واقعا که دل ادم مخواد بزنه بکشه اینجورآدما رو
      درودبرشما جناب دکترمدهوش خندانک
      حکایت آشنایی بود 😔
      برای منم خیلی پیش اومده ازاینجورموردا
      باخودم گفتم ولش کن شاید فهمش همونقدره وبازم کارمو کردم
      به قول معروف ما که واسه خلق نکردیم پس انتظاری هم نیست
      ولی واقعا حرص آدم میگیره که دلت بسوزه برای کسی اما خودش دلش برای خودش لااقل نسوزه واستفاده نکنه ازفرصتاش
      مطمانا اون آدمها خیلی ضعیف وبدبختند وجزترحم چه میشه کرد براشون ...
      خندانک خندانک خندانک
      مسعود مدهوش
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۴:۰۰
      درودتان شاعر بانوی ارجمند استاد بانوی واژه ها🌸✨⭐⭐🌹🙏🙏🍃🍃☄️☄️🌟🌟

      بله متاسفانه همانگونه است که به خوبی فرمودید،بدتر انجاست وقتی مدعی رفتارشان میشوی میگن میخواستی نکنی.....🥺😞

      یا با کنایه و نیش سعی دارند ارزش کار،محبت،عشق،از خود گذشتی شما را کم کنند و بر هوش و ذکاوت خود بی افزایند،بسیاری از هنرمندان در تمام عرصه ها از جمله شخص شما و سایر دوستان از یک روح و خلوص معنوی برخوردارند که متاسفانه فهم افراد عام به این خلوص و دریا قلبی نمیرسد،اما اگر قبلش با خود پیوند بسته باشی دیگر زیاد سخت نمیگذرد.

      مثالی هست میگویند فردی در جمع اهالی هنر و فرهنگ گفت من نمیدانم هنرمندان چرا یه جوری هستند و زود رنج و گوشه گیر و بهانه جو اند کاش هنرمند نبودند...
      شخصی از آن میان گفت هنرمندان هست تا زیبایی های خلقت،معنوی،بشری ،علمی و....
      از میان مردم عام نرود کاش تو نیز در میان هنرمندان بودی این دعای بهتریست.

      کاش بجای اندازه گرفتن قد انسانها،دور قلبشان را اندازه میگرفتند😞🥺🙏🌹

      سپاس از همراهی صمیمانه و پر مهر شما استاد ارجمند🌹🙏🌟☄️🍃🍃⭐✨🌸🪷🪷🪴🌾🌾🌱☘️☘️👏👏👏
      ارسال پاسخ
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۱:۱۲
      درود بر نسلی که می‌دانستند پلنگ صورتی صورتیست .
      ولی خاکستری می‌دیدند.

      درود بر شما .
      خندانک
      مسعود مدهوش
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۱۹
      درودتان استاد خوشرو ارجمند و بزرگوار و دانا✨☄️☄️🤞👏👏🙏🙏☘️☘️🌟🌟🍃🌸

      کوتاه و زیبا به تصویر کشیدید بزرگمهر🌸🌸🍃☘️🙏🙏👏🤞☄️☄️✨

      سپاس از همراهی و حضور پر مهرتان گرانقدر✨☄️🤞👏👏🙏☘️🍃🍃🌸🌟
      ارسال پاسخ
      نرگس زند (آرامش)
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۰۸:۲۱
      درود وعرض ارادت خدمت استاد عزیز وارجمند خندانک
      بسیار پست عالی بود ومتاسفانه این دست آدم ها دراطراف ما کم نیستند ..
      اتفاقا پدر شوهرم انسان خیلی فرهیخته وبزرگواری هستند چند سال هزینه دانشگاه ازاد یک پسر جوان رو میداد تقریبا ترم اخر بود که متوجه شد اصلا پسر به دانشگاه نرفته وخانوادش هر ترم کلی پول از ایشون می گرفتند ..
      خلاصه وقتی ما متوجه شدیم همگی ناراحت که چرا این خانواده با این ترفند پول گرفتند ..اما پدر شوهرم باز هم به روی خودش نیوورد وهزینه ترم اخر رو هم پرداخت کرد ..
      می گفت این جور آدما به حال خودشون بدبختند منتها من به خاطر مادر بیچاره وفرزند کوچکشان کمک کردم اونها چه گناهی کردند که همسر بی مسیولیت وپسر بی عرضه دارند ..
      واقعا بعضی ها دلشون به حال خودشون نمیسوزد ..
      و با اینکه مسئولیت یک خانواده بر عهده ی آنهاست فقط به فکر خودشون هستند ..
      موفق وسربلند باشید خندانک
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۰۸:۳۴
      درودتان شاعر بانو استاد ارامش گرانمهر🪴👏🌸🍃🌹🌱🌱🌾🌾⭐

      بله متاسفانه بنده نیز تجربه ی تلخ بسیاری داشته ام ، افرادی را بعنوان واسطه از طرف خدا از فلاک و بدبختی نجات دادم و دستگیری کردم اما....

      حقیر چون با خدای خود پیمان بسته ام،ابتدا ناراحت اما سپس دیگر ناراحت و غمگین نبودم ،سپرده ام به خداوند چون رضایت او برایم شیرین تر از اگاهی اینگونه افراد است.
      خداوند کار خیر و بزرگی پدر همسر محترم را محفوظ و بر مدار انسانیت و مهر و محبت قرار میدهد،ایمان داشته باشید.

      پشت کامیونی نوشته بود:

      دوستی با هر که کردم خصم مادر زاد شد
      اشیان هرجا گزیدم لانه ی صیاد شد
      آن رفیقی که با خون و دل پروردمش
      وقت مرگ بر سر دار امد و جلاد شد.

      سپاس بانو از همراهی صمیمی و پر مهرتان⭐🌾🌱🌹🍃🌸👏🪴☄️🙏☘️🪷🌟✨✨


      فاطمه بهرامی
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۰۹:۰۲
      درود بر شما
      بسیار آموزنده و زیبا بود
      دستمریزاد خندانک
      مسعود مدهوش
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۲۹
      درودتان شاعر بانو بهرامی گرانقدر🪷🌟✨

      سپاس از مهر حضورتان ارجمند ✨🌟🪷🪷☘️☘️🙏🌱🌱🌾🌾🌾⭐🪴
      ارسال پاسخ
      جواد کاظمی نیک
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۰۲
      درودبرشما مسعود جان عزیزم بسیار آموزنده بود احسنت برشما 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
      💙💙💙💙💙💙💙💙
      🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
      💐💐💐💐💐💐
      🌼🌼🌼🌼
      💟💟💟
      ❤️❤️
      ❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      🌺🌺🌺🌺🌺
      🪻🪻🪻🪻
      🌼🌼🌼
      🥀🥀
      💮
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۲۹
      درودتان جواد اقای ادیب و بزرگمهر🪴⭐🌾

      سپاس از مهر حضور صمیمی و سبزتان🌱🌾⭐🪴🙏☘️🪷🪷🌟✨👏🌸☄️🍃🌹❤️❤️❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥
      ساسان نجفی(سراب)
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۱:۱۴
      درود بر جناب دکتر مدهوش عزیز..
      مثل همیشه زیبا و آموزنده..
      احسنت بر شما..
      خندانک خندانک
      خندانک
      مسعود مدهوش
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۲:۳۹
      درودتان شاعر ارجمند جناب نجفی ✨👏🌸⭐


      سپاس از همراهی و مهر حضورتان بزرگوار⭐🌸👏✨✨
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۱:۲۴
      درود جناب مدهوش
      آموزنده و زیبا
      خندانک خندانک خندانک
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۲:۴۰
      درودتان استاد سرمازه شاعر بزرگمهر✨👏🌸

      سپاس از همراهی و محبت همیشگی شما🌸👏👏✨✨⭐🌹🍃☄️🌟🪷🪷☘️🪴🌾🌱☘️🙏🙏🙏🙏
      المیرا قربانی
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۳:۳۵
      عرض ادب و احترام خدمت شما جناب مدهوش بزرگمهر 🌺
      ارزنده و مفید 🌺
      مؤید باشید
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۴:۰۴
      درودتان ادیب بزرگمهر بانو قربانی ارجمند👏☘️🌱🌾🪴🪷🌸🌸🌸✨✨⭐

      سپاس از مهر حضور و همراهی ارجمندتان گرانمهر⭐✨✨🌸🪷🪴🪴🌾🌾🌱🌱🌱☘️☘️☘️👏👏🍃🍃☄️☄️🌟🌟🌟🙏🙏🌹🌹🌹🌹
      مریم کاسیانی
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۷:۱۲
      درود و عرض ادب و احترام
      ان شاءالله که قدرشناس تر و وظیفه شناس تر باشیم
      مانا باشید در مهر و شعور
      خندانک خندانک خندانک
      مسعود مدهوش
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۸:۳۰
      درودتان شاعر بانو کاسیانی بزرگمهر🌹🍃🌱


      از صفات نیکو و اصیل ما ایرانی هاست🌹🍃🌱

      سپاس از همراهی ارجمندتان گرامی🍃🌱🌹☄️👏
      ارسال پاسخ
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۸:۲۶
      خندانک خندانک خندانک
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۸:۲۸
      🌹🌹🌹
      احسان فلاح رمضانی
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۰:۱۷
      درودها فرهیخته ارجمند جناب دکتر مدهوش🌹🌹

      ترجمهٔ روانی رو قلم زدید🌹 خندانک

      بهره مند شدم از مطلب ارسالی شما ادیب هنرمند🌹

      موفق باشید و نویسا🌹
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۰:۲۱
      آفرین و درود جناب رمضانی.
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مسعود مدهوش
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۰:۵۲
      درودتان ادیب ارجمند جناب رمضانی گرامی☄️👏🌹🌱🍃☘️🌟🌾🪴🪷🌸🌸

      سپاس از مهر حضورتان بزرگوار🪴🪷🌸

      سلامت و بهروز بمانید☘️🍃🌱
      ارسال پاسخ
      احسان فلاح رمضانی
      احسان فلاح رمضانی
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۰۴
      خواهش میکنم جناب دکتر مدهوش بزرگوار🌹

      میهمان نوازی شما ادیب ارجمند سبب امتنان و تشکر فراوان هست🌹

      برقرار باشید و سلامت🌹
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      احسان فلاح رمضانی
      احسان فلاح رمضانی
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۰۵
      درودها جناب مهندس خوشروی بزرگوار🌹🌹

      هماره قدردان الطاف و‌ محبت های شما ادیب عزیز هستم🌹

      سپاس از حسن نظر شما🌹

      موید باشید و سلامت🌹
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۰:۵۷
      درودتان استاد خوشرو ادیب ارجمند🌱🍃🍃☘️🌟🌾🌾✨✨🌸🌸🪷🪴🪴

      قلب پاکتان را می ستایم،انسانیت ،دین،محبت،خلوص نیت،مذهب شکل شماست بزرگوار🪴🪷🌸✨✨🌾🌟🌟☘️🍃🍃
      محمدرضا آزادبخت
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۰۴
      درود استاد مدهوش خواندیم وبهره بردیم
      مسعود مدهوش
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۲۱
      درودتان استاد ازاد بخت شاعر بزرگمهر🌟🌸🍃☘️🙏🙏👏🤞🤞☄️✨

      سپاس از همراهی همیشگیتان و محبت و بزرگمهری شما ارجمند✨☄️🤞👏🙏🍃🍃🌸🌟🌟
      محمدرضا آزادبخت
      چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۳۳
      خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ ۰۰:۴۷


      درود و ارادت جناب دکتر مدهوش عزیز
      بسیار ارزشمند بود.

      خندانک خندانک خندانک خندانک
      مسعود مدهوش
      پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ ۱۳:۲۷
      درودتان جناب استاد انصاری شاعر گرانمهر☘️🌹🌹👏

      ارزشمند وجود شماست،سپاس از همراهی بی بدیل و ارجمندتان گرانمهر👏🌹🌹☘️
      رضااشرفی فشی
      پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ ۱۵:۵۴
      بسیار عالی بود خندانک خندانک خندانک خندانک
      مسعود مدهوش
      پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ ۱۷:۴۳
      درودتان بزرگوار ادیب ارجمند جناب اشرفی فشی👏☄️☄️🪴🙏🙏🌾🍃☘️🌸🌸

      عالی نگاهید،سپاس از همراهی شما گرانقدر🌸☘️🍃🍃🌾🙏🙏🪴☄️☄️👏👏🌟🌹🌹🪷🌱✨✨⭐⭐
      جواد مهدی پور
      شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۵۲
      سلام و احترام محضر استاد گرانمقام جناب دکتر مدهوش عزیز

      آثار قلمی شما از همه نوع ، گران ارج و ستودنی ست

      لذت می برم و بهره مند می شوم

      از این ترجمه ی زیبا و پر از معانی قابل توجه هم بهره مند شدم


      نتیجه اخلاقی: یاد بگیرم بیشتر از دیگران نگران زندگی،موقعیت،شرایط،بدبختی و منجلابی که درونش گیر کرده اند نباشیم،براستی شاید جای آنها همانجاست
      خندانک خندانک خندانک



      تو نیکی می کن در دجله انداز
      که ایزد در بیابانت دهد باز

      اما گاهی

      ترحم بر پلنگ تیز دندان
      ستمکاری بود بر گوسفندان

      خندانک خندانک خندانک خندانک

      زنده باشید به مهر

      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      مسعود مدهوش
      شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۲ ۱۱:۰۲
      درودتان استاد والا مقام جناب دکتر مهدی پور دانا☘️🌱🌱👏🌸🌸🍃🍃🌾🌾⭐🙏🙏🪴

      سپاس از حضور ناب و پر محبت شما ،استاد ارجمندم،حضورتان افتخار بنده ست،و سپاس از تشویقهای بی بدیلتان بزرگمهر🪴🙏⭐🌾🌾🌸🌸👏👏🌱🌱☘️☘️☘️☘️☘️☘️
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0