صفحه رسمی شاعر بهمن بیدقی
|
بهمن بیدقی
|
تاریخ تولد: | شنبه ۸ بهمن ۱۳۴۵ |
برج تولد: | |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | چهارشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۸ | شغل: | مهندس عمران |
محل سکونت: | تهران |
علاقه مندی ها: | طراحی - نقاشیخط - صنایع دستی چوبی شامل نقش برجسته و مجسمه - نقاشی رنگ روغن -عکاسی- سرودن شعر - نوشتن داستان کوتاه |
امتیاز : | ۸۶۰۷ |
تا کنون 303 کاربر 1303 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: برای مشاهده ی آثار هنری دیگر (ازجمله طراحی ، نقاشی ،خط ، صنایع دستی )درصورت تمایل میتوانید به گوگل و وبلاگ اینجانب در سایت صدهنر مراجعه فرمائید . یا اینکه درگوگل به فارسی بهمن بیدقی را تایپ فرمائید |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
پنجه درپنجه ی باد و بیتاب ،
روم سوی آفتاب
نوری میگیرم به جان شب خویش
همچو کرم شب تاب
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۹۷۴۹ در تاریخ دیروز
نظرات: ۲
|
|
درجامعه ی شمع ها ،
هم عشرتکده داشتند و، هم عبادتکده و،
بسیاری هم بودند ، اهالیِ خانه
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۹۷۲۴ در تاریخ ۲ روز پیش
نظرات: ۸
|
|
به روحِ کرکسان قَسَم !
کرکس شده این جان !
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۹۷۰۰ در تاریخ ۳ روز پیش
نظرات: ۶
|
|
امشب با شبهای دگر،
چقدرفرقست ، بهرِ این زائر زمین
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۹۶۷۴ در تاریخ ۴ روز پیش
نظرات: ۱۰
|
|
مغزم یخ کرده
حسی دارم همچو زمهریر
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۹۶۳۴ در تاریخ ۶ روز پیش
نظرات: ۱۰
مجموع ۱۴۱۱ پست فعال در ۲۸۳ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر بهمن بیدقی
|
|
دِریا موجه کاکو دِریا موجه میدونید چیه ، بعضی وقتا بعضیا یه چیزی میگن که آدم آچمزمیمونه چی بهشون بگه . یه عزیزی تعریف میکرد توو یه مجلس زنونه ، صحبت ازکمک به یتیم شده بود که یکی
|
|
شنبه ۲۳ دی ۱۴۰۲ ۰۵:۲۸
نظرات: ۸
|
|
با طعمِ نابِ زنجبیل عجب این بهشت و این شرابها ، طعم و بوی خوبی داره ، خوش ام با نابیِ طعم خوشِ زنجبیلش و، کاهوهای سبزهم ، عجب طعم و مزه ای داره ، دوست دارم طعمِ شیرینِ سکنجب
|
|
شنبه ۴ شهريور ۱۴۰۲ ۰۳:۰۶
نظرات: ۸
|
|
نحوه ی مدیریت خیلی مهمه دربابِ نحوه ی مدیریت خیلی حرفها هست که دراین مجال نمی گنجد ولی مثل همیشه به صحرای کربلا میزنم. خیلی جالبه که برای هرموضوعی میتوان به صحرای کربلا زد، چون
|
|
پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۱۰
نظرات: ۲
|
|
سیتا پدر، شماره موبایل پسرش رُو گرفت و گفت : اَلو پسر: سلام بابا پدر: سلام ، میدونی ساعت چنده ؟ ۱۲ شب گذشته ، چرا نیومدی خونه ؟ پسر: من که صبح به شما گفتم شب قرار دارم<
|
|
دوشنبه ۲۶ تير ۱۴۰۲ ۰۸:۱۴
نظرات: ۸
|
|
یه دل سیر بخند ! مدتیست پیامک هایی ازیک گروه شاد نمایشِ موزیکال به دستم میرسد که آغازگرش اینست : " یه دل سیر بخند " اما من برعکس فکرمیکنم ، باید به حالشان یه دل سیر گریه کرد
|
|
سه شنبه ۲۰ تير ۱۴۰۲ ۱۷:۲۶
نظرات: ۸
مجموع ۱۴۶ پست فعال در ۳۰ صفحه |