سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 11 آبان 1403
    29 ربيع الثاني 1446
      Friday 1 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۱۱ آبان

        کجاست

        شعری از

        شکیبا درخشانی ( روح الغزل )

        از دفتر در خلوت روح الغزل نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۹ ۰۰:۵۴ شماره ثبت ۸۳۶۳۲
          بازدید : ۵۸۱   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر شکیبا درخشانی ( روح الغزل )
        آخرین اشعار ناب شکیبا درخشانی ( روح الغزل )

        می تپی باز در این سینه و دل 
        می تپی باز در این قلب عزیز
        که برایت همه دلتنگ تر از قافیه هاست 
        می تپی همچو مه اندر دل شب تا کنی پاره همین جامه شب
        می تپی باز در این رود و همین نهر و قنات
        شب که می بندم چشم 
        تو درونم بتپی 
        سحر از روی تو روشن بشود مهر دلم 
        و تو اندر دل من 
        زندگانی بکنی
        بخوری راه روی 
        یا که عاشق بکنی 
        یا ببندی ره من تا که به جایی نروم جز دل تو جز حرمت
        می تپی باز هنوز 
        چشم شب می خندد 
        شاخه ها می شنوند 
        و من اندر دل تو 
        راز دل می گویم 
        سبزه ها می رویند 
        قطره ها می لرزند 
        اشک ها می خندند 
        و من اندر بغلت 
        بوسه ها میزنمت 
        می زنم بر لب تو 
        بوسه از جنس گوارایی آب 
        بوسه ای داغ و پر از عشق و عطش 
        زل زدم در چشمت 
        آیه ها می خوانم 
        عشق را با تو بهاری دیگر 
        مرغ شب می نالد 
        سایه ها می بندند 
        نقش بر لوح دلم 
        نامه ها میگون اند 
        باده ها نیست حرام 
        هاتفان می خوانند 
        تا که مطرب در باغ 
        تار را بنوازد 
        تنبکی را بزند 
        نی لبک را بدمد 
        و تو رقصی بکنی 
        من به دنبال توام 
        نام آن باغ چه هست 
        راه آن باغ کجاست
        دست های تو کجاست
        شیشه ها را بشکن 
        تن من می لرزد 
        پیش من باش گلم 
        تو دلارام ترین عشق منی 
        پیش من شعر بخوان
        منتظر می مانم
        ✍ #شکیبا_درخشانی 
        #روح_الغزل
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۹ ۱۵:۴۸
        نیمایی بسیار زیبا و خوش آهنگ بود خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۹ ۱۰:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        درودتان باد بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        سجادمیردادی(درویش)
        يکشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۹ ۱۴:۱۰
        درود بر بانوی روح الغزل
        احسنت
        باز هم اثری زیبا خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد سطوت (م سطوت)
        يکشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۹ ۱۴:۱۸
        سلام درود
        بسیار زیباست
        خندانک خندانک خندانک
        شریف شریفیان
        يکشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۹ ۱۷:۴۵
        درود دختر ادیبم خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2