سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        مینویسم

        شعری از

        مهدی کاظمی

        از دفتر نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ ۱۹:۲۹ شماره ثبت ۸۲۳۲۰
          بازدید : ۷۵۶   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدی کاظمی

        مینویسم امشب از احوال ایامم تو را
        مینویسم روی برگی درد و درمانی مرا
        نام صحداری ای جانان من در قلبمی
        سینه ام نامت تداعی می‌کند ای مه لقا
        داستان کوتهی گویم برایت از شبی
        یک شبی در رخت خوابم بی تو اندر غصه ها
        چشم گریان بود و من با دفتری از شعر ها
        درد هجران بود و من در فکر یاری بی وفا
        ......
        ادامه دارد👌
         
        ۸
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۷:۳۹
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        قوافی
        عیدتان مبارک خندانک
        مهدی کاظمی
        مهدی کاظمی
        يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۱۵
        ممنون شاعر گرامی🌷🌷🌷🌷🌷من هم این فرخنده عید را بر شما تبریک عرض مینمایم🌷🌷🌷🌷❤️
        ارسال پاسخ
        علی معصومی
        يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۳:۱۰
        درود و عرض ادب
        ........ارجمند ادیب

        میلاد مظهر عدل و عشق مبارکباد

        .........روزگاران به سلامت بادت

        خندانک خندانک خندانک

        باید برای این همه خوبی دعا کنم
        خود را رها ز محنت هر ماجرا کنم

        از همان روز که پیغام وصال ات آمد
        روز و شب رهگذر راه دقایق شده ایم

        خندانک خندانک خندانک
        مهدی کاظمی
        مهدی کاظمی
        يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۳:۱۵
        🌷🌷🌷🌷
        تشکر بابت شعر زیبایتان
        🌷🌷🌷🌷😍😍😍😍😍😍
        من هم این روز را بر شما و پدران میهن تبریک عرض مینمایم
        🌷🌷🌷🌷❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ارسال پاسخ
        صابرخوشبین صفت
        يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۷:۵۱
        درودها شاعر
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی کاظمی
        مهدی کاظمی
        يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۱۴
        نظر لطف شماست🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۰۲
        درود شاعر گرامی
        زیبا سرودید
        مهدی کاظمی
        مهدی کاظمی
        يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۱۴
        تشکر از شما 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۲۱
        درود عزیزم
        مانا باشید
        و پر انرژی
        مهدی کاظمی
        مهدی کاظمی
        يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۲۹
        تشکر از شما🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷❤️❤️❤️❤️❤️
        ارسال پاسخ
        علیرضا مهدوی فر
        يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ۲۱:۰۷
        درود بر شما ⚘⚘⚘
        مهدی کاظمی
        مهدی کاظمی
        يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ۲۲:۳۳
        ممنون و تشکر بیکران از شما🌷🌷🌷🌷🌷❤️❤️🌷❤️🌷❤️❤️🌷🌷🌷❤️🌷🌷❤️
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ ۰۰:۳۶
        سلام :
        بسیارعالی
        درود بر شما
        . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خندانک خندانک خندانک
        دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
        تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی ... سعدی
        مهدی کاظمی
        مهدی کاظمی
        دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ ۰۹:۲۷
        درود بر شما🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0