سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        عید غدیر

        شعری از

        منوچهر منوچهری (بیدل)

        از دفتر شعرناب نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۸۹ ۱۶:۴۶ شماره ثبت ۵۱۷
          بازدید : ۱۲۳۹   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منوچهر منوچهری (بیدل)

        ای ستوده در صفاتت کبریا        سرورو خاتم  توئی بر انبیا

        سروری ودین قران مبین         از تو تا بان گشته بروی زمین

        نام تو احمد ستوده آسمان      در زمین حق محمد جاودان

        هم سروش عالمی ای کیمیا    هم شهی هم سروری بر انبیا

        کیمیای جان تو ای پاک ما      زر نموده از دمت این خاک ما

        گرچه زر گردیده ایم از جان پاک    زیر پای تو شدیم اکنون چو خاک

        جایگاه عشق تو چون آفتاب    شعشعان گردیده از دریای ناب

        عشق تو اورنگ و تسبیح وملک   سلسل گیسوی تو سیر ملک

        صورتت سیمای پرگار جود       عشق هم عاشق به سیمای تو بود

        هر ملک از تور تو گیردفروغ      نه فلک از عشق تودار نده یوق

        صورت زیبای عرش کبریا       نور تو دارد ز الطاف خدا

        شهپر جبریل ملک ذو لجلال    کی پردیا شهپر تو از مجال

        انبیا صف صف به دریای تواند     سائل آن عشق و دیدار تو اند

        عشق در حب توو همجون کهکشان   نور هستی را فروزد بی نشان

        رحمت علم زتقدیر الست      صورت پاک تو بنموده به هست

        هستی ات با هستی قران جو طیر       این جهان را ره نمو دستی به سیر

        سیر گفتم سیر پاک عاشقان         ذره هر جانشان از حق نشان

        این نشان از بهر تو گردیده نور       صورت زیبای تو کرد این ظهور 

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0