سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        بی صدا

        شعری از

        عبدالحسین آزادمنش(ع آزاد)

        از دفتر آغاز ناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۳ فروردين ۱۳۹۵ ۰۰:۵۸ شماره ثبت ۴۶۰۲۰
          بازدید : ۶۷۲   |    نظرات : ۲۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر عبدالحسین آزادمنش(ع آزاد)
        آخرین اشعار ناب عبدالحسین آزادمنش(ع آزاد)

        در بلوغ اندیشه
        در جام خضوع
        غرورم بی صدا شکست
             
        مرور خاطرات تو بود
        که بغض گلوگیرم را
        در قاب آدینه بی ندا شکست
         
        ساز غمم کوک بود
        با مضراب گام تو
        لبخندزد و  بی نوا شکست
         
        مرا توان نوشتن نبود
        خیال روی تو          
        سکوتم  را بی صدا شکست
         
        12 بهمن 94 –پاوه – آزادمنش(ع – آزاد)
        ۶
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۶:۰۱
        درود بزرگوار
        بسیار جالب و زیباست
        بنظر می رسد انتخاب قالب به تجدید نظر نیاز دارد
        خرم و خوش باشید خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۴:۱۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما
        مرحبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عبدالحسین آزادمنش(ع   آزاد)
        يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۴:۲۸
        سلام بر همه عزیزان برای مدتی در مسافرت کاری هستم از اینکه پاسخگو نیستم پیشاپیش معذرت می خواهم
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۴:۴۸
        خیال روی تو


        سکوتم را بی صدا شکست خندانک خندانک خندانک


        منصور شاهنگیان
        يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۲۱

        درود بر شما و

        کلام شما ...

        موفق و پیروز باشید ...

        خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک

        صفیه پاپی
        يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۰۸
        ................. خندانک خندانک خندانک ...................
        غرورم بی صداشکست... خندانک
        خندانک
        خندانک
        بسیااار زیبااااا... خندانک خندانک خندانک
        دست مریزاااد بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        ................. خندانک خندانک خندانک ......................
        تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

        دختر کوچکی در یک کلبه محقر دور از شهر در یک خانواده فقیر به دنیا آمده بود. زایمان، زودتر از زمان مقرر انجام شده و او نوزادی زودرس، ضعیف و شکننده‌ای بود، طوری که همه شک داشتند او زنده بماند. وقتی ۴ ساله شد، بیماری ذات‌الریه و مخملک را با هم گرفت، ترکیب خطرناکی که پای چپ او را از کار انداخت و فلج کرد؛ اما او خوش‌شانس بود..
        او خوش شانس بود چون مادری داشت که او را تشویق و دلگرم می‌کرد. مادرش به او گفت: علی‌رغم مشکلی که در پایت داری، با زندگیت هر کاری که بخواهی می‌توانی بکنی، تنها چیزی که احتیاج داری ایمان، مداومت در کار، جرأت و یک روح سرسخت و مقاوم است. بدین ترتیب در ۹ سالگی دختر کوچولو بست‌های آهنی پایش را کنار گذاشت و بر خلاف آنچه دکترها می‌گفتند‌ که هیچ‌گاه به طور طبیعی راه نمی‌رود، راه رفت و ۴ سال طول کشید تا قدم‌های منظم و بلندی را برداشت و این یک معجزه بود!
        او یک آرزوی باور نکردنی داشت، آرزو داشت بزرگ‌ترین دونده زن جهان شود؛ اما با پاهایی مثل پاهای او این آرزو چه معنایی می‌توانست داشته باشد؟ در ۱۳ سالگی در یک مسابقه دو شرکت کرد و در تمام مسابقات آخرین نفر بود. همه به اصرار به او می‌گفتند که این کار را کنار بگذارد، اما روزی فرا رسید که او قهرمان مسابقه شد!
        از آن زمان به بعد ویلما رادولف در هر مسابقه‌ای شرکت کرد و برنده شد. در سال ۱۹۶۰ او به بازی‌های المپیک راه یافت و آنجا در برابر اولین دونده زن دنیا، یک دختر آلمانی قرار گرفت که تا به حال کسی نتوانسته بود او را شکست دهد؛ اما ویلما پیروز شد و در دو ۱۰۰ متر، ۲۰۰ متر و دو امدادی ۴۰۰ متر ۳ مدال المپیک گرفت. او اولین زنی بود که توانست در یک دوره المپیک ۳ مدال طلا کسب کند.
        در حالی که گفته بودند او هیچ وقت نمی تواند دوباره راه برود!
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۰:۱۸
        سلام دوست خوبم خندانک
        زیبا بود و سفر بی خطر خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۱:۵۵
        درود بر شما
        بسیار زیبا
        خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۳:۱۹
        درودتان باد
        خندانک خندانک خندانک
        زهرا حسین زاده
        يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۵:۳۹
        سلام
        جناب استاد بزرگوار
        بسیار عالی
        موید باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سمانه هروی
        يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۶:۵۳
        خندانک
        خیال روی تو
        سکوتم را شکت
        خندانک خندانک
        دروود

        در خیال روی تو بودم سکوتم را شکست
        ناگهان یاد تو آمد و قنوتم را شکست ـ ـ ـ


        خندانک
        جواد آتشبار (غافل)
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۵ ۰۰:۳۳
        بسیار زیبا...
        مانا و برقرار باشید خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۱۳
        جناب آقای آزادمنشِ عزیز، سلام علیکم.
        ..............................................................
        سازِ عمم،کوک بود...
        بامضرابِ گامِ تو..
        لبخند زود، بی نواشکست...
        ................................................
        دستمریزاد بزرگوار...........موفق باشید انشاءا....... خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0