جمعه ۱۱ آبان
|
دفاتر شعر جواد آتشبار (غافل)
آخرین اشعار ناب جواد آتشبار (غافل)
|
......((حکم جلب)).......
باز امشب دلم از دوری تو ، شــور افتاد...
همچو آن برّه که از گلهٔ خود ، دور افتاد...
در فراق تو شب روز ، به دل جوش زنم...
آتشی بر دل من ، چون خـُمِ انگور افتاد...
تو سلیــمانی وچون کوه ، بلندی و رفیع...
منـــم آن دانه جو ، کز دهن مـور افـــتاد...
تو خودِحَقّی و هر یک نخ ازآن ،جامهٔ تو...
چون طنابیست که برگردنِ منصور افتاد...
حُکم جلب دل من دست دوتاچشم توبود...
مُتَهم را بِنِــــگر ، در پِیِ مأمور افتـــاد...
طعم لبهای توشــیرین تر از ،قندوعـسل...
حســـرت طعـم لبت بر دل ، زنبور افـتاد...
تو دوایی تو شفایی ،تو خودِمعجزه ای...
بنـــگر درد تو بر این دلِ ، رنجــور افتاد...
دیر شـــد آمدنت ، تا تو بیایـی ، بیــــنی...
این تنِ(غافل) من دربغـــلِ ، گور افـــتاد...
#جواد_آتشبار
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.