سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        باز آیی

        شعری از

        سید حسین عمادی سرخی

        از دفتر دلنوشته ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۳۰ شماره ثبت ۴۴۶۱۲
          بازدید : ۶۵۳   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید حسین عمادی سرخی
        آخرین اشعار ناب سید حسین عمادی سرخی

        "بود آیا که خرامان ز درم باز آیی ؟
        گره از کار فرو بسته ی ما بگشایی"
        می شود لحظه ای از عمر نگاهم افتد
        بر رخت ای همه خوبی همه ی زیبایی
        رفته ای از بر من گشته دلم ویرانه
        من خراباتی ام و پادشه تنهایی
        من، تو ، یک نیمه شب و ماه، عجب تصویری
        دست در دست تو، من! وای عجب رویایی
        من بدون تو همه هیچم و در پیش شما
        جمع دیوانگی و عاشقی و شیدایی
        گفتی امشب به سفر می روی و می گویم
        «وای اگر از پس امروز بوَد فردایی»
        شعرمن می رسد آخر وَ سوالم باقیست
        بود آیا که خرامان ز درم باز آیی ؟
         
        * فخرالدین عراقی
        ۶
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۴۳
        درود سید بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۵۰
        درود گرامی
        غزلی ناب و زیباست خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۵۷
        خندانک خندانک خندانک
        شعرزیبایی است اما نمی دانم چرا در آخر نام فخرالدین عراقی را آورده اید چون دو مصراعی که داخل گیومه گذاشته اید از حافظ است .
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام بر داداش خوبم.
        خیلی خوب بود
        لذت بردم
        کلا با شعرات حال میکنم خودمم نمیدونم چرا ولی شعی میکنم از دستشون ندم
        خیلی عالی دم شما گرم شاعر
        زهرا ضیایی(روح الغزل)
        چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۴۴
        ﻣﻦ، ﺗﻮ ، ﯾﮏ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﻭ ﻣﺎﻩ، ﻋﺠﺐ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ

        ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ، ﻣﻦ! ﻭﺍﯼ ﻋﺠﺐ ﺭﻭﯾﺎﯾﯽ


        احسنت
        خیلی زیبا ودلنشین بود خندانک
        صفیه پاپی
        چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۳۳
        .................. خندانک خندانک خندانک ......................
        من، تو ، یک نیمه شب و ماه، عجب تصویری
        دست در دست تو، من! وای عجب رویایی
        خندانک
        خندانک
        بسیااار زیباااا... خندانک خندانک خندانک
        دست مریزاااد خندانک خندانک خندانک خندانک

        .................. خندانک خندانک خندانک .......................
        تقدیم به اهالی خوب شعرناب:

        گروهي از فارغ التحصيلان پس از گذشت چند سال و تشكيل زندگي و رسيدن به موقعيت هاي خوب كاري و اجتماعي طبق قرار قبلي به ديدن يكي از اساتيد مجرب دانشگاه خود رفتند.
        بحث جمعي آن ها خيلي زود به گله و شكايت از استرس هاي ناشي از كار و زندگي كشيده شد. استاد براي پذيرايي از ميهمانان به آشپزخانه رفت و با يك قوري قهوه و تعدادي از انواع قهوه خوري‌هاي سراميكي، پلاستيكي و كريستال كه برخي ساده و برخي گران قيمت بودند بازگشت. سيني را روي ميز گذاشت و از ميهمانان خواست تا از خود پذيرايي كنند . پس از آنكه همه براي خود قهوه ريختند استاد گفت:
        اگر دقت كرده باشيد حتما متوجه شده ايد كه همگي قهوه خوري هاي گران قيمت و زيبا را برداشته ايد و آنها كه ساده و ارزان قيمت بوده اند در سيني باقي مانده‌اند. البته اين امر براي شما طبيعي و بديهي است. سرچشمه همه مشكلات و استرس‌هاي شما هم همين است. شما فقط بهترين ها را براي خود مي‌خواهيد. قصد اصلي همه شما نوشيدن قهوه بود اما آگاهانه قهوه خوري هاي بهتر را انتخاب كرديد و البته در اين حين به آن چه ديگران برمي داشتند نيز توجه داشتيد. به اين ترتيب اگر زندگي قهوه باشد، شغل، پول، موقعيت اجتماعي و ... همان قهوه خوري هاي متعدد هستند. آنها فقط ابزاري براي حفظ و نگهداري زندگي اند، اما كيفيت زندگي در آنها فرق نخواهد داشت. گاهي، آن قدر حواس ما متوجه قهوه خوري‌هاست كه اصلا طعم و مزه قهوه موجود در آن را نمي فهميم .
        پس دوستان من، حواسمان به فنجان ها پرت نشود... به جاي آن از نوشيدن قهوه خود لذت ببريم .
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۰۰
        درود و افرین
        خندانک خندانک خندانک
        عظیمه ایرانپور
        چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۲۹
        من، تو ، یک نیمه شب و ماه، عجب تصویری
        دست در دست تو، من! وای عجب رویایی

        درود بر شما
        این بیت خیلی زیباست خندانک خندانک
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۴۹
        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۰۳
        درود بر شما
        زیبا بود
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۵۹
        درود
        عالی بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی   صادقی
        چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۱۲
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0