سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 23 ارديبهشت 1403
    5 ذو القعدة 1445
      Sunday 12 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت

        غزل من و دلم

        شعری از

        جاسم ثعلبی (حسّانی)

        از دفتر پرواز در خاطره ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۸ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۰۹ شماره ثبت ۴۳۴۳۱
          بازدید : ۴۳۰   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        غزل من و دلم
        غمخوار نشو ای دل ، دنیاست و دلداری
        عیب است تو را مردن، در بستر بیماری
        آواز شفا سر داد ، تلقین به جان بخشید
        دل درد و کوهی آه، خود خسته وسرکاری
        ای دل به خودم بسپار ، کوهی زغمی سنگین
        آماده شدم فی الحال ، بر دوشِ وفاداری
        دل گفت تو را سخت است، از بیم گنه سوزی
        این عقل سرایِ مرگ، در محشرِ بیزاری
        هی گفت و هی می چید ، دیوار زده انگار
        خندید و می بارید، اخطار  گنه کاری
        گفتم که خوشی یک روز، یک روز سفر خیزان
        دنیا که پناهت نیست، پرهیز زخود خواری
        گفتا عادتم گردید، با اشک تنم چسبید
        خوشبختی چنان ترسید، از معضل بیکاری
        گفتم که انا لله ، و الحمد که جاهی هست
        آن کیست که جان بخشید، در خلقت درباری
        دل گفت شکیبایی، خوش باش تو دریای
        ای کاش تنم سنگ است، در معرضِ خونخواری
        گفتم به خدا بسپار، هر درد و جفایی هست
        قاضی و حکم هر دو ، در محکمه انگاری
        دل گفت طمع در باغ، مشتاق فضایی سبز
        در چشم صفایی ناز، با ساز نپنداری
        گفتم که سفر نزدیک ، ای دل که حرم مسکون
        در محفلِ کاخی زر، مایوس زگل کاری
        دل گفت بهشت اینجاست، خوش باش و خوش باور
        گیسو که کمندِ عشق، غرّید چو معماری
        گفتم سر راز عشق ، طنازی و دل بازی
        خوش بار و دمار قلب، مرهونِ طمعکاری
        جاسم ثعلبی (حسّانی) 28/09/1394
        18/12/2015
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        صفیه پاپی
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۱۳
        .................. خندانک خندانک خندانک ......................
        درود بزرگوار خندانک
        زیباااا بود خندانک خندانک
        .................. خندانک خندانک خندانک ......................
        موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید !
        به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد
        همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ریطی ندارد !
        ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید !
        از مرغ برایش سوپ درست کردند !
        گوسفند را برای عبادت کننده گان سربریدند !
        گاو را برای مراسم ترحیم کشتند !
        و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه میکرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد !!!
        خندانک
        فريدوني ( شهزاد)
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۴۷
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0