سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        سوگ مرزها

        شعری از

        حسین شفیعی بيدگلی

        از دفتر باران نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱ آبان ۱۳۹۴ ۰۸:۰۲ شماره ثبت ۴۱۵۵۴
          بازدید : ۳۵۵   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین شفیعی بيدگلی

        من دختر پنج ساله جنگيدم با ستم در قايق شكسته جنگيدم با ستم بي كفش و بي زرهپوش جنگيدم با ستم در خون و در رهايي جنگيدم با ستم شهرم را بنا خواهيم كرد بي ستم من دختر پنج ساله جنگيدم با ستم در سوگ مرزهاي بي مقدار در گواهي ی آبي درياها در دگرديسي ي بزرگ درياها جنگيدم با ستم در گواه ي باراني درياها در بيداد طوفانها درقايق ي شكسته جنگيدم با ستم در ساحل ابديت هاي نو در گواهي ي ساحل لاجوردين در گواهي ي آبي ي آسمان جنگيدم با ستم در سرزمين هاي واقعه خون با اشك آميخته بود در سوگ مرزها در قايق شكسته جنگيدم با ستم در گواهي ي لاجوردين شهريورها در سوگ مرزها در سوگ سرزمين هاي واقعه جنگيدم با ستم خون با اشك آميخته بود در سرزمين هاي واقعه در قايق شكسته جنگيدم با ستم در گواهي ي آبي ي درياها در سكوت درياهاي مقدس سوخته در قايق شكسته جنگيدم با ستم در رستاخيز بارانها با شعله هاي مقدس در قايق شكسته جنگيدم با ستم در رستاخيز طوفانها خون با اشك آميخته بود جنگيدم با ستم در گواهي ي درياها حسين شفيعي-آبانماه 1394 تقديم به كودكان سوريه و افغانستان و..............كه در جهالت هاي بشري فريادرسي نداشتند و بشريت عزادار آنهاست.
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        طاهره بختیاری

        دردا به دل عاشق غم مثل یه قندانه اا هر چند که عشق او مانند شب و روزه اا بداهه ه
        محمدرضا آزادبخت

        د گاهی به سرم می زند شبیه زن دیوانه کوچه مان عاطفه را بخشکانم زیر نور آفتاب تا خرد شوم تا نور را ولگرد کوچه عاصی زن دیوانه کنم آری برگرد دیوانه شده از افکار کوچه گاهی خشمت آفتاب دیگر یمی شود
        ساسان نجفی(سراب)

        در همین حوالی روی صندلی کهنه ی چوبی نشسته ام اا تکیه به میز زهوار دررفته ی خیس شده از باران که بوی کاهگلی به خود گرفته اا با یک استکان چای لب سوز قند پهلو اا دلم برایت زرد شده اا گاهی سرخ و گاهیم قهوی می شود اا سینه ام تداعی خزان و پاییز در قلبم جولان می دهد اا پاییز همان فصل دوستداشتنی من و تو اا آه ه ه باز هم مثل همیشه چایم سرد شد اا سراب س ن د
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        شاید این غصه مرا بعد تو دیوانه کند که قرار است کسی موی تو را شانه کند
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        مرورِ لطفِ تان نَندیش ااا به جای این و آن نَندیش ااا رضای ایزدی را جو ااا که لبخند آوَری در پیش ااا بداهه ش

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0