سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        الهام شعر من

        شعری از

        فرزان رادفر

        از دفتر اول(شعرنو) نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۳ ۰۳:۲۴ شماره ثبت ۳۲۰۲۱
          بازدید : ۹۱۰   |    نظرات : ۴۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        الهام شعر من
        **************
        این چشم سیاه
        و آن ابروی کمند
        این روی چو ماه
        وآن گیسوی بلند
        این و آن
        می آیند و میروند
        الهام شعر من ولی
        همیشه ماندنی ست
        از سر اپا عشق ورزیدن
        تا دل شکستگی
        از عشق کسی بودن
        تا دل شکستن
        همه می آیند و میروند
        الهام شعر من ولی
        همیشه ماندنی ست
        سبزی و شکوفه های بهار
         نفس های گرم تابستان
        طوفان زرد پاییز
        و برف و بوران زمستان
        همه می آیند و میروند
        الهام شعر من ولی
        همیشه ماندنی ست
        ایام خوش کودکی
        هیجان نو جوانی، نو شکفتگی
        و تمام سالهای عجول
        گاهواره تا سالخوردگی
        همه می آیند و میروند
        الهام شعر من ولی
        همیشه ماندنی ست
        ********************
        فرزان
        آوریل 2014
        ویرال، انگلستان
        ۱۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        ساسان نجفی(سراب)

        در همین حوالی روی صندلی کهنه ی چوبی نشسته ام اا تکیه به میز زهوار دررفته ی خیس شده از باران که بوی کاهگلی به خود گرفته اا با یک استکان چای لب سوز قند پهلو اا دلم برایت زرد شده اا گاهی سرخ و گاهیم قهوی می شود اا سینه ام تداعی خزان و پاییز در قلبم جولان می دهد اا پاییز همان فصل دوستداشتنی من و تو اا آه ه ه باز هم مثل همیشه چایم سرد شد اا سراب س ن د
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        شاید این غصه مرا بعد تو دیوانه کند که قرار است کسی موی تو را شانه کند
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        مرورِ لطفِ تان نَندیش ااا به جای این و آن نَندیش ااا رضای ایزدی را جو ااا که لبخند آوَری در پیش ااا بداهه ش
        محمدرضا آزادبخت

        توقعی از کسی ندارم این یاد همه باشد اگر هرچند سالها کسی نیاید اشتباهی فکر توقع به سرت نزند هرچند اشعار همه را می خوانم ولی بی توقعم
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        دَمار از روزگارِ جَمع درآورده توقع باز ااا که پِندار و گُمان و ظّن بجایِ فکر و اندیشه ست ااا بداهه ت

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0