سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 14 ارديبهشت 1403
    25 شوال 1445
    • شهادت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام، 148 هـ ق
    Friday 3 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      جمعه ۱۴ ارديبهشت

      \

      شعری از

      ژیلاراسخ

      از دفتر واژه های تنهایی نوع شعر دلنوشته

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۲ ۱۸:۲۳ شماره ثبت ۲۲۲۵۵
        بازدید : ۲۶۲۱   |    نظرات : ۲۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر ژیلاراسخ

      از طولانی بودن مثنوی پوزش می خواهم"
      "هذیان43"
      درمــن انگار، کسی آواز خوانــد
      شورعشقش، در تنم آرام مانــد

      سوز و سازش نغمه ی آغــاز بود
      درنیـــازم او دلــــی دمســاز بود

      او نـــی چوپان ومــن آرام و رام
      غــم نبود، دنیــابرای ما به کام

      سادگــی بود و صفا و بی کلک
      نان وآبـــی بود و دنیایــی نمک

      آن فراتـــر یک خدایــی کدخــدا
      مثل مـــا بود و پراز صلـح وصفـا

      چشمه آبــی بــود و یک ارزن وفا
      دوستــی هـا خالــص و دور از ریا

      هردرختی سایه اش مهر آفــرین
      شادی و شــور و نشاط آخــرین

      رنگ چشمــان خدایم مهــر بود
      خنده هایش درترنّـــم شعـربود

      بــاورمـــا زندگـــی رنگش سپید
      کلبه ی ما رنگ بد خواهی ندید

      برّه ی دل رام و سر در خاک بود
      قصّه ی مــا برسر هــــرتاک بود

      صبح وشام ما همه از عشق بود
      از خدا این خانه هـــم،پر رزق بود

      دست او ساقـــی وجام دل خیال
      از مِـی گلگون دل غــم شد محال

      بوسه در گلدان عشق گل می تنید
      عِطر عشق آمـــد، و روز نـــو رسید

      هُد هُد اقبـــال مــــا، آوازه خــــوان
      او که عاشق بود وما معشوق جان

      ای خــــدا ،دست دعایــــم رد نکن
      مــــرد دل آمد تـو راهـــم سد نکن

      زندگی درشعر مـــن شور سخن
      آرزوهـــای مــــن و، عشق وطن

      مهربانـــی راه ورســــم دل شده
      بیت بیت این دلـــم ساحل شده

      بس که هذیان گفته ام تب کرده ام
      روز خود را مـن چنین شب کرده ام

      الغرض این مثنوی چون ماست بود
      تا حدودی یک کمی هم راست بود!

      (از مجموعه ی دفترتنهایی)

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0