سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 16 خرداد 1403
    29 ذو القعدة 1445
    • شهادت حضرت امام محمد تقي عليه السلام «جوادالائمه»، 220 هـ ق
    Wednesday 5 Jun 2024
    • روز جهاني محيط زيست
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    چهارشنبه ۱۶ خرداد

    مثنوی رفتن

    شعری از

    حسین وفا (آسمان آبی)

    از دفتر رفتن ها نوع شعر مثنوی

    ارسال شده در تاریخ جمعه ۳ آبان ۱۳۹۲ ۱۴:۳۲ شماره ثبت ۱۹۵۹۹
      بازدید : ۹۳۹   |    نظرات : ۳۷

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر حسین وفا (آسمان آبی)
    آخرین اشعار ناب حسین وفا (آسمان آبی)

    با سلام به همه سروران و اساتید گرامی

    من از امروز 3 آبان 1392 به جمع شما اضافه می شوم و این اولین شعریست که از سروده های خودم در اینجا به اشتراک میگذارم

    خوشحال می شوم از همراهی و راهنمایی شما عزیزان برخوردار باشم

    پیش از این  نوشته های خود را در  یکی دو سایت دیگر و نیز در وبلاگ خودم منتشر میکردم و در تمامی آنها با نام کاربری ( آسمان آبی من ) فعال هستم

    نوشته هایم عمدتا در زمینه شعر و ادبیات و داستان و طنزنویسی می باشد و اکثرا برگرفته از واقعیت و بعضا خیال می باشد

    ارادتمند همگی  

    ***********

    شعر : مثنوی رفتن

    تاریخ نگارش شعر : 17 اردیبهشت 1391

    تاریخ ارسال به سایت سایت شعر ناب : 3 آبان 1392

    ************************

    باز امشب ناله ای سر می شـود       انـدرون دیـده ای تـر می شـود

    عمـر شادی مثـل عمر شمـع بود      اوج غـربت در میـان جـمـع بـود

    لیلی امشب عزم رفتن کرده است     آتشی بر خـرمن تـن کرده است

    بـاز امشب حـرف رفـتن ها شـده      صحبتی ازدست بستـن ها شده

    دست خواهش پای لیـلا را گرفت     مثـل مـاهی جـانِ دریـا را گرفت

    مثـنـوی ها بـر قـدمهـایش نـوشت     چنـد بیـتی از تالـم هایش نوشت

    نـا امـیـدی حـاصـل ایـن الـتمـاس      بی محـلی پـاسـخ  آن نـاسپـاس

    چـاره هـا  تبـدیـلِ  ناچـاری شـده      بر زبـان آشفـتگـی جاری شـده

    هرکسی بـر عشـق تفسیـری کنـد      دیگـری را اهـل  تقصیـری کنـد

    عاطفه درکام خود خشکیده است      همزبانی رخت خودبرچیده است

    بـوی  غـم بـر بـوی درد آمیخـته      طـوق حسـرت بـر قضـا آویـختــه

    محـفـل الفت بـه یک تاراج رفت      نقـشه ها با نقـشه ی لیـلاج رفت

    حرف رفتن چنگ بر دل می زند      تیشه ای بر انس محـفل می زند

     زخـم تنهـایـی دوبـاره  باز شـد       قصـه ی بی کس شـدن آغـاز شـد

    ۰
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0