جمعه ۱۱ آبان
رویای سقوط... شعری از فرشادمقدم
از دفتر دفتر احساس من نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۲ ۱۸:۲۹ شماره ثبت ۱۷۱۱۴
بازدید : ۶۵۷ | نظرات : ۱۵
|
آخرین اشعار ناب فرشادمقدم
|
تنها صدايي که واسم آشناست____ صداي فريادت توي سکوته
چشامو آروم روي هم مي بندم____ شايد اين بهترين راهه سقوطه
هيچ کي نتونسته هنوزبفهمه_____ اين روزها،حال بدي دارم
چندوقته که شب هم بهونه داره_____ آخه چرا تادم صبح بيدارم؟
نمي دونم چراهمش باهاتم____ واسه بي رحميات دوست دارم
غيرخدا تواين اتاق نديدم____ چندوقته که کسي روکنارم
واسم داره ،دل مي سوزونه____ حتي خدا ازاين حال بيمارم
غيرخدا تواين اتاق نديدم____ چندوقته که کسي کنارم
تنها رويايي که واسم آشناست____ روياي تو به وقته سقوطه
چشامو آروم روي هم مي بندم___ شايد به غير اين راهي نبوده
این ترانم یادگار روزهای دردمه وخیلی دوسش دارمو کلی خاطره ازش
فرشاد مقدم...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.